تسنیم نوشت: فرآیند آبخیزداری با بهره گیری از اصول عملی، چنانچه همراه با مدیریت هماهنگ و یکپارچه باشد، افزون بر تأمین نیازهای معیشتی انسان می تواند از نابودی منابع طبیعی، تخریب سامانه های زیستی، بی عدالتی و پایین آمدن کیفیت زندگی انسانهای حال و آینده جلوگیری کند و این چیزی است که از آن به عنوان توسعه پایدار تعبیر می شود. از این رو می توان گفت در سطح کلان هدف از آبخیزداری، نیل به توسعه پایدار است.
آبخیزداری در سطح خرد نیز دارای اهداف، آثار و کارکردهای متعددی است که از جمله این موارد میتوان به کنترل رواناب و سیلاب، ذخیره آب و تغذیه سفره های زیرزمینی، جلوگیری از فرسایش خاک، مقابله با بیابانزایی، کنترل رسوبات و حفظ کارایی سدها، تأمین آب جدید، رضایت مندی جوامع محلی و اعتماد سازی به نهادهای دولتی اشاره کرد. برای هر کدام از این آثار و فواید، میتوان مطالب بسیار زیادی را به رشته تحریر در آورد و لیکن اهم مطالب در این یادداشت بطور مختصر برای هر کدام از این آثار و کارکردها به شرح زیر است:
کنترل رواناب و سیلاب
سیلاب از جمله فراوانترین و ویرانگرترین خطرات طبیعی است که هر سال در گوشه و کنار جهان سبب وارد شدن خسارات شدید به زندگی و ملزومات زندگی انسان میشود. به طوری که در میان بلایای طبیعی از دو جنبه تعداد افراد تحت تأثیر و نیز ضرر و زیانهای اقتصادی در سطح جهانی در بالاترین رتبه قرار گرفته است. کشور ایران نیز از خسارات ناشی از سیل مستثنی نبوده و طبق بررسیهای صورت گرفته خسارت مالی وقوع سیل اوایل امسال در استانهای گلستان، خوزستان، لرستان و فارس، حدود 35 هزار میلیارد تومان برآورد شده است. این در حالی است با عمل آبخیزداری میتوان با کنترل روانابها از وقوع بسیاری از سیلاب جلوگیری کرد؛ بدین ترتیب که اگر از بالادست یک حوزه آبخیز اقدامات آبخیزداری مناسب با آن حوزه صورت گیرد، روانابی ایجاد نخواهد شد و در صورت ایجاد در منشأ کنترل خواهد شد، در نتیجه سیلی نمی شود که خسارات جبران ناپذیری به بار آورد.
ذخیره آب و تغذیه سفره های زیرزمینی
امروزه برداشتهای بی رویه از منابع آبهای زیرزمینی، باعث شده دشتها و حوزه های آبخیز کشور با خطرات و خسارات مختلف مواجه شوند و این دشتها در معرض نابودی قرار گیرند. از مهمترین این خطرات، فرونشست زمین است که متأسفانه در بسیاری از مناطق ایران، پدیده نشست زمین قابل مشاهده است. با انجام عملیات آبخیزداری به صورت دقیق و اصولی علاوه بر اینکه می توان سفره های زیرزمینی را تغذیه کرد، می توان با پدیده های طبیعی همچون سیل و نشست زمین مقابله کرد و از شدت خسارات آن کاست. آبخیزداری به جای ذخیره آب در سطح زمین و افزایش عمل تبخیر، از طریق نفوذ تک تک قطرات باران به داخل زمین در محل ریزش آنها، علاوه بر جلوگیری از ایجاد سیل، روان ابهای با قدرت تخریب بالا را به روان ابهای با جریان پایه و طول عمر بیشتر تبدیل می کند و با نفوذ آن به سفره های زیرزمینی سبب تقویت منابع آب زیرزمینی میشود.
جلوگیری از فرسایش خاک
عملیات آبخیزداری با انجام اقدامات مکانیکی و بیولوژیکی و مدیریتی متناسب با هر حوزه، باعث تقویت ساختمان خاک شده و از جابجایی ذرات خاک که هر کدام از آنها طی صدها سال تشکیل شده است جلوگیری می نماید. این مسأله در کشوری مثل ایران از آنجا بیشتر حائز اهمیت است که میزان فرسایش خاک در ایران حدود 2 میلیارد تن در سال برآورد شده است که این میزان فرسایش، طبق گزارش برنامه راهبردی حفاظت خاک کشور، خسارت و ضرر مالی بیش از 10 میلیارد دلار در سال بر اقتصاد کشور تحمیل کرده است. بررسی وضعیت موجود فرسایش آبی نشان می دهد حوزه آبخیز در قلمرو فرسایش آبی حدود 125 میلیون هکتار است و متوسط فرسایش آبی معادل 7/16 تن در هکتار است که با شاخص جهانی 5 تا 6 تن در هکتار فاصله بسیار زیادی دارد.
