دستاورد بزرگ در مبارزه با فساد
عباس سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در گفتوگو با فارس، اظهار داشت: زمانی چندین سال طول می کشید تا بتوانیم حتی بعد از کنار رفتن رئیس جمهور از جایگاه خودش در مورد اطرافیانش اعمال قانون کنیم. امروز خوشبختانه در دوران رئیس جمهوری یک شخصیت عالی رتبه با برادرش برخورد قضایی شده و تخلفات او پیگیری می شود و حتی حکم محکومیت برایش اخذ می کنند. رئیس جمهور چندان نمی تواند در این وادی اقدامی برای جلوگیری از اعمال قانون کند که این امر دستاورد بالایی محسوب می شود و باید قدر دانست.
وی بیان کرد: تناقض گوییهای رئیس جمهور در موضوع مبارزه با فساد طبیعی است؛ چراکه او به گونه ای باید ناراحتی خودش را از وضعیت فساد برادرش ابراز کند. به هرحال امروز شاهد دستاوردهای چشمگیری در خصوص مبارزه با فساد به نسبت گذشته هستیم.
بیشتر بخوانید:
سلیمینمین: تناقض گوییهای رئیس جمهور درباره مبارزه با فساد طبیعی است
***
خاطره عباس عبدی از حضور در استادیوم فوتبال
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی، در بخشی از گفتوگو با تسنیم روایت جالبی از حضور در استادیوم فوتبال بیان کرده است. خبرنگار از عبدی پرسید: چندصباحی است که موضوع زنان به یک بحث محوری و محل چالش تبدیل شده است؛ شما فکر میکنید که این اتفاق به صورت طبیعی و به خاطر شرایط اجتماعی رخ میدهد و یا برنامهای از بیرون برای متمرکز شدن بر این مسئله برای فشار به جمهوری اسلامی وجود دارد؟. عبدی پاسخ داد: به نظر من هر دوی اینها هست. مسئله زنان یک مسئله واقعی است. مثلاً ماجرای دختر آبی یا استادیوم رفتن زنان شاید برای عدهای خیلی مسخره باشد و بگویند که مگر این خواسته چقدر مهم است؟ اما واقعیت چیز دیگری است و آن این است که یک حس تبعیض به وجود آمده است که این آزاردهنده است. سیستم حکومتی ایران باید دیدگاه و فلسفه خودش را در مواجهه با این مسائل مشخص کند. اگر مسئله، صرفاً شرع باشد که حضور مردان هم در ورزشگاها خلاف شرع است و باید درِ استادیوم آزادی را کاملاً بست.
این تحلیلگر مسائل سیاسی و اجتماعی خاطرنشان کرد: من یک بار سال قبل به استادیوم آزادی رفتم(یکی از روزنامهها از من خواست که به استادیوم بروم و همانجا دربارهی فضای آن و مسائل اجتماعی مربوط به آن گفتگو کنیم). بازی بین استقلال و پدیده بود. جوانی بغل دست من نشسته بود که فاصلهاش با طرفداران پدیده هم زیاد بود اما فحشهایی میداد که من از خجالت آب شدم. جالب اینجاست بین طرفداران پدیده سه نفر روحانی هم بودند که برای من جالب بود. من در جمع استقلالیها نشسته بودم که دیدم از جنوب غربی استادیوم دودی به هوا رفت و وقتی پرسیدم چیست؟ گفتند در حال گُل کشیدن هستند! خب اگر خلاف شرع در ورزشگاه رخ میدهد باید جلوی همه آنها را گرفت. مگر مردها خلاف شرع نمیکنند؟ اما در کشور ما چون زورشان نمیرسد جلوی مردها را نمیگیرند.
