مرد ۵۲ ساله: با تبر ستون فقراتش را قطع کردم!

گروه حوادث الف،   3980503010 ۱۷ نظر، ۰ در صف انتشار و ۱ تکراری یا غیرقابل انتشار

مرحوم «گل» و رضا کینه قدیمی داشتند یک بار «گل» چاقوی رضا را از دستش گرفته و به او پس نداده بود! آن روز «گل» به رضا گفت: چاقوی بی غلاف، صاحب ندارد! به همین خاطر کینه عمیقی بین آن‌ها شکل گرفت!

خراسان نوشت: جوان ۲۸ ساله‌ای که متهم است به همراه چند نفر دیگر و در یک نزاع وحشتناک شبانه، جوان ۳۰ ساله افغانستانی را با ضربات هولناک چاقو به قتل رسانده است روز دوشنبه گذشته در بازسازی صحنه جنایت تلاش کرد تا ارتکاب این جنایت مخوف را به گردن یکی از دوستانش بیندازد که او نیز به همراه پدرش در این نزاع مرگبار چاقو و تبر به دست داشتند.

مرد ۵۲ ساله: با تبر ستون فقراتش را قطع کردم!

آغاز درگیری از لانه کبوتران تا قتل
ماجرای این حادثه خونین شب پنجم اردیبهشت سال ۹۷، زمانی در دستور کار پلیس قرار گرفت که شهروندان در تماس با مرکز پلیس ۱۱۰، از وقوع یک درگیری خونین در توس ۳۳ (کشف) خبر دادند.

با حضور نیرو‌های انتظامی در محل وقوع حادثه مشخص شد که یکی از مجروحان این حادثه که با خودرو‌های عبوری به مرکز درمانی (بیمارستان رضوی) منتقل شده بود، بر اثر شدت عوارض ناشی از اصابت اجسام برنده و نوک تیز جان خود را از دست داده است. با افشای این موضوع، نیرو‌های انتظامی مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند.

دقایقی بعد با حضور قاضی کاظم میرزایی در مرکز درمانی، تحقیقات قضایی درباره چگونگی وقوع این جنایت آغاز شد. بررسی‌های مقدماتی نشان می‌داد: جوان ۲۲ ساله (مقتول) بر اثر اصابت ضربات چاقو، تبر و اشیای برنده مانند شیشه شکسته نوشابه به قتل رسیده است.

در همین حال ادامه تحقیقات بیانگر آن بود افرادی که مجروح ۲۲ ساله این حادثه را به مرکز درمانی رسانده اند نیز از محل گریخته اند که یکی از آنان با صدور دستورات ویژه‌ای از سوی قاضی میرزایی در اطراف بیمارستان دستگیر شد.

تحقیقات میدانی شبانه

این گزارش حاکی است، در حالی که شب از نیمه گذشته بود، مقام قضایی به همراه کارآگاهان جنایی پلیس، عازم توس ۳۳ شد و به تحقیقات میدانی ادامه داد. بررسی‌ها حاکی از آن بود که چند جوان افغانستانی که روی پشت بام یکی از منازل محل حضور داشتند با عده دیگری در همان محل درگیر شده اند که در نتیجه این درگیری یکی دیگر از برادران مقتول نیز مجروح شده و توسط اورژانس به بیمارستان طالقانی مشهد انتقال یافته است؛ بنابراین گزارش، در حالی که تحقیقات قضایی به سپیده دم کشیده بود، قاضی ویژه قتل عمد برای یافتن سرنخی از عاملان درگیری عازم مرکز درمانی شد، اما مجروح حادثه پس از مداوای اولیه، ساعتی قبل از بیمارستان ترخیص شده بود. با دستگیری برادر مقتول و فرد دیگری که توسط نیرو‌های انتظامی در اطراف بیمارستان رضوی به دام افتاده بود، بازجویی از آن‌ها در حالی آغاز شد که هنوز تعدادی از عاملان شرکت در نزاع دسته جمعی و ضاربان متواری بودند.

متهمان این پرونده در بازجویی‌های مقدماتی که به صبح روز بعد کشیده شد به قاضی میرزایی گفتند: در پشت بام منزل یکی از دوستانمان کنار لانه کبوتران بودیم که سر و صدایی از داخل کوچه بلند شد.

ابتدا فکر کردیم پدر دوست مان از حضور ما در این مکان ناراحت شده است و سر و صدا می‌کند، اما وقتی دوست مان آمد، گفت: افراد دیگری داخل کوچه هستند که ما با شنیدن این جمله از آن جا فرار کردیم، ولی داخل کوچه افرادی به ما حمله کردند.

