انتقادات کرباسچی از خاتمی
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران به روزنامه سازندگی گفت: جریان اصلاحات نه در گذشته که در وضعیت فعلی نیز بمعنای واقعی رهبر نداشته و ندارد اما نیازمند رهبری است که برنامه، خط مشی و استراتژی آن را تعیین کند.
او با اشاره به برخی صحبتهای اخیر عباس عبدی، حسین مرعشی و احمد زیدآبادی درباره نیاز جریان اصلاحات به رهبری جدید گفت: «رهبری مفهوم مشخصی دارد، رهبری این نیست که فقط به صورت نمادین بگوییم آقای خاتمی رهبر تشکیلاتی اصلاحات است. آقای خاتمی فردی شناخته شده، مورد احترام و فرهیخته است و از بهترین شخصیتهایی است که در عرصه سیاسی فعالیت میکند اما موضوع رهبری یک جریان سیاسی امری متفاوت و نیازمند ساز و کار تشکیلاتی در جبهه اصلاحات است. اصلاحات از ابتدا تاکنون رهبری نداشته است که اکنون بگوییم نیازمند رهبر جدید است. آقای خاتمی مورد احترام همه بوده و هستند اما آیا به واقع آقای خاتمی اصلاحات را رهبری میکنند؟ اینکه زمانی در جریان انتخابات یا در مسئله و حوزه دیگری ایشان اظهار نظری کنند و همه به نظر ایشان احترام بگذارند به معنای رهبری نیست. رهبری یعنی ورود به مسائل، مدیریت و ساماندهی آنها.»
کرباسچی در تشریح ویژگیهای رهبری یک جریان سیاسی میگوید: «رهبری یعنی اینکه اگر زمانی به مشکلی برخورد کردیم او بیاید و مشکل را حلوفصل کند. اگر نقصی وجود دارد رفع آن نقص توسط رهبری جریان انجام شود. اگر لازم شد در نقاط حساسی حضور یا عدم حضور افراد را مدیریت کند. قبول مسئولیت در زمانهای حساسی که باید عواقب یک تصمیم برعهده گرفته شود از نقشهای مهم رهبر یک جریان است. رهبری تنها وجه علاقه و احترام از طرف اعضاء و گروهها نیست و باید تمامی جنبهها را دنبال کند. نه آقای خاتمی هرگز چنین ادعایی داشتهاند که رهبر مجموعه جریان اصلاحات هستند و نه جریان اصلاحات با هم بر سر رهبری جریان اصلاحات توافق کردهاند. گروههای جریان اصلاحات به آقای خاتمی بسیار علاقهمند هستند اما اینگونه نیست که همه با هم توافق کردهاند که در شرایط فعلی ایشان رهبر جریان اصلاحات تلقی شوند. شاید جمله درستتر این باشد که جریان اصلاحات پیش از آنکه به «رهبرجدید» نیاز داشته باشد از اساس نیازمند «رهبر» است».
واضح است که کرباسچی با انتقاد از خاتمی از او توقع دارد اصلاحطلبان را مدیریت و سازماندهی کند. بهعلاوه کرباسچی از خاتمی میخواهد مسئولیتپذیر باشد.
اما سخنان کرباسچی با واکنش برخی رسانههای نزدیک به شورای عالی اصلاحطلبان همراه شد. این رسانهها سخنان کرباسچی را نشانهای بر عبور کارگزاران از خاتمی و خروزج کارگزاران از جمع اصلاحطلبان دانستند. ادعایی که با توضیحات محمد قوچانی، سردبیر روزنامه کارگزاران و عضو شورای مرکزی این حزب همراه شد.
قوچانی: کارگزاران، از جمع اصلاحطلبان خارج نمیشود
«محمد قوچانی» روز سه شنبه در گفت و گو با ایرنا درباره برخی حاشیه ها و سوء برداشت ها از مصاحبه امروز غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران گفت: نکته اول این است که مواضع حزب کارگزاران را دبیرکل و سخنگوی این حزب بیان می کند و اگر کارگزاران از ائتلاف جبهه اصلاحات خارج شده باشند؛ خود حزب آن را بیان می کند و نه شخص یا رسانه دیگری.
وی ادامه داد: موضوعی که کرباسچی بیان کرد تلاش و رایزنی به رهبری و محوریت رئیس دولت اصلاحات، برای بازسازی و نوسازی جبهه اصلاحات است. معنی این سخنان اصولا نمی تواند عبور از رئیس دولت اصلاحات باشد چون همچنان محوریت این تلاش ها وی هست.
