خدمت سربازی فارغ از این که در اصل باید اجباری باشد یا خیر و این که حضور و آماده داشتن صدها هزار نیروی وظیفه چند ماه آموزش دیده و غالبا بی انگیزه در کدام یک از جنگ های مدرن و متکی به سلاحهای پیشرفته امروزی میتوانند محلی از اعراب داشته باشند، همواره مورد بحث و چالش قرار داشته است چرا که نیمی از افراد جامعه یعنی همه مردان را در بخشی از زندگی درگیر خود میکند. به همین دلیل فروش سربازی یا هر نوع بخشودگی، کاهش یا افزایش با حساسیت دنبال میشود. اما این نوشته ضمن احترام به نظرات و آرای مسئولان محترم مربوطه سعی دارد تا نشان دهد فروش سربازی به صورت مشروط لزوما به معنی روا داشتن تبعیض نیست.
اول: برمبنای سخنان مسئولان مذکور که همواره از سربازی به عنوان دورانی "مردساز" و ارزشی یاد کردهاند، کسی که خود را از "مرد شدن" محروم و این مقطع را از زندگی خویش حذف کند در واقع به خود ظلم کرده است. ما چرا دایه مهربانتر از مادر باشیم و بخواهیم به اجبار، عدهای که حاضرند به جای گرفتن لباس و خوراک و حقوق، پول هم بپردازند به سربازی ببریم.
دوم: اغلب کسانی که قصد خرید سربازی را دارند افراد متمکنی نیستند که بتوانند هزینه مربوطه را یکباره پرداخت کنند بلکه اگر در توانشان باشد به صورت قسطی و تدریجی اقدام به این کار میکنند، لذا تصور این که صرفا قشری مرفه و مرفهبیدرد خریدار سربازی باشند درست نیست. مرفهین بیدرد به راحتی میتوانند فرزندان خود را پیش از رسیدن به دوران مشمولیت از کشور خارج و در مدارس آن سوی آبی ثبتنام کنند. اشخاصی هم البته هستند که پرداخت همان اقساط برایشان مقدور نیست، اما آیا جامعه ما در پر کردن همه شکاف های طبقاتی موفق بوده و سربازی باقی مانده است؟ کافیاست نگاهی به اختلاف قیمت زمین و مسکن از جنوب تا شمال شهر تهران داشته باشیم یا از مراکز شهر به روستاهای دورتر برویم. آیا امکانات برابر هستند؟ در همین امور خدماتی و اتوبوس و قطار درجات مختلف دیده میشود، در هواپیما جهت ورود و خروج سالنهای خاص برای افراد متمکن پیشبینی شده، آیا با این نگاه نباید این درجات را نیز حذف و همه را مجبور به شرایط مشابه کرد؟ آیا اینها مصادیق تبعیض نیستند؟
سوم: سختگیری زیاد در امر سربازی و تاکید زیاد بر تبعیض آمیز بودن فروش آن عملا نشان میدهد که ما سربازی را نه دورانی "مردساز" که همان اجباری میدانیم که جوانان ما در بخشی از بهترین سالهای عمر خود باید با اکراه و از روی ناچاری صرف به آن قدم گذاشته و از هر مفری برای کاهش یا نرفتن به آن استقبال میکنند، آیا چنین سربازانی میتوانند پشتیبان رزمی و نیروی آماده به خدمت و ارزش دفاعی برای ما محسوب شوند؟
چهارم: فرض در تبعیضآمیز بودن این است که اقشار مرفه از موهبتی برخوردار میشوند که اقشار دیگر توانایی تحصیل آن را ندارند اما همانطور که ذکر شد اکثریت خریداران از طبقه متوسط و اقساطیها هستند و نه مرفه مطلق و درثانی گویی ما فرض گرفتهایم هر کس ثروتی داشت لزوما از راه دزدی و چپاول و اختلاس به دست آورده است. اگر ثروت مشروع قانونی شمرده میشود، یعنی این ثروت از راه کارآفرینی یا تجارت یا ایجاد صنعت در کشور به دست آمده از این رو خرید خدمت، پرداخت هزینه از راه خدمت به کشور میتواند تلقی شود و نه دزدی و رفاه زدگی. مگر قهرمانان ورزشی به خاطر شاد کردن مردم معاف نمی شوند؟ مگر فرزند نیروهای مسلح معاف نمیشوند؟ چرا آنها را تبعیض آمیز نمیدانیم؟
در نهایت مشروط کردن معافی به زمان صلح و دعوت به خدمت در هنگام ضرورت و استفاده از درآمد مادی حاصل از فروش سربازی در رفاه زندگی و پرداخت حقوق به سربازان موجود میتواند سود طرفینی در بر داشته باشد.