کشور در حالحاضر بزرگترین اولویتی که درگیر آن است «تشدید تحریمهای ظالمانه» و تلاش برای «ایجاد ائتلاف جهانی علیه برنامههای دفاعی کشور» بهوسیله آمریکاست.
این وضعیت اگرچه همه عامل مشکلات بهحساب نمیآید و در گذشته همین اعضای محترم «دولت اعتدال و تدبیر» بر این باور بودند که تحریمها کمتر از ۲۰ درصد موجب مشکلات کشور است و ۸۰ درصد آن بهدلیل ناکارآمدی، بیبرنامگی را وجود دولت وقت میدانستند. البته درحالحاضر که مسئولیت اداره کشور را برعهده گرفتهاند، علتالعلل همه مشکلات، کاهش اشتغال، گرانی، تورم، بیکاری و... را بهدلیل خروج ترامپ از برجام و تشدید تحریمها میدانند.
با وجود این، واقعیت این است که «تحریمها» کشور را در شرایط دشوار و سختی قرار داده است و این کتمانکردنی نیست. دولت هم دارد کار و تلاش میکند. در جایجای ایران با همه این مشکلات هرروز پروژهای افتتاح و بهرهبرداری یا کلنگ آن به زمین زده میشود.
شرایط موجود توان و مدیریت مضاعف را میطلبد تا با مدیریت جهادی و پاکدست و تلاش شبانهروزی از این «پیچ تاریخی» به سلامت عبور کنیم؛ اما آنچه موجب حیرت و تعجب است، بیتوجهی برخی رسانههای کشور به مسائل اصلی و مطالبات مردم و کمک به خروج از شرایط کنونی است.
از تیترها و اخبار صفحه اول مطبوعات و رسانهها و ستونهای یادداشت آنان به سادگی میتوان پیبرد که دغدغه آنها با مسائل اصلی کشور و مطالبات مردم فاصله زیادی دارد. عکسها، مصاحبهها، موضوعات مورد توجه رسانهها نیز مؤید این مطلب است. البته، روی سخن با همه رسانهها، مطبوعات و خبرگزاریها نیست.
به راستی در میان انبوه مشکلات و مسائل جامعه امروز از تورم، گرانی، بیکاری، تعطیلی واحدهای تولیدی، پرداخت نشدن مطالبات و معوقات کارگران در برخی واحدهای تولیدی، ضعف نظارت مؤثر و کارآمد بر فعالیت دستگاهها، پاسخگو نبودن بسیاری از مسوولان و دستگاههای اجرایی و غیراجرایی، فساد و تبعیض در نظام دیوانسالار اداری تا مشکل مهاجرت نخبگان، ضعف مفرط در نظام تعلیم و تربیت و آموزش کشور از آموزش و پرورش گرفته تا آموزش عالی کشور که ازجمله موارد بارز مشکلات و اولویتهای اصلی جامعه امروزی ایران است، در این قبیل رسانهها و مطبوعات کمتر میتوان سراغ گرفت.
البته اشتباه نشود، اگر درخواست توجه رسانهها به این امور مطالبه میشود، باز نباید با هدف تخریب، سیاهنمایی و ناامیدی جامعه باشد؛ بلکه سخن بر سر این مسأله است که این دسته از رسانهها چرا در این عرصه غایب هستند یا اگر هم به این موارد بعضا میپردازند، هدف آنها مچگیری، سیاهنمایی و تخریب است؟ چرا راهکاری عملی و سازنده برای کمک به دولت و مسوولان از این همه رسانه بیرون نمیآید؟
افزونبراین، این دسته از رسانهها آگاهانه یا ناآگاهانه تلاش میکنند «مذاکره با آمریکا» را راه نجات جامعه کنونی ایران از شرایط تحریم آمریکا و مدینه فاضلهای در پرتو آن ارائه کنند؛ درحالیکه با نگاهی به رفتارهای آمریکا با متحدان گذشته و حال و نتایج مذاکره با آنان چون لیبی در دوران قذافی که نمونه بارز آن است، به بیاعتمادی کامل به سران استکباری آمریکا میتوان پی برد.
باوجوداین، اشکالی که به این رسانهها وارد است، همانا «یکجانبهگرایی» به مسأله ایران و آمریکا است. پرسش این است که چرا ابعاد این مذاکره و روابط و سایههای پیدا و پنهان آن را آشکار نمیسازند؟ علاوهبراین، اشتیاق فراوان به پرداختن حواشی و احوال شخصی این و آن که بلیهای فراگیر در جامعه ما شده و هر فرد و رسانهای در مسابقه برای افشاگری و بیرونانداختن اسرار زندگی و احوال دیگران از پرده است. این رسانهها خیلی تمایل دارند خود یا جریان منسوب به خودشان را نماد صلح، دموکراسی، جمهوریت، مردمسالاری، آزادی معرفی و دیگران و جریان رقیب را دشمن همه این نمادها معرفی کنند.
بحران تأمین کاغذ برای روزنامهها، دشواریهای تأمین و پرداخت حقوق و دستمزد، شمارگان (تیراژ) اندک مطبوعات، فقدان هویت مشخص و نداشتن بیانیه مأموریت، کمبود شدید نیروی انسانی حرفهای و ماهر و سطح پایین خوانندگان مطبوعات از مشکلات اصلی مطبوعات و نیز رسانههای دیگر است.
آیا بهتر نیست بهجای حل این مشکلات و پرداختن به مسائل اصلی کشور و کمک به مسوولان برای خدمت به مردم، همچنان خود را درگیر مسائل حاشیهای نکنند؟ این نوع رویکردی که در این دسته از رسانهها و مطبوعات مشاهده میکنیم، بیشتر به «رسانههای اجارهای، بدون هویت» میماند و زیبنده جامعه ایرانی چنین رسانههایی نیست.
منبع: صبح نو