به گزارش الف، طرح سازش دونالد ترامپ یا پروژه موسوم به «معامله قرن»، طرحی است که رئیس جمهور آمریکا همزمان با حضور در کاخ سفید با هدف حل منازعه فلسطینی - اسرائیلی مطرح کرد. این طرح شامل ایجاد صندوق سرمایهگذاری جهانی برای حمایت از اقتصاد فلسطین و کشورهای مجاور فلسطین اشغالی بود که قرار بود به عنوان جایگاهی برای حضور آوارگان فلسطینی مطرح شود.
ابعادی از طرح حدود 200 صفحهای ترامپ از سال ۲۰۱۷ در رسانهها تحت عنوان معامله قرن مطرح شده و رسانه های وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی به صورت قطره چکانی اطلاعاتی از مفاد بندهای موجود در این طرح را منتشر کردند تا واکنش افکار عمومی عربی در نحوه تعامل با این طرح یک جانبه را سنجیده و آن را در محافل رسمی رژیمهای عربی محک بزنند. گرچه به صورت اولیه آغاز سال ۲۰۱۸ برای اعلام رسمی این طرح معرفی شده بود اما اجرای آن بارها به تعویق افتاد.
نظریه پردازان معامله قرن، طی ۱۸ ماه تلاش کردند اصلاحاتی را در طرح اولیه ایجاد کنند تا شاید بتواند با ارائه کمترین امتیازات به رژیمهای عربی، نظر مساعد آنها را نسبت به طرح مذکور جلب کنند. در همین رابطه جارد کوشنر مشاور و داماد دونالد ترامپ کنفرانسی در روزهای ۲۵ و ۲۶ ژوئن گذشته در بحرین برگزار کرد و هزینه اولیه این طرح را بالغ بر 50 میلیارد دلار ارزیابی کرد. بسیاری از تحلیلگران منطقه، این هزینه را در ازای فروش سرزمینهای اشغالی فلسطین ارزیابی کردند. جالب این بود که بر اساس طرح کوشنر این هزینه نیز قرار است از دلارهای نفتی رژیمهای عربی حاشیه خلیج فارس پرداخت شود و نمایندگان این کشورها در سخنرانی کوشنر در اجلاس بحرین با تشویق ممتد خود از این طرح استقبال کردند.
مفاد جدید معامله قرن
صرف نظر از آنچه که بارها باعث تعویق اعلام رسمی معامله قرن شده و تحولاتی که باعث شده وعده اعلام رسمی این طرح در شرایط کنونی از سوی دونالد ترامپ مطرح شود، جمعه گذشته نیز اطلاعات جدیدی از سوی شبکههای رسانه ای رژیم صهیونیستی در خصوص بنده های جدیدی از معامله قرن رونمایی شد. گرچه ترامپ مدعی است که این طرح نیز مبتنی بر راهکار تشکیل دو دولت است، اما بر اساس طرح مذکور دولت فلسطین دولت کاملا بدون سلاح خواهد بود تا اسرائیل در مناطق کامل فلسطین احساس امنیت داشته باشد. علاوه بر این که تشکیلات خودگردان فلسطین باید تلاش کند نیروهای مقاومت در نوار غزه را نیز خلع سلاح کند و این موضوع به عنوان پیششرط پذیرش اقدامات فتح برای معامله قرن مطرح شده است.
این طرح که امتیازات حداکثری و بیسابقهای را برای رژیم صهیونیستی در نظر گرفته، منطقه اشغالی اغوار را نیز به عنوان مرزهای امنیتی اسرائیل به شمار آورده و اسرائیل در ازای اعطای اراضی جایگزین با هر کیفیتی میتواند مالکیت آن را در اختیار بگیرد.
معامله قرن شهرکهای صهیونیست نشین نیز که قوانین بین الملل و مصوبات شورای امنیت سازمان ملل متحد بارها بر غیرقانونی بودن آن تاکید کرده است را به صورت رسمی تحت کنترل اسرائیلیها قرار میدهد و در عین حال مدعی میشود که اسرائیلیها در مناطقی که هیچ طرحی برای شهرکسازی در آن ندارند، باید شهرکسازی را متوقف کنند.
معامله قرن شهر اشغالی قدس را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده و آن را به عنوان پایتخت اسرائیل معرفی میکند و محلات فلسطینی نشین حومه قدس با عنوان ابو دیس را در پشت دیوار نژادپرستانه حائل قرار داده و این محلات کوچک را به عنوان پایتخت دولت آینده فلسطین معرفی میکند. این در حالی است که اماکن مقدس نظیر مسجد الاقصی در اختیار رژیم صهیونیستی قرار می گیرد و بخش بسیار کوچکی از مدیریت آن به تشکیلات خودگردان سپرده میشود.