کنترل رسوبات و حفظ کارایی سدها
آبخیزداری از طریق انجام عملیات مکانیکی در مسیر آبراهه ها علاوه بر اینکه از انتقال رسوبات به پایین دست و وارد شدن خسارات به زمینهای کشاورزی و مسکونی جلوگیری میکند، باعث میشود از پرشدن حجم مخزن سدها توسط رسوبات جلوگیری کند که این امر کمک شایانی به حفظ عمر مفید سدها و افزایش کارایی سدها میکند. همچنین اقدامات آبخیزداری با کاهش میزان فرسایش و گیرش رسوبات باعث افزایش کیفیت آب و کاهش شوری آب میشود. کنترل رسوبات با انجام عملیات آبخیزداری، در تولید برق سدها نیز تأثیرگذار است؛ از آنجا که یکی از عوامل موثر در خورندگی و کاهش عمر مفید دستگاه ها و وسایل مورد استفاده در تولید برق سدها، رسوبات هستند، از این رو میتوان چنین گفت که آبخیزداری میتواند در این فرآیند نیز موثر باشد. در حال حاضر حدود 15 درصد از کل انرژی برق کشور توسط انرژی برقابی تولید می شود.
مقابله با بیابانزایی
امروزه یکی از مشکلات زیست محیطی که بشر با آن درگیر است، بیابان زایی است. تخریب سرزمین یا بیابانزایی، بعد از دو چالش تغییر آب و هوا و کمبود آب شیرین به عنوان سومین چالش زیست محیطی در قرن بیست و یکم مطرح است که فعالانه در حال تکوین میباشد. پدیده بیابانزایی در دنیا آثار و پیامدهای ناگواری را به دنبال داشته است که از جمله این آثار و پیامدهای ناگوار میتوان به کاهش تنوع زیستی، تخریب پوشش گیاهی، محو آبادیها، سوء تغذیه و بروز بیماریها، افزایش فقر، قحطی، مرگومیر، مهاجرت گروهی، آوارگی و بیخانمانی، کاهش امنیت غذایی و فروپاشی نظامات معیشتی و ساختارهای فرهنگی اشاره کرد.
از آنجا که عمده علل و عوامل بیابانزایی در ایران، بریدن بی قاعده، سنگین و دراز مدت درخت ها و درختچه ها، چرای طولانی و غیراصولی دامها، امحای پوشش گیاهی از طریق آتش سوزیهای عمدی و غیرعمدی و مکرر و نیز بهره برداری شدید و ممتد از آبهای زیرزمینی است، انجام عملیاتهای آبخیزداری مثل عملیات مکانیکی، بیولوژی، بیومکانیکی و اقدامات مدیریتی حوزه های آبخیز میتواند نقش موثری در مقابله بیابانزایی داشته باشد. استقرار گسترده پوشش گیاهی متناسب با اقلیم و آب و هوای هر منطقه با انجام عملیات آبخیزداری، از راهکارهای مهم مقابله با بیابانزایی به شمار می آید.
تأمین آب جدید
از اهداف و کارکردهای دیگر آبخیزداری، تأمین آب جدید است. به طور متوسط میزان بارش سالانه کشور حدود 400 میلیارد متر مکعب است که متأسفانه حدود 70 تا 80 درصد از این میزان آب به صورت تبخیر هدر رفته و از دسترس خارج می شود. اقدامات آبخیزداری از طریق حفظ و ذخیره تک تک قطرات باران در محل ریزش و نفوذ آن به داخل زمین، باعث می شود از شدت تبخیر جلوگیری شود. به گفته کارشناسان و متخصصان، با آبخیزداری و انجام دقیق عملیات کاهش تبخیر میتوان تا در یک بازه زمانی محدود، تا 100 میلیارد متر مکعب به منابع آب سطحی و زیرزمینی کشور افزود و این امر رونق کشاورزی و امنیت غذایی را به دنبال خواهد داشت.
گسترده بودن و کم هزینه بودن عملیات آبخیزداری
از فواید عمده عملیات آبخیزداری صرفه اقتصادی داشتن و کم هزینه بودن آن است و اینکه در بسیاری از مناطق کشور با هزینه کم و با اهداف مختلف مثل تأمین آب، ایجاد فضای سبز، ترمیم پوشش گیاهی جنگلها و مراتع و حتی گردشگری میتوان عملیات آبخیزداری انجام داد. بررسیها نشان میدهد حدود 80 تا 90 درصد از مساحت کشور شامل اراضی کشاورزی، جنگلها و مراتع می تواند تحت مدیریت آبخیزداری قرار گیرند. عملیات آبخیزداری به لحاظ اقتصادی به دلیل کم هزینه بودن، کاملا مقرون به صرفه است. هر هکتار آبخیزداری، به طور متوسط حدود یک میلیون تومان هزینه دارد و چنانچه یک میلیون هکتار تحت مدیریت آبخیزداری واقع شوند کل هزینه آن 1000 میلیارد تومان می شود که مقرون به صرفه است.
رضایتمندی جوامع محلی و اعتماد سازی
طبق بررسیهای انجام شده، انجام هزاران پروژه موفق آبخیزداری در حوزه های آبخیز کشور نشان میدهد این پروژه ها بیشترین رضایت جوامع محلی را به دنبال داشته است و به دلیل تحقق اهداف پروژه های آبخیزداری در سرتاسر کشور مثل کنترل سیلاب، تأمین آب، ذخیره سازی آب و غیره، در برخی نقاط کشور حتی رضایتمندی صد در صدی جوامع محلی را به دنبال داشته است. از دلایل عمده رضایت جوامع محلی آن بوده که اقدامات آبخیزداری هیچ گونه منافاتی با منافع جوامع محلی نداشته است. این در حالی است که برای احداث یک سد بزرگ، چندین روستا باید تخلیه شود و اراضی کشاورزی آنها زیر آب رود و این می تواند آثار مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و روانی به همراه داشته باشد. علاوه بر این آبخیزداری باعث رونق تولید محصولات کشاورزی و اشتغال پایدار نیز در این مناطق شده است.