گفتوگوی الف با رئیس انجمن مطالعات خانواده درباره سیاستهای جمعیت با نظرات متعدد کاربران الف همراه شد که تعدادی از آنها را میخوانید:
*صرفنظر از اینکه کشور ظرفیت مناسب جمعیت بیشتر را دارد یا نه ایشان یک نکته ی مهم را فراموش کرده: با پیشرفتهای پزشکی افراد تا سن های بالاتر میتوانند کار کنند. عدد ۳۰ سال سابقه برای بازنشستگی برای زمانی بود که طول عمر متوسط افراد حدود ۶۵ سال بود ولی الان این عدد نزدیک به ۸۰سال است و اکثر افراد تا اواسط سن ۶۰سالگی قابلیت بدنی و فکری برای کار مفید دارند.
*کاهش جمعیت جوان یک کشور که مولد هستند در کشورهای غربی هم نگرانی ایجاد کرده و از این جهت سیاستهای افزایش جمعیت را دارن دنبال می کنن که دارن هم موفق می شوند.
*جمعیت کمتر لزوما هزینه ی کمتری از جمعیت زیادتر ندارد. حتی با کم شدن جمعیت فرصت های شغلی هم کمتر میشه امکانات هم کمتر میشه رفاه هم کمتر میشه دقیقا مثل روستاهایی که خالی از سکنه شدن این همه زمین مونده برای چند خانوار که در فقر زندگی می کنند.
*باید از سرمایه هایی که از امکانات جامعه استفاده کرده وهر روز کلفتتر میشوند مالیات گرفت ودر جهت کمک وتشویق به فرزندآوری هزینه شود!
من به عنوان یه پسر بیست و چند ساله فکر ازدواج رو هم نمیکنم،با این هزینه ها و توقعات نا به جا بعد از فرزند آوری صحبت میکنید.
*کسی که کار و تحصیلات و شغل و مسکن نداره، اگر ازدواج کنه و بچه دار بشه باید به عقلش شک کرد.
*معنای گرفتار شدن به مشکل کشورهای نظام سرمایه داری لجام گسیخته این هست که ما هم دچار گسیختگی لجام سرمایه داری شده ایم!
*دولتي كه نمي تواند ماهيانه به شهروتدان خود 3 دلار بده جمعيت مي خواهد چي كار؟ خب اگه مشكلتون با جمعيت اقتصاديه مگه صرفا با جمعيت جوان مشكل حل ميشه؟ مگه همين دولتي كه نمي تونه 3 دلار تامين كنه فعلا توي شرايطي كه جمعيت كشور جوانه نيست؟ واقعيت اينه افراد برامون مهم نيستن و فقط چيزي كه مهمه صرفا تعداد هست
*واقعیت این هست که کشور ما از لحاظ جمعیت جوان مشکلی نداره و هنوز برای این صحبتها خیلی زوده . در ضمن مسئولین چه گلی به سر جوانان کشور زدن که حالا قراره به سر بچه های آنها بزنن. تو این کشور که هیچ برنامه ای برای هیچ چیز نداره زادو ولد اشتباه هست. امیدوارم که انقدر جمعیت کاهش پیدا کنه تا مردم این کشور کمی قدر و منزلت پیدا کنند.
*مدتي است اين تيتر هاي تكراري در سايت مطرح مي شود ،تا زماني كه مسله كار ،مسکن و در آمد حل نشود هیچ بشری حاضر به فرزند آوری نیست و روزی خواهد رسید که آن روز نیز نزدیک است میزان مرگ میر در کشوربیش از موالید بشود
*البته از نظر جغرافیایی و امکانات واقعا جمعیت ما کم است اما دولت توان مدیریت همین جمعیت رو هم نداره چه برسد به اینکه جمعیت زیاد شود. معمولا هم باروری و افزایش جمعیت از طبقه پایین شروع می شود که آن هم معضل مضاعف است
***
«کجای راه را اشتباه رفته ایم !؟» عنوان یادداشتی درباره برگزاری دادگاه اکبر طبری بود. برخی از نظرات مخاطبین الف درباره این یادداشت خواندنی است:
*نکته ای که بسیار تاثیر گذار در کاهش فساد است توجه به ساز وکارهای انتصابات مدیران می باشد تا این ساز وکار علمی ودرست تدوین نشود وبصورت جد در اجرا آن اقدام نشود کارها به سامان نشود ونکته دیگر نظارت جدی بدون ملاحظه سازمان های نظارتی در دستگاههای اجرای از جمله دیوان محاسبات وبازرسی کل کشور می باشد
*ریشه همه بدبختی ها دروغ است دروغ در کشور ما نهادینه شده خزانه خالیه یارانه پرداخت میکنیم خزانه خالی تر میشه کمک معیشتی پرداخت میکنیم وزارت خانه در حال ورشکستگیه اجازه افزایش قیمت نمیدیم ماشین گران شده اجازه فروش به قیمت واقعی نمیدیم اینها چنتا نمونه ملموس اقتصادی وعینی است در مسایل دینی وفرهنگی که خیلی دروغ گو تریم
*گناه مقامات مافوق آقای اکبر طبری و نهادهای نظارتی مرتبط ، که نتوانستند و یا ....... هزاران خطاء و خیانت این فرد را ببینند و یا باور کنند اگر بیشتر از او نباشد بدون شک کمتر از او نیست .
