فرانسه نه خواهان رویارویی با واشنگتن و ریاض است، نه میتواند خود را به عنوان بازیگری که لبنان بتواند به آن اتکاء کند، بقبولاند. سایر طرفها در منطقه نیز به نظر میرسد که در وضعیت دستپاچگی شدیدی قرار دارند. این در حالی است که تنشهای داخلی در لبنان افزایش یافته و گروههای سیاسی نمیتوانند به ساختاری جدید برای مدیریت تمامی بحرانها دست یابند.
به گزارش ایسنا، روزنامه الاخبار چاپ لبنان در تحلیلی نوشت: "جلسه رای اعتماد که امروز در پارلمان لبنان تشکیل شد، مشکل را حل نخواهد کرد. نه تحرکات و اعتراضات با اوضاع کنونیاش میتواند نظام یا قدرت را کنار زند، نه گروههای برجسته میتوانند راه حلی را ارائه دهند که مردم را راضی کند. نتیجه این میشود که فروپاشی ادامه دارد و در کنار آن، بیشتر مردم دچار شکست اجتماعی، روانی و معیشتی میشوند. در این میان، شاخصی مبنی بر تدوین برنامههایی توسط گروههای جدید وجود ندارد که عملاً بر اساس محاسبات بازیگران اصلی در لبنان و خارج این کشور نباشد.
اگر صحبت قدرتهای حاکم در مورد توطئه خارجی قابل باور نباشد، رویکردهای کسانی که نام" انقلابی" روی خود گذاشته و اعتراضات برای آنها شغلی شده است که از آن کسب درآمد میکنند، نیز غیرقابل باور هستند.
در خارج، فرستادگان اجرایی مجدداً به کشورهایی بالأخص آمریکا سفر میکنند. حداقل دو هفته میگذرد و پس از آن، لبنان آکنده از اخباری مبنی بر طرحهای اجرایی آمریکا در مورد اوضاع مالی و اقتصادی میشود. اما پیش از آنکه فرستادگان نحس برسند، رخدادهای بسیاری رخ میدهند که در راستای تلاش برای درک شرایط هفتههای آتی، میتوان آنها را رصد کرد:
- به صورت ناگهانی تصمیم گرفته میشود سفر یک مسؤول برجسته آمریکایی به بیروت (که احتمالا جارد کوشنر، مشاور رئیس جمهوری آمریکاست) به تاخیر افتاده یا لغو شود، علت در نبود آنچه میگوید، نیست بلکه بر اساس نصایحی –که برخی از آنها از سوی لبنانیها مطرح میشوند- عبارت از این است که او منتظر تحولات بسیاری در لبنان است و پایه و اساس آن تحولات، پویایی و شدت گفتن اعتراضات مردمی و آغاز کمپینهای پی در پی تحت عنوان سرنگونی دولت جدید و بالا بردن سطح مطالبات برای کنار رفتن توامان رئیس جمهوری و پارلمان است.
- دستورکار این مسؤول آمریکایی آکنده از چیزی بود که آمریکا برای سهم لبنان از "معامل قرن" در نظر گرفته که طی آن، آمریکا نسبت به حقوق آوارگان فلسطینی در لبنان به یک باره آگاه شده و بر دولت لبنان برای آغاز گامهای رسمی با هدف اصلاح اوضاع معیشتی و مسکونی آوارگان فلسطینی و نیز لغو قوانینی که حقوق مدنی عادی را از آنها منع میکند، اعمال فشار میکند. این رویکرد آمریکا با هدف برداشتن اردوگاهها و ممانعت از هرگونه وضعیت امنیتی یا نظامی خاص برای آن افراد است.
- آمریکاییها خواهان رساندن این پیام شفاف هستند که مشکل با سوریه ادامه دارد و لبنان نمیتواند گامهایی را در راستای عادی سازی روابط با دولت سوریه بردارد و همچنین بر پرونده آوارگان سوری از این حیث تمرکز میکنند که لبنان را مسؤول هر فاجعهای تلقی کنند که هر آواره سوری که در حال حاضر از لبنان به سوریه بازمیگردد، گرفتار آن شده باشد. در نتیجه، از لبنان خواسته میشود تا روند فرستادن آنها به سوریه را متوقف کرده و اوضاع اقامتی آنها در لبنان را بهتر کرده و فرصتهای کاری و علمی را برای آنها فراهم کند.
- آمریکاییها تاکید دارند که مشکل اصلی لبنان مربوط به وجود مقاومت و سلاح آن است و اگر ارتش لبنان به کنترل موشکهای مقاومت در لبنان مبادرت نورزد، غرب در هر اقدامی که هدف از آن ضربه زدن به موشکهای مقاومت در لبنان باشد، در کنار اسرائیل میایستد. همچنین آمریکا تاکید دارد که دولت لبنان باید از فعالیت حزب الله در خارج از لبنان به هر روشی ممانعت کند.
- واشنگتن تاکید میکند که اوضاع مالی لبنان قابل حل نخواهد بود؛ مگر به اندازهای که لبنان به شروط شفاف کشورهای حامی مالی و توصیههای نهادهای مالی بینالمللی پایبند باشد و این امر از طریق پذیرش قیمومت بینالمللی بر اداره کشور لبنان و نظارت ضمنی بر داراییها از جمله پرونده نفت و گاز است.
