«آگوستو بوآل»؛ فرانسس ببج؛ ترجمه علی ظفرقهرمانی‌نژاد؛ فرهنگ نشر نو نماد آزادی‌خواهی در گستره‌ی نمایش و زندگی

سالار تاراج،   3990208185

در تاریخ تئاتر از گذشته تا حال،اشکال مختلفی از تلاش برای کشف روش‌های تعامل مخاطب با مجموعه اجراکنندگان را می‌توان یافت. به‌جرئت یکی از کامل‌ترین، پرچالش‌ترین و تاثیرگذارترین این تلاش‌ها، روشی است که توسط کارگردان و نظریه‌پرداز نامدار برزیلی، آگوستو بوآل، به علاقه‌مندان تئاتر معرفی شده است؛ «تئاتر سرکوب‌شدگان» که در ایران بیشتر به نام «تئاتر شورایی» شناخته می‌شود

«آگوستو بوآل»

نویسنده: فرانسس ببج

مترجم: علی ظفرقهرمانی‌نژاد

ناشر: فرهنگ نشر نو، چاپ اول ۱۳۹۸

247 صفحه؛  36000 تومان

 

شاید برای ما و تمام مخاطبان تئاتر هنگام تماشا یا خواندن اثری، پیش آمده باشد که خود را جای کاراکتری قرار دهیم و مسیر یا سرنوشت اثر را در خیال خود تغییر دهیم. یا حداقل آرزوی تعامل و اعمال‌نظر در اثری که دیده یا خوانده‌ایم را داشته باشیم. در تاریخ تئاتر از گذشته تا حال،اشکال مختلفی از تلاش برای کشف روش‌های تعامل مخاطب با مجموعه اجراکنندگان را می‌توان یافت. به‌جرئت یکی از کامل‌ترین، پرچالش‌ترین و تاثیرگذارترین این تلاش‌ها، روشی است که توسط کارگردان و نظریه‌پرداز نامدار برزیلی، آگوستو بوآل، به علاقه‌مندان تئاتر معرفی شده است؛ «تئاتر سرکوب‌شدگان» که در ایران بیشتر به نام «تئاتر شورایی» شناخته می‌شود.

مترجم کتاب که خود از اولین اجراکنندگان تئاتر شورایی در ایران است، در پیش‌گفتار، جمله‌ای از بوآل را آورده که به نظر، بسیار کامل و دقیق می‌تواند ظرافت‌های تئاتر شورایی را در یک عبارت کوتاه، ترسیم کند:«تلاش برای تبدیل این‌گونه از تئاتر به سرگرمی صرف، انکار آن و تبدیل این تئاتر به سلاحی برای سرکوب، خیانت به آن است.»

در فصل اول کتاب، اطلاعاتی کلی از زندگی بوآل و سیر تکامل افکار و حضور فعال او در جامعه را از نظر می‌گذرانیم؛ از آغازین سال‌های فعالیت تا سفر به نیویورک و شرکت در کلاس­های نمایشنامه‌­نویسی «جان گاسنر»، تا بازگشت به برزیل و فعالیت به‌عنوان نویسنده و کارگردان در تئاتر آرنا سائوپائولو.

در دهه‌های 60 و 70 میلادی، در خفقان سیاسی روزافزونی که سایه سیاهش را حتی بر تئاتر برزیل هم انداخته بود، فعالیت‌های هنری روز به روز محدودتر می‌شد. برزیل در مدلی نوین از دیکتاتوری فرو رفته بود و نتیجه آن زندانی شدن و شکنجه مخالفان حکومت و روشنفکران و درنهایت تبعید برخی از آن‌ها بود. ترکش‌های این اتفاقات به بوآل هم زخم زد؛ زندان و شکنجه بعد از اجرای نمایش، بازار عقاید، که متنی به‌شدت انتقادی داشت و از آن تلخ­تر، محکوم شدن او به تبعید. دو نقطه طلایی در دوره تبعید بوآل دیده می‌شود. نخست آن‌که در سال 1973 بوآل برای شرکت در پروژه سوادآموزی (پروژه آلفین) از آرژانتین راهی پرو شد. این پروژه برگرفته از تفکرات نظریه­‌پرداز بزرگ برزیلی، پائولو فریره، بود. بوآل، فریره را نه‌فقط مرشد خود بلکه پدر معنوی خود می‌­دانست. آموزه‌­های بنیادین فریره، مسائلی بود مانند نفی نگاه از بالا به پایین به افراد، محترم شمردن همه انسان‌ها، وجوب دوسویه بودن ارتباط و کلا ایجاد گفت‌وگو به‌جای تک‌گویی در ارتباط‌های آموزشی. این جمله مشهور از اوست: «دانش اقدامی علیه سرکوب است» و از نظر او سرکوب فقط سرکوب اجتماعی نیست؛ بلکه دایره وسیعی از کنش­‌های ما و تعاملاتمان با دیگران، از جنس سرکوب است، سرکوب­‌هایی روحی، عاطفی، فکری و جسمی. شرکت بوآل در پروژه آلفین به‌عنوان مربی آموزش نمایش زمینه‌ساز گسترش و انسجام بیشتر نظریه تئاتر شورایی شد.

دوم آن‌که بوآل پس از سفر به چند کشور، به دعوت دانشگاه سوربن، به فرانسه رفت و اولین مرکز مطالعات و اجرای تئاتر شورایی را بنا نهاد. او اصطلاح «پلیس درون» را در این دوران پیشنهاد داد که به ریشه­‌های سرکوب‌های درونی و پیچیدگی‌های ذهنی و علل شیوع حس پوچی و افسردگی در انسان مدرن غربی اشاره­ دارد. با هرچه بیشتر نزدیک شدن روان‌درمانگری به نمایش در پروژه تئاتر شورایی، بوآل بر آن شد که تجربیات خود را مکتوب کند و حاصل آن، کتاب «رنگین‌کمان آرزوها؛ روش تئاتردرمانی» بود.