یکی از همراهان ما به نام سیدگل (افغانستانی) بر اثر اصابت ضربات چاقو به زمین افتاد. چون حالش وخیم بود او را با وانت به بیمارستان رضوی بردیم. برادر مقتول نیز گفت: من خانه خواهرم بودم که فردی گفت برادرت را کتک می‌زنند من هم بلافاصله به محل آمدم و در درگیری با آنان زخمی شدم که اورژانس مرا به بیمارستان طالقانی برد.

گزارش هاحاکی است، اظهارات متهمان دستگیر شده در حالی برای مقام قضایی باورپذیر نبود که بررسی‌های میدانی و تجربه قضایی او، از یک کینه واختلاف قدیمی بین طرفین نزاع مرگبار حکایت داشت، اما قطعه اصلی این پازل، متهم فراری به نام «وحید-هـ» بود چرا که اعترافات او به عنوان عامل درگیری خونین، کلید حل این معمای پیچیده جنایی به شمار می‌رفت.

دستورات محرمانه

بنابراین قاضی کاظم میرزایی با صدور دستورات محرمانه‌ای از کارآگاهان خواست برای دستگیری متهم فراری به شیوه‌های اطلاعاتی متوسل شوند.

به همین دلیل گروه زبده‌ای از کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی) و به سرپرستی سرگرد وحید حمیدفر (افسر پرونده) وارد عمل شدند و به تجزیه و تحلیل‌های کارشناسی پرداختند. آنان سپس ردیابی‌های علمی، با استفاده از تجهیزات پیشرفته پلیسی را در دستور کار قرار دادند تا این که چند ماه بعد و با استفاده از شگرد‌های تخصصی به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می‌داد «وحید-هـ» توسط افرادی حمایت مالی می‌شود و قرار است در یکی از بیمارستان‌های مشهدحضور یابد چرا که تحقیقات اطلاعاتی کارآگاهان بیانگر آن بود که همسر متهم برای به دنیا آوردن فرزندش در بیمارستان مذکور بستری است.

 این گونه بود که کارآگاهان دو شبانه روز با پوشش مبدل در اطراف بیمارستان به انتظار نشستند تا این که در زمان ملاقات عمومی بیماران، ناگهان متهم ۲۸ ساله را دیدند که با پوشش خاصی و در میان جمعیت ملاقات کننده وارد بیمارستان شد و به سوی اتاقی رفت که همسرش در آن بستری بود! اما کارآگاهان در این لحظه وارد عمل نشدند و همه راه‌های احتمالی فرار او را به محاصره درآوردند. ساعتی بعد با دستور سرهنگ غلامی ثانی و راهنمایی‌های قاضی میرزایی، یکی از کارآگاهان در حالی پشت فرمان یک دستگاه تاکسی نشست که سه کارآگاه دیگر نیز به عنوان مسافر داخل خودرو جای گرفتند و چشم به در بیمارستان دوختند.

دستگیری متهم فراری

هنوز دقایقی بیشتر از این ماجرا نگذشته بود که وحید باز هم در حالی که چهره خود را پنهان می‌کرد و با وسواس اطرافش را می‌پایید به آرامی کنار خیابان ایستاد تا خودروی مسافربری از راه برسد! در این هنگام بلافاصله تاکسی استارت خورد و مقابل پای وحید ترمز زد او نشانی میدان جام عسل را داد و راننده با صدای بوق از او خواست سوار شود در این لحظه یکی از کارآگاهان که در پوشش مسافر و در صندلی عقب نشسته بود با این شگرد که قرار است زودتر از او از خودرو پیاده شود، متهم ۲۸ ساله را به ناچار در وسط صندلی عقب نشاند و این گونه دو کارآگاه در اطراف وی قرار گرفتند.

راننده تاکسی در‌های خودرو را به شیوه‌ای پلیسی قفل کرد تااین که از سمت میدان جام عسل به طرف ساختمان پلیس آگاهی پیچید که در فاصله حدود ۲۰۰ متری قرار داشت.

وحید که با دیدن این شرایط تازه به اوضاع مشکوک شده بود از راننده خواست توقف کند، اما دیگر دیر شده بود ناگهان، یکی از کارآگاهان کارت شناسایی را مقابل چشمان وحید گرفت و لوله اسلحه را به سوی او نشانه رفت تا حرکت اضافی نکند! این متهم ۲۸ ساله که همه راه‌های گریز را بسته می‌دید در حالی برق سه فاز از سرش پرید که تازه فهمید در دام کارآگاهان پلیس آگاهی گرفتار شده است.

