عبدی: تکلیف پنهانکاری درباره سقوط هواپیما باید مشخص شود
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی درباره پنهانکاری علت سقوط هواپیمای اوکراینی در اعتماد نوشت: «آبروي هر نظامي در گرو عزت و سربلندي و احترامي است كه مردمش دارند و نه برعكس. با وجود اين مساله مهمتر و كليديتر در اين رويداد براي مردم ما و تا حدي مردم جهان، پنهانكاري آگاهانه رخ داده و حتي بيان صريح و خلاف واقع مقامات رسمي بر تكذيب برخورد موشك بود. حتي ميتوانستند اعلام كنند كه تا رسيدگي كارشناسي صورت نگيرد، ما هيچ اظهارنظر سلبي و ايجابي نميكنيم.
هرچند اين اظهارنظر هم كافي نبود، بلكه از مواضع فعلي كمتر ضرر داشت، زيرا از نظر عرف بيروني كليت حكومت يكپارچه است و چون ميدانستند كه با شليك زدهاند بايد همان را اعلام ميكردند و سپس بلافاصله ميگفتند كه در پي تعيين چرايي ماجرا هستند.
اين وجه اين رويداد ناگوار است كه اهميت بيشتري دارد. اينكه آنان ميدانستند با شليك موشك هواپيما سقوط كرده است و در عين حال به مردم و حتي به بخشهاي ديگر حكومت از جمله وزارت راه و سازمان هواپيمايي دولت و غيره اعلام كردهاند كه موشك شليك نشده و حتي اين فرضيه را مضحك معرفي كردهاند؟
حتي پس از اعلام ماجرا هم خلافگويي را ادامه دادند. مشكلي كه اكنون وجود دارد، زير سوال رفتن اعتبار تمامي ادعاهاي موجود است. تمام كساني كه به نحوي در اين پنهانكاري بهطور مستقيم يا غيرمستقيم نقش داشتهاند، پيش از هر كاري بايد تكليف خود را با اين اتفاق و عمل روشن كنند. پيش از آن هر موضعي كه بگيرند، حمل بر دروغ خواهد شود.
اين رفتار زشت در گذشته نيز وجود داشته است و متاسفانه به مذاق برخيها خوش ميآمد، لذا به آن عادت كردند در نتيجه در اين مورد خاص كه مرتكب شدند هزينه همه بدهكاريهاي سابق را بايد بپردازند. من شخصا شاهد بودهام هنگامي كه دروغگويي برخي دستاندركاران را شرح ميدادم يا ديگران گفتهاند، طرفهاي شنونده به جاي آنكه ناراحت شوند و اخم كرده يا گريه كنند، خنديدهاند! برخورد تند و از روي ناراحتي مردم با پنهانكاري در اين ماجرا به نوعي تسويه حساب با تمامي دروغهاي گفته شده قبلي نيز هست.»
***
چگونه یک نفر هم در تشییع شهید سلیمانی و هم در تجمعات روزهای اخیر شرکت میکند؟
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار اصلاحطلب در کانال تلگرام خود نوشت: «از نقطه نظر سیاسی آیا بین حضور در مراسم تشییع قاسم سلیمانی و شرکت در اعتراضاتی که شعارهای اصطلاحاً ساختار شکن در آنها داده میشود، واقعاً تعارضی وجود ندارد؟ از نگاه یک تحلیلگر سیاسی، طبعاً این دو رفتار با هم تعارض دارند اما چرا پزشک جوان بین آنها تضاد و تناقضی نمیدید؟
در واقع عدم درک همین ماجراست که نه فقط اهل سیاست بلکه افراد عادی جامعه را هم سردرگم و گیج کرده است...
اگر به دوستان چپگرا برنمیخورد، اجازه دهند مثالی هم در زمینۀ مربوط به آنها بزنم. در خبرها آمده بود که در برخی تجمعات اعتراضی روزهای اخیر شعار "نان، کار، آزادی؛ ادارۀ شورایی" از سوی بخشی از جمعیت سر داده شده است.
