به گزارش شرق، پلیس موفق به بازداشت دو نفر از این سه متهم شد، اما متهم سوم که فراری است، بهصورت غیابی محاکمهشد. پرونده سرقتهای مسلحانه سه متهم یک سال قبل به جریان افتاد. صاحبخانهای در منطقه سعادتآباد شکایت کرد و مدعی شد سه فرش نفیس از خانهاش سرقت شده است.
این مرد گفت: من در خانه بودم و داشتم کارهایم را میکردم که یکدفعه دو مرد وارد خانه من شدند، البته متوجه بازبودن در نشده بودم، ولی اینطور که معلوم بود در باز مانده بود. آنها بعد از ورود به خانه با قمه و شمشیر به من حمله کردند و سه تابلوفرش بسیار نفیس را که در خانه بود، برداشتند و رفتند. من هم از ترس جانم مقاومت نکردم. وقتی دو سارق از خانه من بیرون رفتند پشتسر آنها رفتم و متوجه شدم یک نفر هم با وانت جلوی در منتظرشان است.
بعد از شکایت این مرد، فرد دیگری نیز به مأموران خبر داد دو نفر با قمه به خانهاش حمله کرده و یک گلدان عتیقه و تلویزیون و مبلغی پول از خانهاش بردهاند. او گفت: وقتی در را باز کردم، آنها قمه را روی گردنم گذاشتند و وارد خانه شدند؛ با اینکه سعی کردم مقاومت کنم، اما موفق نشدم. وقتی که داشتند از خانه بیرون میرفتند عابری موضوع را متوجه شد و به کمک من آمد که سارقان او را هم با قمه زدند.
مرد مجروح نیز به پلیس گفت: من سعی کردم جلوی فرار سارقان را بگیریم که یکی از آنها با قمه به من حمله کرد و یک ضربه به کتفم زد که شانس آوردم زنده ماندم.
مأموران بعد از انجام تحقیقات گسترده موفق شدند دو نفر از سارقان را شناسایی و بازداشت کنند. آنها که اهل غرب کشور هستند بهدستداشتن در سرقتها اعتراف کردند، اما مدعی شدند سارق اصلی پژمان نام دارد که فراری است.
با صدور کیفرخواست برای متهمان، پرونده برای رسیدگی به شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهمان پای میز محاکمه رفتند.
در جلسه دادگاه بعد از اینکه شکات شکایت خود را مطرح کردند و خواستار رد مال و اشد مجازات برای متهمان شدند، سعید، متهم ردیف اول، در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من تازه نامزد کرده بودم و زنم را خیلی دوست داشتم، وقتی او متوجه شد سرقت کردهام، طلاق گرفت. من فقط یک وانت داشتم که آن را هم فروختم و مهریه همسرم را دادم. این مدت آنقدر به من فشار آمده است که وزن بسیار زیادی از دست دادم و وضعیت خوبی ندارم.
در ادامه متهم ردیف دوم به نام شهرام در جایگاه قرار گرفت و گفت: من و سعید نقش زیادی در سرقتها نداشتیم و پژمان بود که قمه داشت و سرقت را انجام میداد؛ ما فقط وسایل را حمل میکردیم و فقط 150 هزار تومان از این سرقتها به ما رسید. مابقی اموال سرقتشده، ازجمله فرشهای نفیس دست پژمان است و ما هیچچیزی نداریم.
قضات شعبه 9 با پایان جلسه دادگاه برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.