گزارش ها حاکی است، ساعتی بعد بازجویی از این متهم فراری در حالی آغاز شد که او خود را بی خبر از ماجرای قتل «گل» در خیابان نیلوفر نشان می‌داد. اما کارآگاهان با دستور قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای مشهد آن قدر مدارک انکارناپذیر روی میز ریختند که متهم ۲۸ ساله به ناچار لب به اعتراف گشود و به حضور خود در این درگیری وحشتناک معترف شد.

در پی اعترافات وی، کارآگاهان بلافاصله عوامل دیگر نزاع دسته جمعی مرگبار را از زندان تحویل گرفتند تا در یک مواجهه حضوری همه زوایای این پرونده فاش شود. این در حالی بود که برخی از متهمان به وجود تبر، لوله فلزی آب و چماق نیز در این درگیری مرگبار اذعان کردند.

بازسازی صحنه جنایت

به همین دلیل صبح روز دوشنبه گذشته و با صدور دستوری از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد، مقدمات بازسازی صحنه جرم در خیابان نیلوفر ۸ در منطقه کشف مشهد فراهم شد و چهار نفر از متهمان اصلی این پرونده جنایی مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفتند تا ماجرای این جنایت هولناک را در حضور قاضی کاظم میرزایی تشریح کنند.

مرد ۵۲ ساله: با تبر ستون فقراتش را قطع کردم!

دقایقی بعد هر چهار متهم در حالی که حلقه‌های قانون بر دستانشان خودنمایی می‌کرد از خودروی پلیس پیاده شدند و مقابل دوربین ایستادند.

این در حالی بود که در مواجهه متهمان و شاهدان عینی این حادثه خونین، شکل ظاهری چاقو‌هایی که در صحنه درگیری مورد استفاده متهمان قرار گرفته بود، ترسیم و برای مطابقت آن‌ها با ضربه کشنده، به پزشکی قانونی ارسال شد.

با تطبیق اشکال این چاقوها، مشخص شد که ضربه مرگبار به ناحیه قفسه سینه با چاقو وارد آمده است.

«وحید-هـ» پس از معرفی کامل خود گفت: آن روز من چاقو داشتم که وارد درگیری دسته جمعی شدم، اما آن چاقو را به کمرم بسته بودم و در لحظه درگیری استفاده نکردم! اما مرحوم «گل» و رضا کینه قدیمی داشتند یک بار «گل» چاقوی رضا را از دستش گرفته و به او پس نداده بود! آن روز «گل» به رضا گفت: چاقوی بی غلاف، صاحب ندارد! به همین خاطر کینه عمیقی بین آن‌ها شکل گرفت!
متهم ۲۸ ساله این پرونده جنایی ادامه داد: روز حادثه «گل» را دیدم که به همراه دوستانش به منزلی در خیابان نیلوفر رفتند و در پشت بام مشغول کبوتربازی شدند. «گل» همیشه فکر می‌کرد که من چند نفر را اجیر کرده ام تا او را کتک بزنند به همین دلیل از من ناراحت بود!

وقتی درگیری شروع شد رضا و سجاد و رمضان هم بودند که ناگهان برادر مرحوم «گل» هم به وسط درگیری آمد و مجروح شد. در این میان رضا چاقو داشت، ولی من چاقویم را از کمرم باز نکردم! رمضان که پدر یکی از متهمان است با تبر حمله می‌کرد! و سجاد هم لوله فلزی در دست داشت؛ بنابراین گزارش، رمضان متهم ۵۲ ساله نیز گفت: من با تبر به او «گل» حمله ور شدم و به ستون فقراتش ضربه زدم طوری که بعد فهمیدم این ضربه ستون فقراتش را قطع کرده است!

مرد ۵۲ ساله: با تبر ستون فقراتش را قطع کردم!

گزارش ها حاکی است، با اظهارات متهمان و با صدور دستوری از سوی قاضی میرزایی، بازسازی صحنه قتل پایان یافت و این پرونده جنایی در مسیر طی شدن دیگر مراحل دادرسی قرار گرفت.

