در اینکه باید انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند۱۳۹۸ رقابتی آزاد، امن، پرشور و با مشارکت حداکثری باشد، تردیدی وجود ندارد. ازاینرو، همه نهادها و دستگاههای نظارتی، امنیتی، اجرایی و تبلیغاتی باید همه تلاش خود را معطوف به تحقق انتخاباتی با اهداف پیشگفته کنند. با این همه، پس چرا باید از اینکه انتخابات بهجای «فرصت به تهدید تبدیل شود»، ابراز نگرانی کرد؟
1- نگرانی اول از ناحیه دولت و جریان سیاسی حاکم بر مجلس و شوراها و شهرداریها است: این جریان که بهنام «اعتدال و توسعه» با همراهی «اصلاحات و کارگزاران» است، بر این باورند که بهدلیل شرایط سخت تشدید تحریمها، باید «همه» در انتخابات شرکت کنند. اگر چنین انتخابات پرشوری برگزار شود، دشمنان به عقب رانده میشوند و نظام بهواسطه مشارکت گسترده مردم بیمه میشود.
2- نگرانی دوم از ناحیه عموم مردم است: شرایط اقتصادی برای زندگی مردم دشوار است و تعطیلی یکی پس از دیگری کارخانهها و رکود یکی پس از دیگری واحدهای تولیدی را شاهد هستیم. تشدید تحریمها شرایط زندگی را برای مردم سخت و دشوار کرده است و بیم آن وجود دارد که مشارکت نکردن مردم در انتخابات اسفند۱۳۹۸ را شاهد باشیم.
3- نگرانی سوم از ناحیه نهادهای نظارتی، اطلاعاتی و امنیتی است: این نگرانی از این حیث است که مواضع و عملکرد اکثر نمایندگان کنونی مجلس رضایتبخش نیست. طبق تجربه در هر انتخاباتی، بیش از ۸۰ درصد نمایندگان دوره قبل انتخاب نمیشوند و مردم به انتخابهای جدید دست میزنند. حال اگر این نهادها که مسوولیت تأیید و احراز صلاحیت ها را دارند بخواهند «نگاه انقباضی» داشته باشند، بیشک مجلس از نیروهای کارآمد، باکفایت و باتجربه خالی میشود و نتیجه آن حضور عدهای خواهد بود که فاقد تجربه و کارآمدی هستند. مجلسی که فاقد منظومه فکری روشن و ترکیب نامشخص است، نقشی در تحولات کشور نمیتواند داشته باشد.
4- چهارمین نگرانی «موج جوانگرایی» است که در برخی موارد به غلط تفسیر شده است: جوانگرایی اگر بهمعنای شایستهسالاری، تعهد، تخصص، کارآمدی، دوری از رانت باشد، بیتردید با اقبال همگان روبهرو خواهد شد.
انتقال تجربه از نسل اول و دوم و یادگیری و آموزش از نسل سوم و چهارم گامی مهم برای دورانگذار است. جوانگرایی صرف بدون رعایت ملاکهای شایستهسالاری، یعنی اداره کشور برپایه آزمون و خطا که امری نادرست است.
5- نگرانی پنجم از ناحیه «جریان اصولگرایی» است: جریان اصولگرایی مبادا گمان کنند بهمدد رد صلاحیتها و کاهش مشارکت بتواند اکثریت مجلس را ازآنِ خود کنند. جریان غالب در اصولگرایی باید از این «پیله» خود را رها کند؛ برنامه کاری و چشمانداز روشن خود را از وضعیت موجود و راهکارهای برونرفت از آن را به عیان تبیین کند؛ نیروهای شایسته، لایق، متخصص، باتجربه، کارآمد و انقلابی را در فهرست انتخاباتی خود جای دهند؛ و با «برنامه عمل» بهجای «نفی وضع موجود» به میدان بیایند.
اینها نگرانیهایی است که انتخابات را بهجای آنکه «فرصت» تلقی کنند، به «تهدید» مبدل میسازند و نتیجه آن کاهش مشارکت و شکلگیری مجلس ضعیف و ناکارآمد است. امید که چنین نباشد!
منبع: صبح نو