«اشتباه در ستاره بخت ما»
نویسنده: جان گرین
ترجمه: مهرداد بازیاری
ناشر: چشمه، چاپ اول 1397
247 صفحه، 30000 تومان
****
«عشق هرگز نمیمیرد»؛ نام رمان معروف و کلاسیک امیلی برونته، میتواند یکی از عناوین مناسب باشد، برای نوشتن یادداشتی در باره رمان «اشتباه در ستارههای بخت ما»؛ رمانی اثر جان گرین که به تازگی با ترجمه مهرداد بازیاری به همت نشر چشمه منتشر شدهاست.
استفاده از این عنوان از دو جهت می تواند شأن نزول داشته باشد: نخست از این جهت که ما با رمانی کاملا عاشقانه طرف هستیم که می کوشد تصویری از اهمیت و کارکرد سازندهی عشق در دنیای امروز پیش روی خواننده کتاب بگذارد. دنیایی که شاید خیلی از ما تصور کنیم، دیرزمانیست در آن عشق از معنای واقعی خود تهی شده؛ اما رمان حاضر میتواند تاییدی بر این واقعیت باشد که عشق حتی در دنیای مدرن و ماشینی شده امروز هم نمرده و هنوز عامل محرکیست برای تقویت احساس زنده بودن و میل زیستن.
نکته دیگر نیز برمیگردد به نحوه استفاده از عشق در این رمان، به عنوان یکی از قدیمی ترین مضامینی که در روایت های داستانی مورد استفاده قرار میگیرد. بی گمان در ادبیات داستانی هیچ مضمونی به اندازه عشق مورد استفاده قرار نگرفته باشد، اما با وجود این موفقیت رمان «اشتباه در ستارههای بخت ما» تاکید مکرری است بر این واقعیت که اگر همین ایده تکراری را در موقعیتی بدیع مورد استفاده قرار دهیم می تواند، رنگی از تازگی به خود گرفته و کماکان جذاب باشد.
جان گرین این رمان را در سال 2012 نوشت، استقبال از آن به حدی بود که توفیق بزرگی در زندگی این نویسنده جوان سی و پنج ساله رقم خورد و بیش از ده میلیون نسخه از کتاب بهفروش رفت و به اغلب زبانهای زنده جهان نیز ترجمه شد. دو سال بعد جان بون بر اساس «اشتباه در ستارههای بخت ما» فیلمی ساخت که از جذابیت های داستانی رمان به خوبی برای موفقیت روایت تصویری آن استفاده کرد و تماشاگران بسیاری یافت.
جذابیت درونمایه رمان که باعث شده داستان عاشقانه آن تازه و تاثیر گذار بنماید، از آن روست که عشق نه فقط به عنوان یک رابطه انسانی (بر مبنای نیازهای روحی و عاطفی یا جنسی) که به عنوان یک مرهم برای التیام دردهای روحی و جسمی ظهور و بروز دارد. عشق حکم نجات دهنده را پیدا کرده است، آن هم برای آدمهایی در اوج ناامیدی قرار دارند و افقی برای ادامه زندگی خود احساس نمیکنند.
راوی رمان «هزل» دختر نوجوانی است، مبتلا به سرطان روایت می کند که تازه قدم به هفده سالگی گذاشته است. بیماری و تنهایی موجب شده هزل با افسردگی شب و روز خود را بگذراند. چنین وضعیتی مادر او برآن میدارد که دختر به یک گروه خود درمانی پیوسته و از طرق مشاوره و گفتگوی گروهی شرایط روحی خود را بهبود بدهد. شرکت در جلسات این گروه زمینه آشنایی هزل با آگوستاس میشود. پسری جوان که او نیز با بیماری سرطان در گیر است و همانند هزل افق روشنی برای زندگی آینده خود احساس نمی کند.
اما وقتی عشقی که میان آنها در می گیرد همه چیز را دگرگون می کند. زندگی که تا پیش از آن تنها با اندوه و افسردگی ناشی از مرگ آگاهی همراه است؛ رنگ دیگری می گیرد. اگرچه آیندهای طولانی برای این عشق نمیتوان متصور بود، اما شخصیت های داستان عشق را در لحظاتی که هست در می یابد و...
«اشتباه در ستارههای بخت ما» اثری است همه خوان که به زبانی راحت و روایتی بدور از پیچیدگی نوشته شده است. اگرچه نویسنده بیشتر به تغییرو تحول های درونی شخصیتها توجه داشته و روی رابطه میان آنها تمرکز می کند تا بهره بردن از فراز و فرودهای دراماتیزه بیرونی، اما این رمان خوشخوان به خوبی خواننده را با خود همراه می کند. چرا خواننده مجذوب اوضاع و احوال شخصیت ها و رابطه آنها در متن این داستان عاشقانه پر احساس می شود.
حسن رمان در این است که باوجود اینکه تاثیرگذار و پراحساس است، پرداخت نویسنده از نوع پیش پا افتاده و رقت انگیز نیست که ماجچرهای داستان با ملات اشک و آه به خورد خواننده داده شود. جان گرین اگر موفق شده که با این ایده های مکرر استفاده شده داستانی جذاب و با طراوت را ارائه کند که نه تنها در زادگاه خود که در بسیاری از کشورهای دنیا ترجمه و با اقبال روبهرو شود به خاطر پرداخت موفق رمان و تدارک دیدن موقعیت های داستانیای است که با دقت پرداخته شده اند و کیفیتی ملموس به این داستان عاشقانه و شخصیتهای آن داده اند. شخصیت های که طعم عشق و معناو مفهوم دیگری به مجالی که برای زیستن دارند می دهد.