تحریمهایی به نام فساد
گامهای آمریکا فقط محدود به پیامهای هشدار آمیز نخواهد بود، بلکه به نظر میرسد که تیمی در واشنگتن که تیم ضعیفی هم نیست، به گزینه افزایش سطح اعمال فشارها بر لبنان تمایل دارد. اگر دیوید هیل، معاون وزیر خارجه آمریکا نماینده جریانی باشد که نسبت به گامهای لبنان که این کشور را در اختیار و کنترل حزب الله قرار دهد، هشدار میدهد اما دیوید شنکر، معاون وزیر این کشور به چگونگی این مساله اهمیت میدهد که هیچ کس نتواند گامی را بردارد که باعث شود لبنان احساس آسودگی سیاسی، اقتصادی یا مالی کند. ممکن است ذکر برخی از رخدادها در قبال این امر مناسب باشد.
شنکر که به لبنان سفر کرده بود، به نظراتی مبنی بر اینکه محافل سیاسی همپیمان آمریکا در لبنان دیگر اختیاراتی جهت انجام نقش محوری در اختیار ندارند، گوش فرا داد. هر کس هم که خواهان براندازی گروه متخاصم با آمریکاست باید گروه خود را فدا کند. بر اساس این منطق، برکناری ممکن است به صورت به حاشیه راندن سنتی نباشد، بلکه ممکن است از طریق ایجاد یک سیستم جدید از رهبران سیاسی انجام شود.
اما از طرف دیگر، تیم شنکر دریافت که مبارزه با فساد حیله مناسبی برای رهایی از شخصیتها و بازرگانانی است که آمریکا گمان میکند آنها به همپیمانانش خدمت نمیکنند. به همین دلیل، شنکر - با وجود عدم موافقتهای دیوید هیل- توانست تصمیمی را در وزارت خارجه آمریکا بگیرد که بر اساس آن "هیئتهای حقیقت یاب" برای بررسی وضعیت تعدادی از شخصیتهای لبنانی یا عربی فعال در لبنان مامور شوند تا اوضاع مالی و روابط آنها با برخی از سیاستمداران را بررسی کرده و تمامی پروژههای مرتبط با حمایت مالی خارجی را تا زمان پایان این بررسیها، به حالت تعلیق درآورند. عملاً، وزارت خارجه با رایزنی با وزارت خزانه داری آمریکا تیمهای ویژهای را مامور کرد که این تیمها، به لبنان و نیز کشورهای عربی و اروپایی سفر کردند و شروع به بررسی پروندههای تعداد نه چندان محدودی از بازرگانان، سیاستمداران، بانکداران و حقوقدانان لبنانی کردند که واشنگتن بر این باور است که آنها امکان رسیدن به شخصیتهای سیاسی بزرگ را برای متهم کردنشان به فساد فراهم میکنند.
اما مساله چشمگیر این بود که فهرست اولیه شنکر عاری از نام هر شخصیتی بود که به حمایت سیاسی از حزبالله معروف باشد. طرح مجازاتها مطلقاً متکی به طرح اتهام رابطه با حزب الله نبود، چراکه پیشنویس دربردارنده اسامی از طوائف مسیحی، اهل تسنن و دروزی است.
اما مساله جدیدی که اخیراً شخصیتهای مربوط به این پرونده از آن پرده برداشتند، این است که دیدگاهی که هیل از آن حمایت میکند، پیشرفتی را رقم زده است و این امر پس از آن بود که دور نخست از تحقیقات میدانی نشان داد که چیزی که مناسب رغبت شنکر باشد، وجود ندارد، (اطلاعات مطرح شده از واشنگتن نشان میدهند که واشنگتن نه تنها به سرنخی دست نیافته است که متهمان به فساد را به جبران باسیل، رئیس جریان ملی آزاد ارتباط دهد، بلکه امور غافلگیرکنندهای نمایان شده که به شخصیتهای اصلی دیگری همچون سعد حریری، ولیط جنبلاط، سلیمان فرنجیه و اتحادیه بانکها اشاره دارد).
بازیگران در لبنان
در این هنگام به نظر میرسد که طرفهای لبنانی که با این طرح آمریکا پیش میروند، هماهنگی بیشتری با عربستان دارند. بر این اساس که تیم اجرایی ولیعهد عربستان اصل عدم مداخله نجاتبخش را جز بعد از تسلیم شدن لبنان تایید نمیکند که بر اساس آنچه به آن باور دارند، به آنها اجازه میدهد تا درخواستی را برای دور کردن حزب الله از تمامی فضای سیاسی داخلی در لبنان و مصادره سلاحهایش و قطع ارتباط آن با منطقه مطرح کنند. آنها بر این اساس رفتار میکنند که نتایج تحرکات و اعتراضات مردمی به نفع آنها خواهد بود، به ویژه از نظر ایده سرنگونی پارلمان و رئیس جمهوری. بلکه برخی بر این اساس رفتار میکنند که شریکی در اعتراضات هستند، به ویژه القوات اللبنانیه که نقش مرکزی را در "خاستگاه شدن برای گروههای شمال" ایفا میکند و در این میان، نزاعی میان حامیان عربستان و حامیان ترکیه و قطر در پی رخدادهای شمال کشور شکل گرفته است.
در این هنگام، لبنانیها طی دوره آتی سخنان منفی بیشتری را در مورد دولت حسان دیاب و وزیران این دولت خواهند شنید و شاهد تلاشهای جدی برای اعتراضات گسترده در چندین مکان علیه قوای اجرایی، قضائی و امنیتی خواهند بود. شاید دیری نپاید تا ببینیم که موسسان گروه ۱۴ مارس در حال نوشتن بیانیه "انقلاب" هستند. گفتنی است که گروههای جدی در اعتراضات مردمی دست به کار شدهاند تا به آن افراد اجازه در دست گرفتن صحنه مردمی را ندهند. خدا عالمتر است که آنها بر چه قدرتی تکیه میکنند!"