***
تاجیک: کوتولههایی آمدند و اصلاحطلبی را قبضه کردند
محمدرضا تاجیک از نظریهپردازان اصلاحطلب، گفتوگویی با خبرآنلاین داشته که بخشهایی از آن را میخوانید:
«-جریان اصلاحطلبی و گفتمان اصلاحطلبی اولا باید به قد و قامت یک گفتمان درآید. ما از گفتمان اصلاحطلبی نامش را مصرف میکنیم، هنوز به قد و قامت یک گفتمان در نیامده، هنوز تبدیل به یک منظومه معنایی نشده است. وقتی که من از گفتمان نام میبرم، برخلاف بسیاری از دوستان که فقط نام را استفاده میکنند، منظورم حیثیت گفتمانی است، شخصیت گفتمانی است؛ گفتمان یک منظومه معنایی است، یک منظومه است که به صورت یک ایدئولوژی بهداشتی عمل میکند.
-رهبران جریان اصلاحطلبی بهطور فزایندهای درگیر منطق و بازی قدرت شدند و تمام هستی جریان اصلاحطلبی را خلاصه کردند و منحصر کردند به بازی قدرت که اگر جریان اصلاحطلبی در فضای ماکروفیزیک قدرت و ماکروپالتیک سهمی داشته باشند، حیات دارد، بالنده است و اگر سهمی نداشته باشند، رو به احتضار است و مرگش فرا رسیده است.
-همانطور که مرحوم شریعتی میگوید که وقتی یک دین عوامزده بشود، از فروغ و جوشش میافتد، جریان اصلاحطلبی هم وقتی به یک شکلی عوامزده شد و کوتولههایی آمدند و آن را در قبضه خودشان برای مقاصد خودشان قرار دادند، از آن فروغ، بالندگی و شکوفایی افتاد.
-ما نمیتوانیم جریان اصلاحطلبی را نو کنیم. باید نخست از چنبره برخی از اشخاص کوتهفکری که از این ابزار جریانی ساختند و این سرمایه تاریخی را به ثمن بخس هدر دادند، برهانیم. این یک حرکت است که بالاخره تمهید شده که در این فضا اجازه دهیم که این چرخش نخبگان به صورت سیال و منطقی در تاریخمان جریان پیدا کند و کسانی بر تخت قدرت تکیه نزنند، جا خوش نکنند و افرادی همواره خودشان را ماندگار و درون این جریان محسوب نکنند.»
***
تاریخ مصرف طیف لاریجانی برای اصلاحطلبان تمام شده؟
کیهان نوشت: «همزمان با شانه خالی کردن اصلاحطلبان از مسئولیت عملکرد دولت، یک عضو حزب اعتماد ملی میگوید ائتلاف ما حامیان دولت، ضربه سنگینی به اصلاحطلبان وارد کرده است.
در حالی که برخی اصلاحطلبان، دولت روحانی را رحم اجارهای خود توصیف کرده بودند، اسماعیل گرامی مقدم به نامه نیوز گفت: ما دریافتهایم که ائتلاف با حامیان دولت ضربه سنگینی به اصلاحطلبان وارد کرد. از این رو بنا داریم تا به هویت اصلاحطلبی خود بازگردیم و صرفاً با احزاب اصلاحطلبان ائتلاف شکل بگیرد تا علاوه بر آنکه سرمایه اجتماعی جبهه اصلاحات بازسازی شود، نیروهای با کیفیتی وارد مجلس شوند؛ نیروهایی که واقعاً به اصلاحات و احقاق حقوق مردم باور داشته باشند.»
وی درباره انتقادها از لیست امید گفت: همواره ما در برابر این پرسش بودهایم که لیست امید تا چه حد توانست پاسخگوی خواستههای مردم و مشخصاً رأیدهندگان باشد؟ اکنون برای برطرف کردن این نقیصه کارگروه پایش و ارزشیابی به شورای سیاستگذاران و سازمان ائتلاف اضافه شد. وظیفه این کارگروه بررسی عملکرد منتخبان بعد از انتخاب است. از سوی دیگر در این دوره به اندازه توانمان لیست میدهیم یعنی دیگر با هر جریانی ائتلاف نمیکنیم و لیست کیفی خواهد بود. مثلاً اگر در تهران نتوانستیم 30 نفر افرادی که حقیقتاً به اندیشههای اصلاحطلبی باور دارند، در لیست بگنجانیم، الزاماً لیست 30 نفره نخواهیم داد. در مجموع تمام تلاشمان این است که لیستمان با کیفیت باشد».
