مهمترین تفاوت ظاهری بین ارتش آمریکا و نیروهای مسلح ایران، تجهیزات پیشرفتهتر و بسیار گرانبها تر آمریکاییها نسبت به ایرانیها است.
اما واقعیت بسیاری از جنگها به ما یادآوری میکند که در اختیار داشتن تجهیزات پیشرفته و گران قیمت، لزوماً به معنای دستیابی به اهداف جنگ نیست. مثلاً اسرائیل در سال ۲۰۰۶ و پس از ۳۳ روز جنگ، نتوانست به هیچکدام از اهدافی که در جنگ با حزبالله اعلام کرده بود، دست یابد. همینطور در جنگ ۲۲ روزه و ۱۱ روزه و ۸ روزه و ۲ روزه با جنبش مقاومت فلسطین در غزه، نیز نتوانست به اهدافش دست پیدا کند.
و با توجه به اینکه تعریف شکست، از جمله تعاریفی است که وابستگی صد در صد به تعریف پیروزی دارد. و عدم دستیابی به هدف، به معنای شکست است. بنابراین اسرائیل که با هدف نابودی حزبالله و سید حسن نصرالله و حماس و جریان مقاومت، اقدام به آغاز جنگ کرد، وقتی که نمیتواند به اهدافش دست یابد، یعنی شکست خورده است و در مقابل جریان مقاومت که ناکام گذاشتن اهداف اسرائیل را به عنوان هدف اعلام کردند، پیروز شدهاند. حتی اگر در صحنهی نبرد، تعداد تلفات جبههی مقاومت، بیشتر از متجاوزان صهیونیست باشد، باز هم نتیجهگیری فوق، صحیح است.
بنابراین نمیتوان هیچ رابطهای میان نوع تجهیزات و قدرت شکست دادن مقاومت طرف مقابل، مشاهده کرد. همچنین است حال روز ستمکاران آل سعود در یمن و نیز استکبار جهانی آمریکا در تنگهی هرمز. جایی که ایران با یک موشک چند هزار دلاری، پهپاد دویست میلیون دلاری آمریکا را ساقط کرد ولی آمریکا علی رغم در اختیار داشتن موشکهای گران قیمت، نتوانست پهپاد ارزانقیمت ایرانی را مورد اصابت قرار دهد. و ادعاهای ترامپ مبنی بر سرنگونی پهپاد ایرانی، دروغ از آب درآمد.