امسال بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سوی دولت 2هزار و 431میلیارد تومان پیشنهاد شد. رقمی که به نسبت عدد 2هزار و 182میلیارد تومانی سال قبل، رشد قابل توجهی را نشان میدهد. اما اگر بعد از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دومین و مهمترین سازمان اثرگذار بر فرهنگ کشور را سازمان صداوسیما در نظر بگیریم، این نهاد امسال با بودجه 1745میلیارد تومانی نسبت به سال97 که ۱۸۴۲میلیارد تومان را به خود اختصاص داده بود، کاهشی معادل با 100میلیاردی داشته است.
با این همه نگاهی به بودجه دانشگاههای بزرگ و اصلی کشور نشان میدهد که این ارقام برای حوزههای فرهنگوهنر، چندان هم نجومی و زیاد به نظر نمیرسند. امسال دانشگاه تهران با بودجه 688میلیاردی بالاترین میزان بودجه را به خود اختصاص داده است. بودجهای که بیش از یکسوم رقم اختصاصیافته به صداوسیما را شامل میشود.
درحالی که بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی، بودجه برخی نهادهای فرهنگی و مذهبی را منتشر کرده و در ادامه جنجال سالهای قبلی تحت عنوان جدول شماره17، تلاش کردهاند تا اعداد و ارقام را بزرگ جلوه دهند، با مقایسهای میان بودجه این نهادها با ارقام پیشنهادشده برای دانشگاهها میشود به ذهنیت درستتری از واقعیت بودجهبندی در کشور دست یافت.
پایگاه خبری یورونیوز یکی از همین رسانههاست که سه روز پیش ضمن انتشار جدولی تحت عنوان جعلی «نهادهای موازی حکومت ایران» نوشت: «جامعه المصطفی العالمیه که مسوولیت تربیت طلاب خارجی و تبلیغ مذهبی در خارج از ایران را بر عهده دارد، با رشد ۵۳درصدی بودجه مواجه خواهد شد و بودجهای بالغ بر ۳۰۸میلیارد تومان خواهد داشت.» اما نگاهی به جدول بودجه دانشگاهها نشان میدهد که 9دانشگاه تهران، شهید بهشتی، فردوسی مشهد، صنعتی شریف، تربیت مدرس، شیراز، تبریز، شاهد و صنعتی امیرکبیر بالاتر از این مرکز تربیت طلاب قرار دارد.
سازمان تبلیغات اسلامی با بودجهای معادل 200میلیارد تومان رقمی را به خود اختصاص داده که 7میلیارد کمتر از بودجه دانشگاه سیستانوبلوچستان است. این درحالی است که خود این دانشگاه در رده هجدهم از دانشگاههایی ایستاده که بودجههایی از مرتبه چند صد میلیاردی دریافت میکنند. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هم با بودجه 230میلیاردیاش در حدود همین بودجهها قرار گرفته است.
سازمان اوقاف و امورخیریه، یکی دیگر از همین سازمانهاست که حیطه وظایف و اختیارات آن کموبیش برای مردم کشورمان آشناست. امسال برای این سازمان حدود 53میلیارد بودجه پیشنهاد شده که در واقع از بودجه بسیاری از دانشگاهها در سراسر کشور پایینتر است. مقایسه این رقم با بودجه دانشگاهی که در صدر جدول بودجه دانشگاهها قرار گرفته و عدد 688میلیاردی را نشان میدهد میتواند نسبت اعداد را راحتتر به ذهن متبادر کند.
اما در همین جدولی که یورونیوز منتشر کرده، بودجه پیشنهادی برای شورای نگهبان، رقم 125میلیاردی را نشان میدهد. رقمی که نزدیک به بودجه دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین است و خود در جایگاه بیستوهفتمین دانشگاه در جدول بودجه دانشگاهها قرار گرفته است.
ستاد مرکزی راهیان نور، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ستاد اقامه نماز، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، دانشگاه شهید مطهری، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، دانشگاه اهل بیت همگی با بودجههای زیر 20میلیارد تومان، تنها سیاهه سایت یورونیوز را پر میکنند در حالی که به اکثر دانشگاههای کشور بالاتر از این مقدار بودجه اختصاص یافته است.
برای نهادهایی چون مجمع جهانی تقریب مذاهب، مجمع جهانی اهل بیت، موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی و ستاد امر به معروف و نهی از منکر، بودجههایی بین 30تا 40میلیارد پیشنهاد شده است درحالی که این اعداد نیز در مقایسه با بودجههای دانشگاهها و البته بسیاری دیگر از نهادها، اعداد و ارقام بزرگی نیست اما اسامی این سازمانها به لحاظ روانی روی مخاطب رسانههایی چون یورونیوز تأثیر متفاوتی میگذارد.
برای مثال نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاههای کل کشور، عددی معادل بودجه دانشگاه شهرکرد پیشنهاد شده که نشان میدهد رقم اختصاص یافته به این نهاد بعد از تقسیم شدن در دانشگاههای کشور تا چه اندازه میتواند خرد باشد اما باز هم از اسامی برای بزرگ جلوه دادن مسأله استفاده شده است.
مسأله دیگری که باید مورد توجه واقع شود این است که مأموریت بسیاری از این نهادها در حیطههای پژوهشی است که از نظر معنایی تفاوتی با وظایف دانشگاهها ندارد به جز این که جهتگیری دینی آن مطلوب رسانههای فارسیزبان کشورهای خارجی نیست. این درحالی است که خود این کشورها بودجههای قابل توجهی را به حوزههای پژوهشی و علمی اختصاص میدهند. بنابراین روشن است که از نام این نهادها بهعنوان اهرم فشار رسانهای برای اثرگذاری بر مخاطب استفاده شده است.
با این حال گذشته از رویکرد رسانههای خارجی و جنجالآفرینی برخی دیگر از رسانههای داخلی، باید گفت که بودجه حوزههای فرهنگی قطعاً در مقایسه با سایر حوزههای عمرانی و صنعتی در کشور ما همیشه ناچیز بوده است. به علاوه مقایسه بودجه دانشگاههای کشور با برخی نهادهای فرهنگی و مذهبی هم نشان میدهد که اتفاق ویژهای در این حوزهها نیفتاده است. مبنای اختصاص یافتن بودجه به هر نهاد و سازمان بر حسب میزان کارکرد و اثرگذاری آن در قبال وظایفی که برایش تعریف شده، درستترین مبنای قیاس است که ایجاد شفافیت در اطلاعرسانی همچنین شکل هزینهکرد بودجه در نهادهای فرهنگی میتواند به این مهم کمک کند و در نتیجه اهرم فشار را از رسانههای خارجی باز ستاند.