در اوایل دهه 90 و پس از عفو عمومی و به وجود آمدن دموکراسی نسبی، بوآل به برزیل بازگشت و ضمن حضور در فضای سیاسی و همکاری با تشکل­های کارگری، مجدداً فعالیت خود را در حوزه نمایش از سر گرفت. مهم­ترین اثر بوآل بدون شک کتاب «تئاتر سرکوب‌شدگان» است، بوآل در این کتاب بر آن است که تئاتر، یک تجربه مشترک همگانی است و اجرا را اثری «با و برای مردم» می­داند. او معتقد است که یونان باستان این مالکیت مشترک را که همانا نمایش بود، نابود کرد و در گذر زمان و دوره‌های بعدی تئاتر در اروپا، این روند غلط، تثبیت شد؛ به‌گونه‌ای که فقط گروهی معدود، اجازه ابراز عقیده به‌وسیله نمایش­نامه و اجرا را داشتند و تماشاگر، محکوم به تماشا و پذیرش نظرات نویسنده و کارگردان بوده است.

این روند که بوآل آن را «خودمحوری بورژوایی» می‌خواند، به دست اشراف، فئودال‌ها و کلیسا ادامه پیدا کرد و برخلاف وعده وجود آزادی در متن­ها و نمایش­های آن دوران، هم­چنان خودرأی بودن مهم‌ترین خصیصه تئاتر بود. او برشت را دقیقاً به همین دلیل می‌ستاید. چون از نظر بوآل، بعد از این دوره‌ی طولانی، برشت اولین کسی بوده که شخصیت‌های نمایشی‌اش آن‌طور که انتظار می‌رود، عمل می­‌کنند، نه به آن دلیل که محکومند. نتیجه منطقی این تفکر آن بود که  او با خلق تئاتر شورایی به دنبال برچیدن استبداد رأی حاکم بر عرصه نمایش و اعطای آزادی نظر و عمل به مخاطب باشد.

اشاره او در کتاب «سرکوب‌شدگان» به ناخوشایند بودن واژه «تماشاگر» و تأکید بر ماهیت سیاسی تئاتر، دلالتی است بر ارزش بیش از اندازه تعامل در نظریه او. در این کتاب، انتقادات صریح از ماکیاولی و شکسپیر که این دومی را بوآل، نخستین نمایشنامه‌نویس بورژوازی می‌خواند و از دیگر سو، ستودن هگل و برشت، بسیار قابل‌تأمل است. زندگی بوآل ، فراز و نشیب بسیاری داشته که فرانسس ببج در کتاب حاضر به خوبی بدان پرداخته و نشان داده چگونه زندگی بوآل براندیشه های هنری و همچنین نوع نگاهش به تئاتر و نهایتا رسیدن به تئاتر شورایی تاثیر گداشته است.

تئاتر شورایی به شیوه‌های گوناگونی اجرا می‌شود که آشناترین و بحث‌برانگیزترین آن‌ها «تئاتر مجادله» نام دارد. در این گونه از اجرا، تماشاگر به «تماشابازیگر» و کارگردان به جوکر (تسهیل­گری که قواعد بازی را توضیح می­دهد و تماشاگر را دعوت به مداخله می‌­کند) تبدیل می‌شوند. چند ده گروه، اجراهای متفاوتی از تئاتر مجادله در سراسر دنیا و حتی ایران داشته­اند که می­‌توان مهم­ترین آن‌ها را «شهروندان کارتن­‌خواب لندن» و «مایندگپ» دانست. مایندگپ، گروهی خیریه است که با هدف کمک به افراد ناتوان ذهنی تشکیل شده و هنوز به فعالیت ادامه می‌دهد، این گروه در دهه 90 با همکاری شخص بوآل در انگلستان و با بازی خود معلولان، چند اجرا داشته که معروف­‌ترین آن‌ها «دیگه هیچ‌وقت» بوده است.

بوآل سرانجام در سال 2009 در برزیل از دنیا رفت و میراثی به وسعت آزادی بر‌جاگذاشت. تئاتر شورایی، کارنامه متنوعی دارد؛ از سوادآموزی به افراد محروم (در آمریکای جنوبی) تا القای حس مثبت اعتماد به نفس و اتکا به خود در مواجهه با افسردگی‌ها و پوچی‌ها (در پاریس) و حتی اجرای صفر تا صد یک تئاتر با افراد کم­‌‍توان ذهنی (در انگلستان). سرکوب حس سرکوب‌شدگی، آن‌هم به‌وسیله تئاتر، مدیون زحمات و سختی­‌هایی است که بزرگ‌مرد تئاتر معاصر، آگوستو بوآل، کشیده است. در آینده انسان­ها و به‌خصوص دوستداران تئاتر،  بیش از پیش سپاسگذار بوآل خواهند بود. چون او به جامعه هنر یادآوری کرد که گفتگو، ابراز اعتقادات و مهم‌تر از همه، «آزادی بیان» حق مشترک و برابر تمام انسان­ها است.

درپایان باید اشاره‌ای کنیم کتاب آگوستو بوآل نستین کتاب از مجموعهٔ «طلایه‌داران تئاتر امروز» که نشر نو به‌ نیت فراهم آوردن آثاری برای برداشتن اولین قدم برای درک انتقادی تئاتر منتشر کرده است که می‌تواند به‌عنوان پیش درآمد تحقیقاتِ عمده و اساسی، از اهمیت بسزایی برخوردار باشد.