به دنبال رجزخوانیهای ترامپ برای حمله به ایران، تهدید ایران به عنوان متهم هر حادثهای در منطقه، حمله به نفتکشها و دست آخر ضرب شست نظامی ایران به پهپاد متجاوز آمریکایی، سیاست آمریکا و لحن و ادبیات سران آن کمی تغییر کرد.
این تغییر میتواند ناشی از فهم آنها نسبت به اطلاعات نادرستی باشد که توسط گروه B و یا مزدوران تروریستی نظیر منافقین در اختیارش قرار میگیرد، اطلاعاتی که به اشتباه محاسباتی میانجامد.
رفتار آمریکاییها میتواند بر مبنای فرضییات 4 گانه زیر شکل گرفته باشد .
فرض اول: آنها بر این باورند که ایران در ادعاهای خود در دفاع سرزمینی بلوف میزند و هرگز آسیبی به هیمنه آنها وارد نمیسازد.
فرض دوم: در صورت حمله محدود آمریکا به مراکزی در ایران یا حملاتی بدون تلفات، شاهد هیچ واکنشی از سوی ایران نخواهند بود.
فرض سوم: پایگاههای نظامی ما در منطقه و یا کشورهای همسایه ایران با حمایت دولت های آن، محلهای امنی برای آمریکاست.
فرض چهارم: فشار تحریمی و اقتصادی بر ایران عملا این کشور را به تسلیم و مذاکره بدون شرط و... خواهد کشاند.
گذشت زمان در همین چند هفته به ترامپ نشان داد که همه فرضهای فوق نادرست و تو خالی بوده است و باید کمی عقب نشست.
از سوی دیگر نیاز به تئوریسازی جدیدی برای این عقبنشینی در کاخ سفید احساس شد. رسانههایشان دست به کار شدهاند تا این عقبنشینی را به انسان دوستی فردی مانند ترامپ نسبت دهند. آنجا که گفت میخواستیم حمله کنیم اما دیدیم ۱۵۰ نفر در آن مرکز ایرانی کار میکنند که چنین عباراتی از چنین کسانی بیشتر شبیه جوک میماند. سابقه تاریخی آمریکا در تجاوزات دهههای پیشین گواه این ادعاست.
کار دوم تحلیلگران آمریکایی- غربی و عربی این شده است که در توجیه عقبنشینی آمریکا بنویسند:« هرجنگی بین ایران و آمریکا ضمن اینکه به پیروزی آمریکا نمیانجامد، باعث تثبیت بیشتر پایگاه مردمی نظام و نهادهای نظامی چون سپاه میشود.»
به همین دلیل مینویسند: «حمله به ایران باعث استحکام موضع مردمی سپاه خواهد شد»(1) و به همین دلیل از ترامپ می خواهند به ایران حمله نکند و دیگری اعتراف میکند: سپاه با ارائه تصویر مدافع ایران از خود بر میزان محبوبیت خود افزوده است کما اینکه امروز قاسم سلیمانی از محبوبیتی فراوان برخوردار بوده و نویسنده این مقاله نیویورک تایمز نتیجه میگیرد که: فشار حداکثری ترامپ با تقویت سپاه در داخل شکست خواهد خورد به همین دلیل از ترامپ میخواهند به ایران حمله نکند.
یا روزنامه الدستور اردن نیز در مقالهای نیز تحت عنوان «مخمصه ترامپ» با پیمودن همین خط نوشت: در صورت حمله نظامی به ایران، ملت ایران گرد نظام جمع خواهد شد و بسیاری از جداشدگان ایرانی از نظام این کشور، با صدور بیانیههایی این اقدام را محکوم خواهد کرد.الدستور میافزاید: عربها باید بدانند دشمنی علنی با ایران نفعی برای آنها ندارد، چراکه آمریکا و اسراییل این دور بازی را باختهاند.(2)
بنابراین هرچند آنچه توسط آنها نوشته شده بخشی از حقیقت مربوط به ملت ایران است و نه تمام آن اما باید بدانند سیاست جمهوری اسلامی نه تحریک طرف مقابل است نه حملهای پیش دستانه.
آنچه ایران بارها از مسیرهای علنی و غیرعلنی به طرف مقابل یا واسطهها اعلام کرده است، این است که: آغازگر هیچ جنگی نخواهیم بود اما در صورت تجاوز و حمله از تمام ظرفیتهای ملی، منطقهای و فرا منطقهای خود متناسب با عمل دشمن بهره خواهیم گرفت.
این پیامی کاملا روشن و متضمن صلح در منطقه است. حتی حملهای محدود هم ممکن است پاسخی بسیار شکننده همراه داشته باشد.
چه تغییر رویکرد ،(راهبردی یا تاکتیکی )در کاخ سفید را ناشی از ترس و وحشت بدانیم و چه برخاسته از درک بهتر واقعیات صحنه باید از آن استقبال کرد.
چراکه ایران خواستار ونیازمند جنگ نیست. انسجام و غیرت ملی در مقابله با دستاندازیها به اندازه کافی در کشورمان قوی هست که نیازمند هیجاناتی از این دست نباشیم.
پانوشت:
1- روزنامه هیل۳۰-ژوئن ۲۰۱۹
2- اسماعیل الشریف/ الدستور-اردن- ۳۰ ژوئن ۲۰۱۹