قوچانی تصریح کرد: بیان اینکه رئیس دولت اصلاحات تاکنون به لحاظ تشکیلاتی یعنی سازمانی و با یک سازوکار حقوقی روشن به عنوان رهبر جبهه اصلاحات انتخاب شده باشد؛ به معنای عبور از وی نیست این اتفاق تاکنون نیقتاده است و وی در دوران ریاست جمهوری هم حاضر نبودند به لحاظ حزبی رهبر یک جریان سیاسی خاص باشند. در سال های اخیر هم که وی نقش بیشتری ایفا کردند و رهبری گفتمانی را بر عهده گرفتند باز هم پذیرش یک سازوکار حقوقی نبوده است و خود وی نخواست رسما به عنوان رهبر اصلاحات باشد.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی با تاکید براینکه اتفاقا مصاحبه آقای کرباسچی "دعوت خاتمی به رهبری اصلاحات است نه عبور از رهبری اصلاحات"؛ خاطرنشان کرد: وی در همین مصاحبه عنوان می کنند که یکی از شروط رهبری حل و فصل منازعه در درون جبهه اصلاحات است و مرجع داوری در هر گونه تحول و تصمیم یا دعوا و اختلاف نظر رهبری اصلاحات است. اتفاقا محور مصاحبه این است که اگر رهبری اصلاحات انجام می شد نوبت به برخی افراد نمی رسید.
واکنش زیباکلام
صادق زیباکلام هم با انتشار توییتی به اظهارات کرباسچی واکنش نشان داد:
***
کنایههای عارف به کارگزاران
درست در روزی که مصاحبه کرباسچی در انتقاد از خاتمی و شورای عالی اصلاحطلبان منتشر شد، محمدرضا عارف، رئیس شورای عالی اصلاحطلبان در گفتوگویی با ایلنا، که قاعدتا چند روز پیش انجام شده، کنایههای مستقیمی به کارگزاران مطرح کرد.
عارف در این گفتوگو در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر این که گام اول اصلاحطلبان دولت تدبیر و امید و گام دوم و سوم ورود اصلاحطلبان ورود به مجلس و شورای شهر بود، اما به دلیل عملکردی بعضا ضعیف گامهای اول و دوم اتفاقات خوب شوراهای اسلامی شهر و روستا دیده نمیشود، سوال اینجاست چرا برخی امروز به آن چه که خودشان انجام دادهاند نقدهایی را مطرح میکنند، گفت: نمیخواهم وارد بحث دولت شوم؛ اما معتقدم آنهایی که نقد جدی میکنند باید پاسخگوی این ۶ سالی که گذشته است باشند. من خرد جمعی را در سال ۹۲ پذیرفتم و اگر امروز بیش از حد نقد داشته باشم شاید تلقی دیگری شود.جالب است همان دوستانی که عامل تصمیم سال ۹۲ شدند، امروز مدعی و طلبکارند. با این حال ما از روند اصلاح طلبی در مجلس دفاع میکنیم.
وی با اشاره به شرایط بسته شدن لیست امید در سال ۹۴ بیان کرد: همه میدانند لیست امید در چه شرایطی بسته شد و چه کسانی به این لیست تحمیل شدند همانهای که امروز ما را در مجلس گرفتار کردند. جالب است این افراد امروز حضور ما را در انتخابات سالانه هیأت رئیسه را نقد میکنند! نمیگویند چه عاملی باعث شد که اینگونه در انتخابات سالانه ورود کردیم. آیا جز تحمیل افرادی به لیست بود؟ حضور این افراد را پذیرفتیم و تمکین کردیم اما حالا مشاهده میکنید که مدعی شدهاند! همین جا این را هم تاکید کنم اگر ضرورت داشته باشد و برای ارتقاء جایگاه گفتمان اصلاحات احساس کنم برخی مطالب گفته شود حتما این موضوعات را باز خواهم کرد.
بهنظر میرسد اختلاف کارگزاران سازندگی با مجموعه شورای عالی که پیش از این در ماجرای نجفی هم نمود پیدا کرده بود کمکم دارد به جاهای باریک میکشد. هرچند اصلاحطلبان نشان دادهاند علیرغم تمام اختلافات در مواقع حساس در برابر رقیبشان بهخوبی با هم متحد میشوند.
نکته عجیب دیگری که عارف بیان کرده است، تصمیم جمعی مبنی بر عدم مشارکت عارف در طرحها و تذکرات مجلس است. عارف گفته است: ساز و کارها و تذکر ما در کمیسیون مشخص است، زمانی که تذکرها فراتر از فراکسیون است افرادی را داریم که ابتدا متن را تفاهم میکنند بعد ما امضا میکنیم و باید بگویم قرار است من هیچ طرح و تذکری را امضاء نکنم شاید در این مدت کلا شاید ۷ یا ۸ طرحی که سیاسی و امنیتی بوده است امضاء کردهام. در این موضوع هم مطلبی عنوان شد من هم جواب ندادم و همه بر اساس یک خبر دروغ و جعلی واکنش نشان دادند.