گرامی مقدم در پاسخ به این پرسش که آیا باز هم شاهد خروج برخی از منتخبان از عنوان اصلاحطلبی بعد از انتخابات خواهیم بود یا خیر، گفت: «بدعت زشتی در سال 94 گذاشته و آن خروج برخی از لیست امید بود که با سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان به پیروزی رسیده بودند؛ مشخصاً آقایان کاظم جلالی و بهروز نعمتی بعد از آنکه وارد مجلس شدند به اصلاحطلبان پشت کردند و از سرمایه این جناح سوء استفاده کردند یا حتی خود آقای لاریجانی هم که با حمایت اصلاحطلبان در قم به مجلس آمد بعد از تشکیل مجلس، حمایت اصلاحطلبان را نادیده گرفت. در حال حاضر ما سعی کردیم که شیوه ائتلاف خود را اصلاح کنیم.
یادآور میشود اخیراً حسین مرعشی درباره حمایت از لاریجانی و طیف او در انتخابات گفته بود ما روی اسب بازنده شرطبندی نمیکنیم. این در حالی است که افراطیون مدعی اصلاحات و اعتدال، بیشترین استفاده را از طیف لاریجانی در جریان تصویب برجام کردند. بعدها کرباسچی نام این کار را سربازگیری از جناح مقابل توصیف کرد.»
***
انتقاد روزنامه جمهوری اسلامی از نفوذ در حوزههای علمیه
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «بدون تعارف باید اقرار کنیم که امروز جریانهایی در حوزههای علمیه و کلیت روحانیت نفوذ کردهاند که برای آنها خط مشی تعیین میکنند و آنها را به اموری سرگرم میکنند که در تضاد با جایگاه معنوی و هدایتگرانهشان است. ویژگی اصلی روحانیت که در طول تاریخ موجب ماندگاری و موفقیت این نهاد هدایتگر شد، استقلال آن بود. با پیروزی انقلاب اسلامی انتظار این بود که استقلال روحانیت تقویت شود، ولی متاسفانه نهتنها چنین نشد بلکه جریانهای قدرتطلب بهتدریج شرایطی را فراهم ساختند که این ویژگی بسیار مهم از روحانیت گرفته شده است. بعضی حضرات روحانی با مشاهده تعارفات و ظاهرسازیها و ارائه بعضی امتیازات بیارزش، تصور میکنند این ظاهرسازان واقعاً خیرخواه آنها و روحانیت هستند و بدون آنکه از برنامههای پشت پرده آنها خبر داشته باشند، تسلیم نقشههایشان میشوند و در زمین تعیین شده توسط آنها نقش بازی میکنند. این رفتار، از یکطرف با استقلال روحانیت منافات دارد و از طرف دیگر، صداقت و عدالت در عملکردها را از روحانیین سلب میکند. بدین ترتیب است که روحانیت ناچار است تاوان عملکرد خلاف دیگران را بدهد و شاهد بیاعتبار شدن تدریجی این نهاد کهن معنوی و هدایتگر باشد.
ریشه اختلافات رو به گسترش در حوزه علمیه، افراطها، بیتحملیها و برخوردهای خلاف اخلاق اسلامی را باید در نفوذ همین جریانهای مرموز در نهاد روحانیت جستجو کرد. دقیقاً همین ضعفها هستند که زمینه را برای میداندار شدن عناصر بیگانه از دین برای آموختن دینداری به مردم فراهم میسازند و روحانیت را از صحنه خارج میکنند.»