اگرچه عنوان این متن از واژههای بحران و کاسبی تشکیل شده است ، اما موضوع گرانفروشی، احتکار و انبارکردن مایحتاج ضروری در مواقع بحرانی نیست.
هر چند که این روزها خبر احتکار و کشف انبارهای ماسک و مواد ضدعفونی کننده در کنار آمار تعداد مبتلایان و جان باختگان در صدر اخبار است اما این بار مسئله کاسبی از بحران و ماهیگیری از آب گل آلود است. این روزها با فاصله گرفتن از روزهای نخست انتشار خبر شیوع کرونا در ایران ، رفته رفته جامعه با دور شدن از شوک روزهای اولیه دارد به سازگاری خاصی میرسد. به سخن دیگر طبق تعریف سازگاری، در ظاهر شرایط موجود را می پذیرد و در عمل آنگونه که میخواهد و میپسندد عمل میکند.
ماسکهای بهداشتی شکل و شمایل و انواع خاصی دارند که همگی سفید یا طوسی هستند، برخی از انواع بیمارستانی آنها هم ممکن است آبی باشند که آن نیز متناسب با لباس اتاق جراحی است. اما اگر این روزها برای تهیه اقلام ضروری در سطح شهر تردد داشته باشید، به ویژه در مناطق شمالی تهران، افرادی را خواهید دید با ماسکهایی بر چهره که با ماسکهای بهداشتی داروخانهای، همانهایی که اگر با زحمت من و شما پیدایش کنیم به صورت میزنیم، هیچ شباهتی ندارند و عموما مشکی هستند و بعضا رنگی و طرحدار، آن هم طرحهای فانتزی از پوزه خرس و موش و خرگوش بگیر تا طرح لبخند یک دراکولا!
با کمی جستجو در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی هم خواهید دید که برخی فروشگاهها با انتشار تصاویری از مدلها و مانکنهایی که ماسک بر چهره دارنده، البته همان ماسکهای فانتزی، در این اوضاع جلب مشتری میکنند و بازاری برای خود به راه انداختهاند. بماند که به لحاظ بهداشتی این گونه ماسکها استریل و بهداشتی نیستند و با توجه به قیمت نسبتا بالا به نسبت ماسکهای بهداشتی، صرف اقتصادی هم ندارند. ضمن اینکه اساسا توصیه شده است که از هر ماسک فقط برای چند ساعت استفاده شود و هرگز چند بار استفاده نشود، به سخن دیگر ماسکها با شستشو هم قابل استفاده مجدد نخواهند بود.
تولید کنندگان و فروشندگان این دست ماسکها نشان دادهاند نه تنها همیشه امیدوار به کسب هستند بلکه با استفاده از خصلت سازگاری در بحرانیترین شرایط از آب هم کره میگیرند! و برای این کار دست به هرکاری خواهند زد، حتی ممکن است پوشش بیمارستانی و بیماران را هم به واسطه صنعت «مد» برای عدهای الگو و مطرح کنند و از کنارش درآمدی برای خود به جیب بزنند. امروز تقاضا برای ماسک زیاد است پس ماسکهای فانتزی را مد میکنند، روز دیگر شربت سینه را به اسم شربت ضد کرونا به همت تبلیغ سلبریتیها به خلق الله میفروشند و با هر بهانهای میفروشند و میفروشند. پایشان برسد انسانیت و وجدانشان را هم میفروشند، قبول ندارید؟ از آنها که دلال اعضای بدن هستند بپرسید خواهند گفت چهها که نمی فروشند، فقط اگر سود باشد! ماسک فانتزی که در مقابل آنها فعالیت اقتصادی با پرنسیپ و سوسول بازی محسوب میشود! اگر اوضاع به همین منوال ادامه پیدا کند رستورانها و سفرهخانهها و تولیدکنندگان پوشاک که تا چند هفته پیش سودآورترین مشاغل را داشتند و این روزها بخاطر فقدان مشتری درهایشان بسته شده است و طعم ورشکستگی را میچشند، ممکن است دست به ایجاد اتاقکهایی در سالنهایشان بزنند به نام اتاق ایزوله یا اقدام به فروش لباسهایی کنند با عنوان آنتی کرونا! به واقع در این بازار اصالت و زیبایی در هر آنچیزی هست که بفروشد و بازار و گستردگی آن، تعیین کننده همه چیز است.
در سوی دیگر این ماجرا مصرف کنندگان محصولاتی از این دست هستند. آنها که اگر نباشند چرخ هیچ کارخانه و تولیدی نخواهد چرخید، چه برسد به ملزومات غیر ضروری چون ماسکهای فانتزی. مصرف کنندگان چنین محصولاتی عموما برای دیده شدن هرکاری خواهند کرد و بعضا حتی دیده شده است در روزهایی که بسیاری از کمبود ماسک بهداشتی شکوه دارند آنها با تعداد بالایی ماسک در اتومبیلهای لاکچری سلفی میگیرند و در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند تا تصویر انسانهایی خالی شده از معنا را به نمایش بگذارند که با مصرف و کالایی شدن هویت مییابند و نشان میدهند چگونه انسان که در گذشته خود به کاغذی به نام پول و کالاها و مصنوعات ساخته دست و ماشین هویت و ارزش میبخشید امروز ارزش و هویتاش را از آنها میگیرد!
این هر دو گروه از مصرف زدگان و کاسبان مصرف، لازم و ملزوم و مقوم یکدیگرند یعنی وجود یکی دیگری را توجیه و تقویت میکند. اگرچه بنظر میرسد از رقابت در بازار و تولید گریزی نیست و این از مشخصههای دنیای مدرن است اما کاسبی از بحران مقوله دیگری است که خبر از مرگ اخلاق و مصرفی شدن انسان امروزی میدهد.