مشوقهای مالی این طرح اختصاص دهها میلیون دلار پول برای پروژههای مختلف جهت ارتباط آسانتر میان نوار غزه و صحرای سینا در مصر است که به ادعای این طرح با ایجاد خدمات و زیرساخت ها و موسسات تجاری و بهسازی خطوط انتقال انرژی و برق، امکان انتقال فلسطینیان به این منطقه مهیا شود. به این ترتیب طرح مذکور مقدمات اخراج باقیمانده فلسطینیان از فلسطین اشغالی با معرفی وطن جایگزین را فراهم می کند، علاوه بر اینکه در این طرح به صراحت اعلام شده که تمامی بندها در قالب یک بسته متحد است و امکان جدا کردن و اجرای برخی از آنها و لغو برخی دیگر وجود ندارد.
رژیمهای عربی؛ سکوت، سکوت و باز هم سکوت
دولت آمریکا اعلام قطرهچکانی طرح معامله قرن را به عنوان گریزگاهی برای کشورهای عربی قرار داد تا آنها بتوانند از مسئولیتهای خود در قبال این طرح شانه خالی کنند. در همین رابطه گرچه در مذاکرات پشت پرده صورت گرفته طی سالهای گذشته، بندهای رسمی این قرارداد بین مذاکرهکنندگان دست به دست میشود، اما غیر از مطالب غیر رسمی رسانهها، مفاد رسمی این توافق برای جلوگیری از واکنش شدید افکار عمومی کشورهای اسلامی و عربی به صورت قطرهچکانی منتشر شده تا این مفاد به صورت تدریجی عادی شود.
با وجود وعده ترامپ مبنی بر اعلام رسمی معامله قرن در روز سه شنبه، رژیمهای عربی حاشیه خلیج فارس در سکوت مرگباری قرار گرفته و موضعی نسبت به این اتفاق اتخاذ نکردهاند. تشکیلات خودگردان فلسطین نیز که خود را ناگزیر از اتخاذ موضع منفی در قبال طرح معامله قرن میبیند، هیچ راهکار جدی برای مخالفت با این طرح را پیش روی خود ندارد، علاوه بر اینکه نمی خواهد به راهکار جریانهای مقاومت فلسطین در فعالسازی مقاومت مسلحانه ضد اشغالگری صهیونیستها تن دهد و همچنان هماهنگی های امنیتی خود با تلآویو برای سرکوب مقاومت را دنبال میکند.
در طرف دیگر این معادله، رژیم صهیونیستی قرار دارد. تلآویو معتقد است که گرچه هنوز شرایط منطقهای برای اجرای معامله قرن مهیا نشده اما سیگنال های موجود از افکار عمومی آمریکا نشان میدهد که احتمال تک دورهای شدن ریاست جمهوری دونالد ترامپ در این کشور وجود دارد. مقامات تل آویو ترامپ را بهترین متحد خود از میان روسای جمهور آمریکا طی سالهای گذشته میدانند و معتقدند از پتانسیل یک ساله موجود باید به بهترین نحو استفاده کنند. علاوه بر اینکه هیئت حاکمه تلآویو با دادگاهی شدن بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در شرایط سختی قرار دارد و تصور میکند اجرای معامله قرن میتواند برگ برنده مثبتی را در سیاست خارجی نتانیاهو رقم زده و او را علاوه بر فرار از محاکمه در دادگاه، موفق به باز کردن گره کور تشکیل دولت در سرزمینهای اشغالی نماید.
آزمون بزرگ جهان اسلام
معامله قرن علاوه بر اینکه امتیازهای بی سابقهای به رژیم صهیونیستی می دهد، در مفاد کنونی آن که منتشر شده نقض آشکار قوانین بینالمللی به شمار رفته و راهکارهای حقوقی را نیز برای احقاق حق ملت فلسطین مهیا میکند، این در حالی است که تجربه تاریخ نشان داده که تعامل با رژیم صهیونیستی جز با مقاومت مسلحانه و توسل به خشونت هیچ فایدهای نداشته است. شاید به همین علت است که بسیاری از تحلیل گران مستقل مسائل منطقه نسبت به واکنش جدی رژیمهای عربی ضد طرح ترامپ ناامید هستند و تنها گزینه تأثیرگذار در این روند را محور مقاومت منطقهای ارزیابی میکنند.
افکار عمومی کشورهای عربی و اسلامی البته در آزمونی بزرگ قرار گرفته اند، آزمونی که در آن از یک سو باید سکوت رژیمهای حاکم بر خود نسبت به جنایتهای صهیونیستها و طرح معامله قرن را محکوم کنند و از سوی دیگر توطئه آمریکایی صهیونیستی برای از بین بردن آرمان فلسطین را رد کنند.