روشن است که این شعار صاحب مشخصی دارد و به گروههای چپ مربوط میشود. قاعدتاً تا اینجای کار مشکل خاصی وجود ندارد، اما از طرفی میدانیم که دونالد ترامپ و مایک پمپئو از موضعِ حمایت شدید از اعتراضهای اجتماعی در ایران دائماً به توئیت کردن مشغولاند. این هم البته از منظر سیاست ایالات متحده، امری عادی و طبیعی است. در این میان اما نسبتِ بینِ شعار ادارۀ شورایی و سیاست آمریکاست که تناقض به بار میآورد! آیا کسانی که شعار ادارۀ شورایی سر میدهند به این تناقض میاندیشند؟ یا آن را طبیعی میدانند؟ و یا اصولاً در این باره تناقضی نمیبینند؟
طرح این نوع پرسشها از سر خصومت یا بدسگالی نیست که برخی چپها را ناراحت و عصبانی میکند. بحث بر سر شرایط به شدت متناقض عینی و ذهنی است که به دلایل تاریخی جامعۀ ما را گرفتار خود کرده است. این شرایط نیازمند تفکیک جدی مسائل از یکدیگر و بازنمایی تناقضها و دستیابی به رهیافت سیاسی منسجم است و گرنه داستان همان میشود که همیشه شده است!»
***
نادران: نمایندگانی که بهدلیل فساد مالی ردصلاحیت شدهاند به دادگاه معرفی شوند
الیاس نادران نماینده سابق مجلس درخصوص ردصلاحیت برخی نمایندگان به دلایل مالی نامهای خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشت. در بخشهایی از این نامه آمده است: «چنانچه مستحضر هستید، بنابر اظهارات سخنگوی محترم شورای نگهبان در رسانه ملی 90 نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی که معادل یک سوم از نمایندگان ثبتنامکننده است، عمدتا به دلایل مالی ردصلاحیت شدهاند...
نمایندگان قبلی مجلس حتما قبلا از فیلتر شورای نگهبان رد شدهاند؛ چگونه در دوره نمایندگی مرتکب مفسده مالی شدهاند؟ فراتر از تصمیمات و وظایف شورای نگهبان پاسخگویی به افکار عمومی است. جلوگیری از ورود خائنان بیتالمال به مجلس شورای اسلامی، وظیفه شورای نگهبان قانون اساسی است که امیدوار و متوقع هستیم به طور قاطع و بدون هیچ گذشتی به این تکلیف قانونی و ملی خود عمل کنند، و اگر خطایی صورت گرفته رسما و علنا عذرخواهی کنند. اما منع ورود این افراد به مجلس شورای اسلامی، نباید پایان ماجرا باشد.
بر این اساس از شما خواهش میکنم دستور فرمایید، دادستانی کل تحقیق درباره خطاهای مالی نمایندگان ردصلاحیت شده را شروع کرده و علیه خطاکاران اعلام جرم کند. میدانیم که «سلب صلاحیت بدلیل تخلف مالی» از «جرم مالی قابل تعقیب» متفاوت است؛ اما در مورد افرادی که در حاکمیت بوده و مرجع تصمیمگیری هستند موضوع ماهیتاً فرق میکند.
همچنین لازم است امتیازات و هدایای پرداختی به نمایندگان از طرف دستگاههای اجرایی نیز تا آخرین سکه و دلار، از نمایندگان دریافتکننده بازپس گرفته و به بیتالمال عودت شود. جرم هدیه دهنده از جرم نمایندگان خاطی کمتر نیست و آنها هم باید مورد تعقیب موثر قضایی قرارگیرند تا انشاالله این عادت ننگین از خانه ملت پاک شود و مجلس به راس امور بازگردد.»
