چند روز پیش شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، در قطعنامهای ایران را به عدم همکاری با آژانس محکوم کرد و از ایران خواست فورا به درخواستها برای بازدید پاسخ مثبت دهد. ماجرا از این قرار است که در طول چهار ماه پیش آژانس طی درخواستهایی مبهم قصد بازدید از برخی نقاط حساس ایران را داشته که با مخالفت بحق مسئولین مواجه شده است. این در حالی است که حتی اگر درخواست آژانس مبهم نبوده و یا در خواست بازدید از نقاط حساسی هم مطرح نباشد، باز هم این حق ایران است که به هر گونه خواسته آژانس پاسخ منفی دهد چرا که که پس از چند سال همکاری تمامقد و استثنایی با آژانس، پاسخ ایران تحریمهای جدید بوده است.
به دنبال این اقدام، برخی کارشناسان از لزوم واکنش پر قدرت ایران به آن - از جمله خروج از انپیتی- سخن گفتند که با مخالفت برخی دیگر از تحلیلگران نزدیک به دولت همراه بود. پایگاه خبری انتخاب خروج از انپیتی را موجب تحت تحریم قرار گرفتن ایران خوانده و یکی دیگر از کارشناسان توئیتها و بیانیههای وزارت خارجه در دو سه سال اخیر را پاسخ کافی به اقدامات طرف غربی اعلام کرده است. از طرف دیگر، چند ماه بیشتر تا پایان تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت علیه ایران باقی نمانده و ایران هم منتظر رفع این تحریمهاست. فشار گسترده اقتصادی، شرایط بدی را برای کشور ایجاد کرده که موجب ضعف کشور شده و احتمال هرگونه مذاکره موفق را منتفی میسازد. اما خروج از انپیتی در کجای این معاملات قرار دارد و چطور میتواند به تغییر موازنه فعلی به نفع ایران کمک کند؟
اول- خروج از انپیتی حق مصرح ایران در ماده ۱۰ خود این معاهده است. صلحآمیز بودن فعالیت اتمی ایران بهیچوجه در گرو تعهد به انپیتی نیست. ایران با برجام پذیرفت در اوایل دهه ۸۰ فعالیت مشکوک اتمی داشته. در نتیجه آنچه فعالیت غیر سازنده اتمی در ایران را تایید کرده، آخرین گزارش آژانس در مورد پرونده اتمی ایران بوده و نه خروج از انپیتی.
دوم- بر خلاف ادعای برخی تحلیلگران نزدیک به دولت، انپیتی نه تنها باعث جلوگیری از اجماع جهانی علیه ایران نشده، که خود دستآویز حقوقی تحریمهای بین المللی علیه ایران بوده است. قطعنامه ۱۹۲۹ بعنوان گستردهترین رژیم تحریمی، در بند اول با این عنوان شروع است که: «با تاکید مجدد بر تعهد ایران به معاهده منع گسترش تسلیحات اتمی (NPT) ... و پیروی کامل از تمام تعهدات آن.» بنابراین، آنچه ابزار حقوقی تحریم ایران را برای غربیها فراهم کرده، تعهد خود ایران به متن پیماننامه منع اشاعه تسلیحات اتمی است. چنانچه عدم پایبندی هند و پاکستان به همین معاهده موجب شده تا هیچگونه فشار بین المللی موثری جهت خلع سلاح این دو کشور ایجاد نشود. در نتیجه، تداوم تعهد ایران به انپیتی این هراس را ایجاد خواهد کرد که «بحران اتمی» که هیچگاه - حتی با برجام- پایان نیافته، دوباره با اجماع جهانی برای ایران مشکل جدیدی ایجاد کند.
سوم- ایران با برجام به خلع سلاح بلند مدت و پذیرش استثنا شدن برنامه اتمی خود تن داد و در مقابل جواب مناسبی دریافت نکرد. آیندهی آبروی ایران در فضای بین اللملی در گرو واکنش در خور به این خیانت غربیهاست. واکنش متقابل هم خروج از برجام نیست. ایران برجام را اجرایی کرد و نه تنها چیزی دریافت نکرده که با تحریمهایی فراتر از انچه قبل برجام بود مواجه شده است. بنابراین پاسخ ایران به این عهدشکنی هم باید فراتر از برجام باشد تا اثبات کند «اعمال فشار به ایران هزینه بسیار زیادی دارد.» تا غرب متوجه شود نمیتواند به راحتی و بدون اینکه خسارتی ببیند تا هر وقت که بخواهد از ایران استفاده کند و بعد هم توافق خود با ایران را زیر سوال ببرد. واقعیت «دیپلماسی موفق» در جهان چیزی فراتر از لبخندهای روحانی و توئیتهای ظریف است. مرجع قضاوت عادلانهای در جهان وجود ندارد و از همین جهت هم حقوق بین الملل بدون دست پر و قدرتمند از کارایی کافی برخوردار نیست. اینکه حضور ایران در انپیتی میتواند وجه مثبتی برای ایران در جهان ایجاد کند تصور نادرستی است.
چهارم- چیزی تا پایان یافتن زمان تحریمهای تسلیحاتی ایران نمانده است. از قرار معلوم، نه فقط امریکاییها که اروپاییها هم موافق تمدید تحریمهای تسلیحاتی علیه ایرانند و حتی از آن بعنوان ابزار اعمال فشار استفاده میکنند. نباید اینگونه تصور کرد که «کوتاه آمدن» ایران موجب رفع تحریم تسلیحاتی خواهد شد. بلکه باید به این گزاره مهم توجه کرد: «در دیپلماسی کسی بخاطر اینکه زبان او را بلدید و به خوبی درخواست خود را مطرح میکنید چیزی به شما نخواهد داد. تنها زمانی چیزی نصیبتان میشود که طرف مقابل هم چیزی از شما بخواهد.»
ایرانِ اجرا کننده برجام از ابزار کافی برای چانه زنی برخوردار نیست و بعید نیست که این روند به تمدید مجدد تحریمهای تسلیحاتی موجب شود. ایران با اعلام شروع فرایند خروج از انپیتی میتواند، طرف غربی را مخیر به انتخاب یکی از این دو گزینه کند: یا ایران اتمی خارج شده از انپیتی و یا رفع تحریمهای تسلیحاتی و کاهش تحریمهای اقتصادی. طرف غربی به انپیتی بعنوان یکی از مهمترین رژیمهای نظم جهانی نگاه میکند و نمیتواند خروج وزنهی اتمی مهمی مثل ایران ازین پیمان نامه را تحمل کند. در نتیجه به یقین حاضر به امتیاز دهی خواهد بود.
این تنها راه ایران برای خلاصی از وضعیت فشار جهانی است. هراس از مقابل ایران قرار گرفتن چین و روسیه نیز ناشی از عدم شناخت دقیق فضای بین المللی و تکرار حرفهای عوامانه است. تاریخ نشان میدهد، روسها و چینیها برای همکاری یا عدم همکاری با ایران به چیزی غیر از پایبندی ایران به نظام منع اشاعه تسلیحات اتمی نیازمند اند.
نکته آخر اینکه؛ علت اصلی ایستادگی غرب در برابر برنامه اتمی ایران هراس از بر هم خوردن برتری اتمی اسرائیل در خاورمیانه است. فشارها هم تا زمان دستیابی ایران به «توان» ساخت تسلیحات اتمی ادامه خواهد یافت. ایران اگر بخواهد تنش بر سر برنامه اتمی خود پایان یابد، باید به این نقطه برسد. البته، دستیابی به توان بالقوهی ساخت تسلیحات اتمی بهیچوجه به معنی ساخت آن نیست. همین که ایران به نقطه گریز اتمی دست پیدا کند؛ یعنی صرفِ رسیدن ایران به این نقطه باعث فروکش کردن بخش عمده تنشها بر سر برنامه اتمی ایران خواهد بود و «قطعا» در میانمدت تحریمها را کاهش خواهد داد. بازخوانی تاریخ اتمی شدن چین خود گواه دقیقی بر تایید این گزاره است. برای دستیابی ایران به غنی سازی بالا هم خروج از برجام در مرحله اول و خروج از انپیتی برای اعمال فشار به طرف غربی ضروری خواهد بود.