*اونجایی راه که سکوت ونجابت این ملت را دلیل بی اطلاعی و رضایتمندی از اوضاع تلقی کردند.
*جز سه سال اول بقیه راه را اشتباه رفتیم چون اصلاح نکردیم و هر روز از راه دورتر شدیم. همون وقت که اندک اندک خونه روحانیون به نیاوران و جماران منتقل شد و همون وقت که در نماز جمعه ها نرده کشیدید و همون وقت که مثلاً نماینده مردم خونه و ماشین گرفت و محافظ با پول مردم و ....
*تنها ارزیابی پیش از انتصاب برای جلوگیری از فساد کافی نیست. ارزیابان هم بدون نقص نیستند. انسانها هم معصوم نیستند و درفضای قدرت و ثروت هر کسی ممکن است تغییر کرده و منحرف شود. نظارت بر افراد هم هرچه درمناصب بالاتری باشند دشوار تر میشود و این خاص کشور مانیست. نظارتهای مردمی و ساختار دموکراسی اگرچه ناکافی بودن خود را در تضمین جلوگیری از فساد ثابت کرده اما ظاهرا هنوز بهترین انتخاب است. راه حل نهایی مسئله قدرت- فساد به نظرم هنوز پیدا نشده.
*در کشوری که ازادی مطبوعات نباشد و خود سانسور باشند همین بساط است.
*ساختار غیردموکراتیک چه بخوای چه نخوای از دلش فساد درمیاد. راهش هم ساده است، دموکراتیزه کردن سیستم و تقویت جامعه مدنی ولا غیر.
***
یادداشتی با عنوان «اغتشاشات آبانماه با آشوبهای آمریکا چه فرقی دارد» در الف منتشر شد. تعداد از نظرات مخاطبین درباره این یادداشت را میخوانید:
*واقعا جهان باید به دنبال نظم دیگری باشد که آزادی و کرامت انسان همزمان رعایت شود از جمله ایران
*اتفاقا دولتی که تحریم است به حمایت مردمش بیشتر محتاج است و نباید با بیرحمی و بی بصیرتی و با تصمیم های برخی نا اهلان داخلی مردم را به کشتن بدهد و انبوهی را از خود بیگانه کند و دو دستگی و تفرقه را گسترش بدهد. مگر اختلاف بهای بنزین چقدر ارزش داشت؟
*فرقش این است: در آمریکا اینترنت و شبکه های اجتماعی قطع نشد، خبرنگاران آزادانه خبر مخابره می کنند، آنجا فقط پلیس مداخله می کند
*۱- مدینه فاضله وجود خارجی ندارد . ۲-ما شیفته آمریکا نیستیم. آمریکا هم مدینه فاضله نیست و مشکلات فراوانی دارد که نمونه ای از آنرا در روزهای اخیر شاهدیم. ۳- با اینهمه ، وضع عدالت اجتماعی/ اقتصادی ، آزادیهای سیاسی / اجتماعی ، ... و بسیاری از «معنویات» در آمریکا از ایران ، چین ، روسیه و بسیاری کشورهای دیگر بهتر است. به همین دلایل است که نخبه های این کشور ها هم آرزوی زندگی در آمریکا را دارند.
*در حالی آمریکا را زیر می برید که ملت ایران به یارانه بگیران تحقیر شده تبدیل شده اند. در اقتصاد لیبرالی کار داشتن یعنی رفاه حداقلی. اینجا چطور ؟ قشر متوسط بواسطه حذف پول نفت از اقتصاد به بیچارگان زیر خط فقر تبدیل شدند.
*ملتی که با 3 برابر شدن قیمت بنزین (یک شبه) مواجه می شود و می داند از فردای آن روز هر جنسی را باید چند برابر بخرد چه باید بکند؟ آیا جایی برای اعتراض مسالمت آمیز وجود دارد؟ چند اجتماع مسالمت آمیز از وزارت کشور مجوز گرفته؟ کمی منصف باشید شما هم در این جامعه زندگی می کنید
*فرقش این هست که دولتمردان امریکا و اروپایی ادعایی در خصوص پیروی از اهل بیت و دنباله رو راه امام حسین بودن ندارند و هیچ یک از هیچ مرجعی مذهبی تقلید نمی نماید و کاملا نوع نگاهشان به دنیا همینی است که می بینیم. اما در اینجا کاملا بر عکس است دولتمردان خود را پیرو اهل بیت می دانند، اعتقاد به روز معاد و پاسخگو بودن در برابر خداوند دارند آیا شکل و نوع رفتار ایندو نباید فرق داشته باشد