***
برای شهدای سقوط هواپیما تشییع و یادبود ملی برگزار کنید
تابناک نوشت: «فرض کنید عموم ملت ایران، حادثه هواپیما را مانند ترور حاج قاسم، یک تراژدی ملی بدانند و تمایل داشته باشند برای عزاداری برای هموطنان از دست رفته به خیابانها بیایند؛ تصور کنید مردم بخواهند یک تشیع جنازه ملی برای هموطنان از دست رفته، برگزار کنند؛ آیا شرایط فراهم (هم از سوی حکومت و هم تجمع کنندگان) است؟ در دو روز گذشته، شعارهای تجمعهایی که انجام گرفته به شدت سیاسی است و کمتر بوی مطالبه گری برای احقاق حقوق، هموطنان از دست رفته را دارد؛ اگر مطالبه مردم برکناری یا استعفای مقامات دخیل در این فاجعه است، شعار استعفای مقامات یا برکناری مسئولان باید اولویت باشند؛ اما به سرعت شعارهایی علیه کلیت نظام سیاسی، طرح میشود. فرض کنید عموم مردم میخواهند در این عزاداری ملی شرکت کنند و با این شعارهای سیاسی هم مخالف باشند، باید چه کار کنند؟..
داغ هموطنان از دست رفته ما هم داغی همگانی و ملی است؛ حق برگزاری مراسمی شایسته توسط مردم هم حقی ملی است؛ عموم مردم احتمالا با شعار و درخواست برای استعفا، برکناری و یا محاکمه مقصران مشکلی ندارند؛ اما این دو روز، فضای خیابانی نه برای عزاداری مهیا است و نه برای مطالبه حق و حقوق! مردم تا میخواهند با آمدن به خیابان، اعتراض خود را به یک وضعیت اقتصادی، سیاسی یا یک معظل و ناکارآمدی نشان بدهند؛ بلافاصله عدهای از هر دو طرف(هم معترضان هم نیروهای امنیتی) یا با اعمال خشونت و یا با مطرح کردن شعارهای تند و گاها بی ارتباط سیاسی، واکنش طرف مقابل را برانگیخته و جایی که بنا است مردم اعتراض خود را به گوش مقامات برسانند، به میدان جنگ تبدیل میشود؛ در نهایت یک اعتراض مردمی که میتواند با ملایمت و در تعداد مشارکت کننده حتی بسیار بالا برگزار شود با خون و خشونت تمام میشود؛ این الگو همچنان هم ادامه ندارد و گویی پایانی بر آن نباید متصور بود...
عزای درگذشت هموطنان ما ملی است و تشییع آنان نیز باید ملی باشد؛ تقصیر و قصور برخی مسئولان و مطالبات آنان هم حق است،اما صدای ما وقتی ملی است که اجازه بدهند هم مطالبه گری از مسئولان داخلی انجام گیرد و هم فضای ضد ترامپ در این تشییع ملی شکل بگیرد. به گونهای نباشد که ترامپ این خیال در ذهنش گذر کند که در ایجاد چنین وضعیتی، نه تنها مقصر نیست که ناجی هم هست!»
ربیعی: تلاش میکنیم تشییعی در شأن جانباختگان حادثه انجام شود
علی ربیعی، سخنگوی دولت در نشست خبری گفت: دولت در اولین جلسه خود تصمیم گرفت تحقیقات کاملی درباره علت وقوع اشتباه یگان پدافندی و ابعاد آن حادثه از جمله روشن شدن اینکه ناشی از یک خطای انسانی یا یک نقص ساختاری، تشخیص قصور و تقصیر در مسئولیت های مربوطه و همدردی و همراهی و رسیدگی به خانواده های جانباختگان بهعمل بیاید. یکی از مباحث مهم و مورد بحث بررسی ساختارهای اطلاع رسانی و یافتن نواقص است که انتظار می رود بعد از این ماجرا به نحوی سیستم هایمان را ارتقاء دهیم که احتمال خطای انسانی در آنها به صفر برسد و ساختارهای اطلاع رسانی دقیق و بهنگام در مواقع مهم و حیاتی اصلاح شود و ما از این چرخه معیوب خارج شویم و تلاش میکنیم که تشییع مناسب و در شأن آنان و ملت ایران برای جانباختگان این حادثه انجام شود.
بیشتر بخوانید: