آمریکن کانسرواتیو در تحلیلی به بررسی سیاست فشار حداکثری علیه ایران پرداخت و نوشت: ایران و آمریکا مانند یک زوج که طلاق دردناکی را پشت سر گذاشته است، هرگز ممکن نیست که یکدیگر آشتی کنند. اما آنها می‌توانند به خاطر فرزندان با هم زندگی کنند و کمی با یکدیگر کنار بیایند.
به گزارش ایلنا، هنگامی که ترامپ به طور یکجانبه از توافق هسته‌ای ایران خارج شد، وی که وی این کار را انجام داده است زیرا این توافق خیلی ضعیف بوده و باعث محدود شدن رفتار بدخواهانه ایرانیان در سوریه ، یمن و سایر مناطق در سراسر جهان نمی‌شود.
ظاهراً در جستجوی توافق نامه «بهتر»، ایالات متحده دوباره اقدام به اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه ایران کرد که طبق برنامه جامع اقدام مشترک به حالت تعلیق درآمده بود. ترامپ صادرات نفتی ایران را مورد تحریم قرار داد تا درآمد ایران را به صفر برساند، ایالات متحده همچنین تحریم‌هایی را برای سپاه پاسداران ایران وضع کرده است، این اولین باری بود که ارتش یک کشور خارجی مورد تحریم قرار گرفت اما ترامپ باز هم تحریم‌هایی وضع کرد و رهبر و وزیر خارجه ایران را در لیست تحریم‌های خود قرار داد.
نتایج سیاست «فشار حداکثری» اکنون مشخص است؛ بی‌ثباتی فزاینده در خلیج فارس، از جمله حمله بی‌سابقه به تاسیسات نفتی سعودی که باعث اختلال بزرگتر در بازارهای جهانی نفت شده است و از سرگیری فعالیت‌های هسته‌ای ایران. با توجه به این هر دو طرف در روزهای گذشته احتمال دیدار با یکدیگر را رد کردند بنابراین تلاش اروپایی‌ها برای نجات برجام راه به جایی نمی‌برد.
با توجه به تحریم‌های آمریکا علیه نفت ایران، نفتکش‌ها در خلیج فارس توقیف شد و حتی آمریکا و ایران تقریباً تا آستانه جنگ رفتند.
سیاست آمریکا احتمالاً بسیاری از ایرانیان را به قتل رسانده و آنها را به دلیل تحریم‌های ایالات متحده بر بانک‌های ایران از داروهای سرطان و بیماری‌های دیگر محروم کرده است. میلیون‌ها ایرانی دیگر گوشت را به دلیل گرانی از رژیم غذایی خود حذف می‌کنند. بیکاری و تورم رو به افزایش است. اما تنها تصمیم عاقلانه ترامپ خودداری از درگیری نظامی با ایران است؛ چراکه می‌تواند منجر به کشته شدن هزاران آمریکایی و ایرانی شود.
اکنون اوضاع بسیار جدی است. حملات به تأسیساتی که تقریباً ۹ میلیون بشکه نفت در روز پردازش می‌کنند در بازار نفت تاثیر چشم‌گیری دارد در حالی که سعودی‌ها امیدوارند تعمیرات سریع این تاسیسات را انجام دهند، روز دوشنبه شاهد افزایش شدید قیمت نفت بودیم.
ترامپ در روزهای گذشته در جلسه با مقام‌های آمریکایی اعلام کرد که ایران عامل حمله به تاسیسات نفتی آرامکو است اما ایالات متحده مدرک معتبری برای این موضع ندارد. بنابراین هیچ دلیلی هم وجود ندارد که آمریکا به عنوان یک کشور سوم وارد درگیری میان ایران و عربستان شود. از سوی دیگر ارتش آمریکا و مردم این کشور از جنگ خسته‌اند و بعد از نمونه‌هایی مانند افغانستان و عراق، تمایلی برای حضور در یک جنگ دیگر ندارند.
شاید برای رئیس‌جمهور آمریکا خیلی سخت باشد که اعتراف کند که خروج یک‌طرفه از برجام یک اشتباه بزرگ بود. با این حال، دولت ترامپ می‌تواند با لغو تحریم‌ها و اجرای خط اعتباری، شرایط را بهتر کند.
ترامپ همچنین باید باید خیال دست دادن با روحانی را از سر بیرون کند و یک نماینده را برای مذاکره با نماینده‌ای از سوی ایران انتخاب کند.
ترامپ باید عربستان سعودی، امارات متحده عربی و سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس را به پذیرش پیشنهاد ایران برای مذاکره به عنوان یک راه حل سیاسی برای پایان جنگ مسخره و بی‌دلیل در یمن تشویق کند. تصمیم بی‌پروای محمدبن سلمان ولیعهد سعودی، برای شروع بمباران یمن در سال ۲۰۱۵، نتوانسته انصارالله را شکست دهد، اما تنها آنها را به آغوش تهران سوق داده است و ده‌ها هزار غیرنظامی یمنی را کشته است.
در سال‌های گذشته ایران و آمریکا بارها به دیل مسائل مختلف با یکدیگر اختلاف داشته‌اند.
بنابراین ایران و آمریکا مانند یک زوج که طلاق دردناکی را پشت سر گذاشته است، هرگز ممکن نیست که یکدیگر آشتی کنند. اما آنها می‌توانند به خاطر فرزندان با هم زندگی کنند و کمی با یکدیگر کنار بیایند. فشار حداکثری یک شکست است اما دیپلماسی حداکثری ارزش امتحان کردن برای آمریکایی‌های خسته از جنگ را دارد.
