بیایید فرض کنیم در میانه جنگ تبلیغاتی ایران و غرب بر سر برنامه هسته ای کشورمان، سخنگوی کمیسیون ملی انرژی چین توییت کند که: "پنهانکاری و عدم شفافیت ایران در برنامه هسته ای اش، امنیت جهان را به خطر انداخته است". حالا اگر سخنگوی وزارت خارجه چین به میدان نیاید و تلویحا یا تصریحا این خطای راهبردی را جبران نکند، همین غرب دوستانی که امروز بر سر توییت سفیر چین غوغا کرده اند، چه غائله ای به پا خواهند کرد!؟ آیا به کمتر از قطع روابط ایران و چین رضایت خواهند داد!؟ اگر سفیر ایران در چین سکوت کند چه!؟
اجازه دهید فرض دیگری انجام دهیم. فرض کنید در میانه جنگ تجاری آمریکا و چین، سخنگوی وزارت صمت ما ناگهان توییت کند که: "چین با تولید کالاهای بنجل، اقتصاد جهانی را در خطر قرار داده است". واکنش وزارت خارجه ما چه باید باشد!؟ آیا اگر هر مقام دولتی از منظر تخصصی حوزه مسئولیت خویش، لطمه ای را متوجه روابط راهبردی ما با متحدانمان کند، وزارت خارجه باید خاموش بماند!؟ آیا هرقدر هم که این گزاره ها و توییت ها صحت داشته باشند، عنان سیاست خارجی کشورها را می توان در دست سخنگویان سازمان ها و وزارتخانه ها رها کرد!؟ توجه داشته باشید که دو مثال خاص بالا به این دلیل استفاده شده که بحران کرونا هم به یک جنگ جهانی تبلیغاتی و حیثیتی بین چین و غرب مبدل شده است برای همین هم می توان انتظار واکنش هایی همچون گلایه ملایم سفیر چین را داشت. همان گلایه یک خطی که اکنون به مدد هیاهوی شدید رسانه ای به عنوان "توهین! به مقام ایرانی یا مداخله وحشتناک! در امور داخلی ایران" به مخاطب خورانده میشود. همان درخواست ساده "امیدوارم به تلاش های مردم چین احترام بگذارید".
حقیقت اینست که دستورکار و راهبرد کلان سیاست خارجی هر کشور تاثیر مستقیمی بر امنیت و منافع ملی آن دارد. به همین جهت در هیچ کجای دنیا آن را در معرض سلایق و برداشت های شخصی یک یا چند مقام دولتی یا حکومتی قرار نمی دهند، هرقدر هم که آن ها صلاحیت بالایی داشته باشند. حتی ترامپ هم وقتی میخواهد با روسیه پوتین از در دوستی درآید یا از سوریه عقب نشینی کند یا ناتو را تضعیف نماید، کسانی در آمریکا هستند (Establishment) که ترمزش را بکشند.
برای روشن تر شدن میزان حساسیت موضوع سیاست خارجی و حفظ روابط با متحدان، اجازه بدهید به جای مثال های فرضی به چند نمونه واقعی اشاره کنم: در آگوست 2014، وقتی وزیر توسعه آلمان، دولت قطر را به حمایت مالی از داعش متهم نمود، پس از اعتراض مقامات قطری، سخنگوی وزارت خارجه آلمان پا پیش گذاشت و رسماً از دولت قطر عذرخواهی کرد [1]. دقت کنید اینجا صحبت از اظهارات سخنگوی فلان وزارتخانه نیست، حرف شخص وزیر آلمانی است. حالا اجازه دهید از این هم فراتر رویم. دو ماه بعد در اکتبر همان سال، معاون رئیس جمهور آمریکا جو بایدن در یک جلسه با دانشجویان دانشگاه هاروارد، دولت های ترکیه، عربستان و امارات را متهم به حمایت از داعش نمود. فکر میکنید بعد چه اتفاقی افتاد؟ هیچ! در یک تور عذرخواهی چند روزه، به تدریج از هر سه دولت عذرخواهی کرد [2]!
توجه داشته باشید نمونه هایی که ذکر کردم مربوط به عذرخواهی کشورهای ضعیف و وابسته از کشورهای پیشرفته و قدرتمند نیست بلکه قضیه کاملاً برعکس است. گرچه این دست عذرخواهی ها برای جلوگیری از ضربه به روابط با متحدان بسیار متداول و معمول است، تعمداً مواردی را انتخاب کردم که نشان دهد دولت ها حتی برای حفظ روابط با متحدان ضعیف تر از خود چقدر ارزش قائلند. به این توجه نکنید که برخی در کشور ما، حتی راهبردی ترین موضوعات مرتبط با امنیت و منافع ملی را به دعواهای فضای مجازی و رجزخوانی های سیاسی فروکاهیده اند. حتی در همان قبله غرب شان نیز دولت ها اجازه به بازیچه گرفتن این مسائل را نمی دهند. متاسفانه حتی دموکراسی های دهن پرکنشان هم در موضوع سیاست خارجی، برای خواست و اراده افکار عمومی ارزش چندانی قائل نیستند وگرنه اینقدر کشت و کشتار و جنگ افروزی در جهان نمی کردند.
حرف آخر اینکه، همه آنچه گفته شد را مدیون آقای احمد زیدآبادی هستیم که در مطلبی با عنوان "تحریف صورت مسئله" در مقام انتقاد از یادداشت پیشین نگارنده با موضوع "چرا بر سر چین و روسیه اینقدر جنجال می کنند!؟"، برآمدند. مایه امتنان بود که لااقل ایشان اینقدر انصاف داشتند که برخلاف دیگرانی که اظهارات سفیر چین را "گستاخانه و استعمارگرانه!!" خواندند، اظهارات یاد شده را مستحق انتقاد ندانند. لیکن مشابه همان دیگران، حمایت تلویحی سخنگوی وزارت خارجه کشورمان از سفیر چین را نشانه وابستگی یا خودباختگی ما در مقابل چین قلمداد کردند. ایشان به سنت دیرینه ای که برای ما خیلی آشناست، خود و همفکرانشان را در دسته کسانی که "به حدود و ثغور مفاهیم روابط بین الملل آشنا هستند" طبقه بندی کرده و قاعدتاً مخالفان طرز فکرشان را در دسته کسانی که زبان دنیا را نمیفهمند، قرار دادند!
خب، خدا را شکر مردم ما تجربه ای بسیار تازه و گران سنگ از دوستانی که "زبان دنیا را میفهمند!"، دارند. از نگاه آقای زیدآبادی این از واضحات روابط بین الملل است که در یک مباحثه و مشاجره دو طرفه، هیچ وزارت خارجه ای پشت مقامات خود را خالی نمی کند تا پشت سر کشورهای متحد و دوست بایستد! به عبارتی حمایت از هرگونه اظهارات مقامات داخلی به حفظ روابط و اتحادهای خارجی ارجح است!
برای آگاهی از اهمیت مداخله ندادن دعواهای پیش پا افتاده سیاسی در مسائل استراتژیک و منافع ملی، خوب است ایشان دوباره و چندباره مثال ها و نمونه های صدر این مطلب را مرور کنند. آقای زیدآبادی مخالفان طرز فکر خود را به فراری بودن از گفتگو متهم کردند. خب بسم الله، این هم گفتگو ...
[1] https://www.middleeastmonitor.com/20140823-germany-apologises-to-qatar-over-ministers-isis-funding-claims/
[2] https://www.nytimes.com/2014/10/07/world/middleeast/saudis-are-next-on-bidens-mideast-apology-list-after-harvard-remarks.html