بهنظر میرسد عارف باید در این زمینه توضیح بیشتری میداد وگرنه مشارکتنکردن در فعالیتهای نماینمدگی نقطهضعفی برای او محسوب میشود.
***
رهامی: نظراتمان را از طریق مشاوران رهبری به ایشان میرسانیم
محسن رهامی عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در گفتوگو با ایلنا، درمورد جلسات هفتگی خود با مشاوران رهبری، گفت: تا زمانی که موضوعات مشترک مطرح شده جلو نرود کسی به جمع اضافه نمیشود و فعلا با افراد معتدل از هر دو جریان درباره نگرانیهای مختلف کشور به گفتوگو میپردازیم.رهامی افزود: در عین حال، علیالقاعده این موضوعات توسط آقای ابوترابی به رهبری انعکاس پیدا میکند و همچنین تلاش داریم یک گزارش مکتوب از مجموع دیدگاههای مطرح شده تهیه و به دست ایشان برسانیم.
رئیس کمیته راهبرد شورای اصلاحات با بیان اینکه برخی از افرا حاضر در جلسات بعضا از نمایندگان مجلس هستند و برخی نیز به هرحال در مجموعه مشاوران رهبری هستند، درباره اینکه آیا گزارشان به صورت هفتگی و در پایان جلسات به رویت رهبری میرسد، تاکید کرد که این جمع، مجمعی مشورتی است و برای هم اندیشی تشکیل میشود و مسائل مطرح شده از طریق ابوترابی ممکن است به رهبری منعکس شود و بناست بعد از جمع بندی گزارشی مکتوب خدمت ایشان نیز ارسال شود.
***
انتقاد روزنامه اصولگرا از شورای نگهبان
روزنامه فرهیختگان که توسط تمیمی از جوانان اصولگرا مدیریت میشود در گزارشی به گروکشی اصلاحطلبان در برابر شورای نگهبان پرداخت. نکته جالب توجه در این گزارش انتقاد از شورای نگهبان بود. فرهیختگان با مطالبه شفافیت بیشتر از شورای نگهبان نوشت:
«طبیعی است که عملکرد شورای نگهبان هم بهعنوان مولفهای تاثیرگذار همچنان در کانون توجهات باشد. همین موضوع عملکردی شفافتر و اقناعکنندهتر را میطلبد. هرچه باشد برخلاف تصور عمومی اصلاحطلبان در دورههای مختلف، در بسیاری از موارد رقبای این جریان نیز انتقادهایی را نسبت به عملکرد این نهاد نظارتی مطرح کردهاند و عملکرد غیرشفاف را به انتقاد گذاشتهاند.
انتخابات ۹۶ را میتوان یکی از مهمترین شاهد مثالهای این رویه دانست، جایی که اسحاق جهانگیری صرفا بهعنوان کاندیدایی فیک و برای یاریرساندن به کاندیدای اصلی به میدان آمد و بهرغم اطلاع تمامی سیاسیون از این موضوع، صلاحیت وی برای ایفای نقش ضربهگیری و نه کاندیداتوری تایید شد. به این موضوع میتوان تایید و رد یک در میان تعدادی دیگر از نامزدها اشاره کرد که عمدتا سابقه وزارت در دورههای قبل، مهمترین بخش از کارنامه اجراییشان تلقی میشد اما بهرغم این تشابه با هریک بهگونهای متفاوت رفتار شد.
شفافشدن شاخصهای بررسی صلاحیتها و رفع شائبه برخورد سلیقهای میتواند مناسبترین ابزار در این راستا باشد بهگونهای که حضور هریک از اعضا نظیر آیتالله جنتی، کدخدایی و... در نتیجه بررسی صلاحیتها نتیجه متفاوتی با عدم حضورشان نداشته باشد.»
