وقتي كه دمشق از تماميت ارضي و اخراج اشغالگران ميگويد، تنها به آزادسازي جولان اشاره نميكند، تغيير وضعيت «اسكندرون» يك آرمان سوري است. استان اسكندرون كه در كتب درسي سوريه استان ١٥ كشور ناميده ميشود، از سال ١٩٣٩ رسما بخشي از قلمرو تركيه است و استان هاتاي نام دارد.
اين هم تنها اختلاف مزمن ميان تركيه و سوريه نيست. دههها پيشتر، بحث بر حق آب فرات جريان داشت و دمشق حتي در مقطعي با ابزار پناه دادن به پ ك ك، چانه زنيهاي خود را پيش ميبرد. در سال ١٩٩٨، وقتي كه آنكارا به قدرتنمايي نظامي عليه سوريه متوسل شد، قاهره و تهران پا درمياني كردند و «توافق آدانا» حاصل آمد. در نتيجه توافقنامه آدانا، سوريه از درخواستهاي خود نسبت به اسكندرون كوتاه آمد. همچنين دولت حافظ اسد قول داد كه به «عبدلله اوجالان» مجوز اقامت ندهد. دمشق ضمن تروريستي ناميدن پ ك ك، تعهد سپرد كه پايگاههاي شورشيان را از قلمرو سوريه برچيند. پ ك ك و وابستگان آن، مسئول هزاران قتل هستند و نزد ايران و تركيه تروريستي دانسته ميشوند. امريكا و اتحاديه اروپا نيز چنين نظري دارند و بنابراين اين گروه تروريستي براي برقرار ماندن، هر از چندي رنگ عوض ميكند و با پرچمي جديد ظاهر ميشود.
در مقابلِ دمشق، آنكارا نيز پيرو توافق آدانا متعهد بود كه از قلمرو تركيه، اقدامي عليه دمشق صورت نگيرد، اما نقض كرد. طرفين كه قرار بود براي حفظ امنيت مرزي همكاري كنند، اكنون يكديگر را به آغاز نقض توافق آدانا متهم ميكنند. بحران داخلي از توان پايبندي دمشق به تعهدات كاست و از آنجا كه تركيه متهم به دخالت در نابسامانيها بود، حفاظت از مرز شمالي سوريه از اولويت هاي دمشق خارج شد. در نتيجه، گروههاي ضد تركيه ميدان مناسبي براي سازماندهي يافتند. آنكارا در هياهوي نخستين، مخاطرات شراكت در تضعيف حاكميت دمشق را به درستي محاسبه نكرده بود و از دود آتش ستمي كه بر آن دميده بود، غافلگير شد. تدبير دمشق به سرعت تاثير خود را بر امنيت تركيه نشان داد. مصالحه و آتش بس بي معني شد و رونق بازار تروريسم در سوريه، بازار امنيت تركيه را هم به كسادي نشاند. پ ك ك تجديد قوا كرد تا جايي كه به غائله كندن خندق و اعلام خودمختاري در چند شهر جنوبي تركيه انجاميد.
سلسله حوادث نيمه دوم سال ١٣٩٤ براي تركيه بسيار ناخوشايند بود. همزمان با بحران خندق در تركيه، ي پ گ (يكي از نهادهاي سوري و اقماري پ ك ك) طي يك ادغام، اعتباري براي خود دست و پا كرد و تحت نام «قوات سوريا الدميقراطيه» به اتحاد با ائتلاف غربي در سوريه ملحق شد. روسيه هم به جبهه سوريه لشكر كشيد و در بندر و فرودگاه نزديك به تركيه استقرار يافت. در نتيجه تشديد ناگزير فعاليت هاي نظامي تركيه، يك هواپيماي روسي ساقط شد و مسكو با آنكارا قطع رابطه كرد. چندي بعد در اسفند ماه همان سال، مسكو ناگهان اعلام كرد كه به زودي بخش بزرگ نيروهاي روسي را از سوريه خارج خواهد كرد؛ يك روز پس از اين اعلام غافلگير كننده روسيه، ائتلاف چند گروه شورشي به رهبري پ ك ك، برنامه تاسيس كردستان خودگردان در شمال سوريه و مرزهاي جنوبي تركيه را اعلام كرد. نقشه خيالبافانه اين قلمرو، شامل اسكندرون به عنوان ساحل مديترانهاي بود.
به عبارتي علاوه بر دمشق، مسكو نيز در مواقع ضروري از ابزار پ ك ك عليه آنكارا استفاده ميكند. روسيه تاكنون تروريستي بودن پ ك ك را نپذيرفته است و در زمان اخراج اوجالان از سوريه، اولين ميزبان آپو بود. واضح است كه استفاده ابزاري دمشق و مسكو از پ ك ك، با تحريك غير مستقيم و ميدان دادن به فعاليت اين گروه تروريستي صورت ميگيرد. اما امريكا با پذيرش قسد (قوات سوريا الدميقراطيه) در ائتلاف ضد داعش، به طريقي ديگر دلِ دوست ناتوي خود (تركيه) را شكست.