دیدگاه کاربران

ناشناس۱۰۱۸۸۹۷۰۸:۰۰:۰۱ ۱۳۹۸/۵/۳
کی اینها از ایران میروند. هر جا رفتند دزدی-تجاوز-قتل- هنوز در سرزمینشان مثل 200 سال قبل زندگی میکنند
ناشناس۱۰۱۹۳۷۲۱۳:۳۱:۱۰ ۱۳۹۸/۵/۳
مرد افغان به قتل رسیده نه ایرانی ایرانی قاتل بوده!
ناشناس۱۰۱۹۵۷۴۱۶:۳۵:۱۵ ۱۳۹۸/۵/۳
منظور شریفتون همون تبر به دسته دیگه؟
ناشناس۱۰۱۹۵۸۸۱۶:۵۴:۰۲ ۱۳۹۸/۵/۳
علاوه بر نژاد پرست، بی‌توجه هم هستی. ایرانیه چاقو کش بوده و چون افغانستانیه چاقوش رو گرفته بوده ازش کینه داشته. ایرانیه هم قاتله
ناشناس۱۰۱۸۹۲۶۰۸:۳۳:۵۴ ۱۳۹۸/۵/۳
..آیا بازگویی این داستان به لحاظ همسایگی و امنیتی درست است؟
هوشنگ۱۰۱۸۹۳۴۰۸:۴۳:۲۸ ۱۳۹۸/۵/۳
.. باز هم جنایت فقط یک سوال: این تیتر "مرد ۵۲ ساله: با تبر ستون فقراتش را قطع کردم!" دقیقا در کجای متن توضیح داده شده؟
ناشناس۱۰۱۸۹۴۶۰۸:۵۳:۱۴ ۱۳۹۸/۵/۳
زندگی نامه لاتها و تبلیغ اراذل
سینا۱۰۱۸۹۴۹۰۸:۵۶:۱۵ ۱۳۹۸/۵/۳
برق سه فاز .. خیلی جالب بود
ناشناس۱۰۱۸۹۵۵۰۹:۰۰:۱۶ ۱۳۹۸/۵/۳
حالا تا يكى ميگه بالاى چشم افغانها ابرو است يك عده حمله ميكنن كه مگه شما نژاد پرست وفاشيست هستيد .بيايد تحويل بگيريد روزى نيست كه حداقل دو سه تا خبر از جنايتهاى بعضی از اين جماعت در ايران نشنويم يا نخونيم واقعاً ..آدم احساس امنيت نمى كنه
ناشناس۱۰۱۹۲۴۹۱۲:۱۰:۳۰ ۱۳۹۸/۵/۳
.. فرد افغان توسط یک ایرانی به قتل رسیده
ناشناس۱۰۱۸۹۸۳۰۹:۲۲:۴۲ ۱۳۹۸/۵/۳
یعنی داعش اینطور جنایت نمیکنه
محمد۱۰۱۸۹۹۳۰۹:۲۸:۱۲ ۱۳۹۸/۵/۳
فقط اعدام
ناشناس۱۰۱۸۹۹۴۰۹:۲۹:۴۰ ۱۳۹۸/۵/۳
این چه نوشتنی است؟ در 5 سطر میشد خلاصه کرد. چرا الکی وقت مردم رو میگیرید.
ناشناس۱۰۱۹۰۵۹۱۰:۱۵:۳۸ ۱۳۹۸/۵/۳
ببینید با کیا داریم تو یک کشور زندگی می کنیم ، به نظر من اینها باید زندان ابد و یک روز در زندان بمانند تا بپوسند.
ناشناس۱۰۱۹۱۳۰۱۱:۰۰:۳۷ ۱۳۹۸/۵/۳
در کشوریکه اقتصادش ربوی وفاسد است بیشتر ازاین نباید انتظار داشت
ناشناس۱۰۱۹۱۷۲۱۱:۲۱:۴۲ ۱۳۹۸/۵/۳
اینا چیه آخه اول صبحی میذارین اول ستون خبر
ناشناس۱۰۱۹۶۲۸۱۷:۵۵:۲۳ ۱۳۹۸/۵/۳
راننده تاکسی در‌های خودرو را به شیوه‌ای پلیسی قفل کرد!!!! بابا تو رو خدا دست بردارید. سه نفر تو ماشین با اسلحه راحت میتونستن یارو رو بگیرن این شامورتی بازیا چیه خندمون گرفت؟!
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. بازی با کلمات

  2. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  3. ۳۲ هزار مجوز استخدام فرزندان شهدا و ایثارگران اخذ شد

  4. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  5. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  6. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  7. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  8. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  9. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  10. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  11. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  12. منظور: افزایش دائم دستمزدها به ‌رفاه مردم کمک نمی‌کند

  13. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  14. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  15. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  16. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  17. واکنش بلینکن به حادثه اصفهان/ به مجازات ایران پایبند هستیم!  

  18. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  19. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  20. سردار حاجی زاده با تسلیحات قدیمی و حداقلی به اسرائیل حمله کردیم /از موشک های هایپرسونیک ۲ استفاده نشد

  21. برخی مسئولان بدلیل کارهای بی‌قاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند        

  22. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

  23. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

  24. موضع رئیس عدلیه در خصوص ورود فراجا به مسئله حجاب/ اژه‌ای: در قضیه حجاب می‌توانیم بگوییم «کی بود کی بود، من نبودم؟»

  25. اشتباه برخی گروه‌ها در مقابله با توئیت فضائلی

آخرین عناوین