***
لاریجانی در انتخابات مجلس، حضور مستقل خواهد داشت؟
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا باور دارد که هزینه حضور طیف پایداری در وحدت اصولگرایان از منافعش بیشتر است. او درباره این موضوع به نامهنیوز گفت: «جمعکردن تمام نیروهای سیاسی یک جناح واقعا کار سخت و پرهزینه است؛ بنابراین به لحاظ عقلی این امکان وجود دارد که بعضی از طیفها نتوانند به وحدت قطعی در یک مقطع زمانی برسند و نباید انتظار داشت که صد در صد تمام طیفها با یکدیگر به وحدت برسند. طیف پایداری هم از این قاعده مستثنی نیست به خصوص آنکه تجربه انتخابات قبل ثابت کرد که وحدت با این طیف هزینه زیادی دارد. اصولگرایان به هر روشی که میتوانستند آنها را همراه خود کردند اما دیدیم که وحدت با آنها چه هزینهای برای جریان اصولگرایی داشت و نتیجه مطلوب برای جناح اصولگرا حاصل نشد. اصولگرایان باید سازوکار خود را تنظیم کنند و اگر طیف پایداری توانست خود را با این سازوکار تطبیق دهد که خوب است اما اگر نتوانست نباید با هر هزینهای آنها را همراه کرد».
او درباره نقش علی لاریجانی در انتخابات آینده ادامه داد: «در اینکه آقای لاریجانی تمایل دارد که همچنان در سازوکار اصولگرایی تعریف شود، تردیدی نیست اما او دارای چاچوبهای خاصی است؛ بهخصوص آنکه خط قرمز او حضور پایداریها در وحدت اصولگرایان دارد؛ به این معنی که به نظر میرسد در صورتی که پایداریها با هر گروه ائتلافی به نتیجه برسند، آقای لاریجانی در آن جمع حاضر نخواهد بود. از سوی دیگر بعید میدانم او در این دوره بخواهد همکاری یا همسویی با اصلاحطلبان داشته باشد و یا با سازوکار اصولگرایی به میدان میآید یا آنکه به صورت مستقل اما نزدیک به اصولگرایان در انتخابات حاضر میشود؛ یعنی ممکن است با اصولگرایان همکاری داشته باشد اما الزاما در سازوکار اصولگرایی نباشد».
***
تقویم صدا و سیما عید دارد؟
روزنامه فرهیختگان با بررسی برنامههای سیما در عید قربان نوشت: «یک برنامه زنده با حضور چند بازیگر و بیان خاطرات، پخش چند آهنگ شاد ترجیحا از محسن چاوشی، پخش یک فیلم سینمایی کمدی و پخش کمدیهای کلاسیک. درست حدس زدید؛ اینها کنداکتور ثابت روزهای عید تلویزیون است. اوج خلاقیت مدیران شبکه این است که ترتیب پخش این مدل برنامهها را به هم بزنند یا حداقل کمدیهای تکراری لورل هاردی و باستر کیتون را کمتر پخش کنند. مناسبتهای مذهبی و غیرمذهبی هر سال در تقویم گنجانده شده است، ولی انگار رفتار مدیران رسانه ملی شبیه کسانی است که غافلگیر میشوند. شب دوشنبه که شب عید قربان بود، پای تلویزیون نشستیم. شبکه سه والیبال ایران و روسیه پخش میکرد و شبکه ورزش فوتبال زنده و شبکه نمایش هم فیلم سینمایی «زن بدلی». شبکههای دیگر برنامههای ثابت خودشان را داشتند و میانبرنامههایی با موضوع عید قربان پخش میکردند. روز عید هم که بازیگران سریال تلخ و سیاه «بوی باران» به شبکه یک آمدند و دو فوتبالیست پرسپولیس و استقلال هم کلکلهای همیشگیشان را روی آنتن آوردند. تمام آنچه تلویزیون در روز عید بزرگش داشت، همینها بود...
در رسانههای جهان، مناسبتهایی مانند عید یا سالگردها محلی است برای دادن اطلاعات یا تهنشین کردن اعتقاداتی در ذهن مخاطبان. از این مناسبتها با هدف استفاده میشود و مجالی است برای افزایش آگاهی یا باور مردمان به آن حقایق. ما از فرصتهای اینچنینی چگونه استفاده میکنیم؟ چقدر از ظرفیت عید قربان برای بیان مظلومیت برخی حجاج در سالهای اخیر استفاده شده است؟ چقدر از ظرفیت عید قربان برای احقاق حق شهدای منا بدون تلخ کردن کام مردم استفاده شده است؟ چه میزان به نسلهای تازه درباره حضرت ابراهیم، روز عرفه و جایگاه ایمان در زندگی فردی، اطلاعات نو و دستاول داده میشود؟ انگار ارادهای است که نمیخواهد از این فرصتها استفاده شود. علم و تجربه نشان دادهاند که در شادیها احتمال یادگیری به مراتب بیشتر از زمانها و شرایط دیگر است. اعیاد مذهبی در تلویزیون نیازمند نگاههای تازه و جسور است.»