از سوي قسد، عنوان رسمي سوريه (جمهوري "عربي" سوريه) به چالش كشيده ميشود. همچنين اين ماجراجويان مسلح در اتحاد با اشغالگران، پول و سلاح گرفته و توهمات خودگرداني در سر پرورانده اند، لذا هرگز دمشق به اين پرچمداران رسميت نخواهد داد. فارغ از استناد به هر اظهار و تكذيبي، نقش پرچم قسد، همه ادعاهايي را يك جا جمع دارد كه تركيه را آزار ميدهند؛ ادعاي مهندسي سوريه جديد، تاكيد بر حق برخورداري از رود پر رنگ فرات و مهمتر از همه نقشه اي كه شامل اسكندرون ميشود.
اين تنها جبهه ضد تركيه در سوريه نيست. منتقل كردن معارضين مسلح به استان ادلب در مجاورت لوا اسكندرون، اهرم فشار ديگري به دست دمشق داده است. آنكارا نيز بر اساس هماهنگي با تهران و مسكو، پايگاه هايي در ادلب دارد و دست بسته نيست. در مرز شمال غرب سوريه، تدابير دفاعي متعددي از سوي تركيه اعمال مي شود اما اردوغان آنچنان كه با تذكر سيل پناهجويان، اروپاييان را تهديد ميكند، اين امكان را ناديده نميگيرد كه متاثر از تشديد تنش ادلب، صدها هزار پناهجوي سوري از مرز شمال غربي سوريه وارد تركيه شوند و تركيب جمعيت لوا اسكندرون را به سود سوريها تغيير دهند.
در تركيه هنوز دستگيري هاي مربوط به كودتاي نافرجام ادامه دارد اما آنكارا فرصتي يافت تا دست به كار شود و اهداف عملياتي خود را تكميل كند. سركوب پ ك ك و خارج كردن اين ابزار از دست ديگران، يك نياز فوري براي تركيه محسوب ميشود. زمينه چيني اسكان پناهجويان در شمال سوريه، ضمن محدود كردن ميدان عمل گروه هاي ضد تركيه، بار ميزباني از پناهجويان را هم سبك تر ميكند. همچنين گسترش سلطه امنيتي، پيش شرط همراهي تركيه با پاكسازي ادلب است.
طي نا آراميهاي سالهاي اخير در عراق، ايران منطقه امني به عمق ٤٠ كيلومتر بيرون از مرز، جهت تامين امنيت كشور در نظر گرفت و حتي به نهادهاي اقماري پ ك ك در بيرون از قلمرو ايران حمله ميكند. علاوه بر حقوق بين الملل، انصاف حكم ميكند كه نگراني هاي امنيتي تركيه را مشروع بدانيم. البته پذيرش اين حق، توجيه كننده اشغال خاك سوريه نيست. اگر مطالبه اسكندرون تضعيف مرزهاي بين المللي محسوب ميشود، لشكركشي تركيه به شمال سوريه نيز ناديده انگاشتن حق حاكميت دمشق است.
مظلوم نمايي و حيلهگري هاي پ ك ك نخواهد توانست كه اتهام كرد ستيزي عليه آنكارا را معتبر كند؛ انكار ناپذير است كه بخش قابل توجهي از مردم تركيه (حتي در ميان نظاميان) كرد تبار هستند و غالبا به كشور خود عشق مي ورزند. اما تامين امنيت مرزي و تعيين تكليف پناهجويان سوري با وجود تداوم اين دشمني هاي بيرحمانه، دور از ذهن به نظر ميرسد. لشكركشي تركيه حتي از رونق روياي بازگشت اسكندرون به سوريه نخواهد كاست بلكه انگيزه دشمني سوري ها با اشغالگران را تقويت ميكند. معتبرترين تعبير از راه حل را ميتوان در موضع كنوني تهران و مسكو ديد. دعوت دو كشور سوريه و تركيه به تعهدات توافق آدانا، زمينه ساز انصراف سوريه از مطالبه اسكندرون و دست برداشتن تركيه از تضعيف حاكميت دمشق خواهد شد. همچنين دو كشور بايد كه روزي مسئوليت خود در قبال فعاليت گروههاي مسلح شورشي را بپذيرند و مرز مشترك را ايمن كنند. پيشنهاد بازگشت به توافق آدانا، راه حل عاقلانه اي به نظر ميرسد كه اگر چه نيازمند تلاش بسيار است اما ارزش آزمودن را دارد، شايد كه آنگاه «چشمه صلح» بجوشد.