( یافتن مبنایی مشترک میان فلسفه و دین )
نویسنده: ریچارد رورتی
مترجم: علی سیاح
ناشر: چشمه، چاپ اول 1397
94 صفحه، 12000 تومان
****
ریچارد رورتی (1931-2007) آشکارا ملحد است اما دینستیز نیست. علاوه بر این، وی با ملحدین دینستیز کاملا مخالف است. برای مثال کسانی مانند ریچارد داوکینز و دنیل دنت را اصلا نمیپسندد؛ زیرا اینگونه افراد در عین کنار گذاشتن دین، چیزی دیگر را به عنوان بدیل آن مینشانند. آنان دین را خرافه میدانند، اما علمی همچون زیستشناسی تکاملی را به مقام خدایی ارتقا میدهند و آن را میپرستند و دیگران را نیز با انواع ترفندها به پرستش این دین ساختگی دعوت میکنند.
اما چرا او نمیتواند دینستیز باشد؟ پاسخ این است که رورتی به پراگماتیسم باور دارد. طبق این مکتب فلسفی، ارزش مثبت و منفی هر دیدگاهی در محتوای صادق یا کاذب آن نیست، بلکه بسته به کارکردهای آن است. اساسا در پراگماتیسم صدق و کذب معنای متعارف خود را از دست میدهد. از طرفی، کسی نمیتواند منکر این مطلب شود که دین کارکردهای مثبتی هم دارد. طبیعتا این کارکردها مربوط به حوزه اخلاق میشود. بر این اساس، رورتی میپذیرد که میتوان به حد مشترکی میان دین و فلسفه دست یافت و این حد مشترک از جنس اخلاق است. اما چرا باید به آن دست یافت؟ پاسخ این است که این امر برای زندگی مفید است. امروزه نیز میتوان چنین چیز مثبتی را از دین برای زندگی برداشت کرد. به همین دلیل رورتی اعتقاد دارد که میتوان و باید با دین گفتگو کرد.
این کتاب از چند بخش نسبتا مستقل تشکیل شده، اما بخش محوری آن سخنرانی رورتی است. سخنرانی با موضوع معنویت و سکولاریسم در تئاتر سلطنتی شهر تورینوی ایتالیا برگزار شده بود. علاوه بر این سخنرانی، یک مقدمه خوب برای تمهید مسئلهی مورد بحثِ رورتی توسط جفری رابینز در ابتدای کتاب قرار دارد. پس از آن، سخنان فیلسوف ایتالیایی، جیوانی واتیمو میآید که پیش از سخنرانی رورتی ایراد شده بود.
رورتی در سخنرانیاش بهطور مشخص به طرحریزی اخلاقی برای دوره معاصر میپردازد. به باور او اخلاقی که امروزه به کار میآید یک ویژگی بارز باید داشته باشد؛ ویژگی خاصی که ضروری است، که بدون آن زندگی خشونتبار و حتی خونین میشود. آن ویژگی به رسمیت شناختن "دیگری" است. در امتداد این مطلب، به رسمیت شناختن "خواست" دیگری قرار میگیرد. دیگری طیف گسترده و گوناگونی از افراد را شامل میشود که با "من" تفاوت بنیادی دارند؛ برای مثال میتوان از زنان، اقلیتهای مذهبی و اقلیتهای قومی و نژادی نام برد.
رورتی به مبانی فلسفی خود در زمینه انسانشناسی برای پیریزی چنین اخلاقی اشاره میکند. از نظر او چیزی به نام ساختار هستی بشر وجود ندارد که بتوان به مثابه مرجع اخلاقی به آن استناد کرد. به تبع این مطلب، چیزی به نام روح غیرمادی، نامیرایی و جاودانگی نیز منتفی است. در نتیجه، تنها وظیفه اخلاقی ما این است که به همدیگر کمک کنیم تا امیال خاص خودمان را ارضا کنیم و به بیشترین شادکامی ممکن دست یابیم. این دیدگاه لوازمی دارد که رورتی به برخی از آنها اشاره میکند. بهطور کلی چیزی که برای رورتی موضوعیت دارد رواداری با دیگران است. یکی از مشخصههای این رواداری به رسمیت شناختن اهداف، خواستهها و امیال گوناگون آنهاست، حتی اگر مورد پسند ما نباشند. بر این اساس، دینداری سنتی را نقد میکند که هیچ ارزشی برای خواستههای متفاوت دیگران قائل نیست. سهل است، به صرف اینکه امیال و اهداف آنها با آداب و رسوم دین همسو نیست، آنان را محکوم و چه بسا آزار میدهد و شکنجه میکند. جالب است که رورتی با اینکه نسبت به هر امر فوقبشری بدبین و هر حقیقت متعالی را منکر است، اما عرفان را مثبت ارزیابی میکند و تصریح میکند که به پیشرفت اخلاقی و فکری بشر کمک کرده است.
طبیعی است که سخنان رورتی دستکم برای دینداران چندان قابل قبول نباشد و اعتراضاتی را برانگیزد. او تا آنجا که مهلت دارد تلاش میکند به اعتراضات پاسخ دهد. لذا پس از سخنرانی شاهد پرسشهای انتقادی حاضرانِ در جلسه و پاسخهای کوتاه سخنران هستیم. اما مفصلترین بخش کتاب نه پیشگفتار است و نه مقدمه و نه حتی سخنرانی و پرسشوپاسخ رورتی، بلکه مؤخرهای است به قلم جی. الیجا دان با عنوان "فلسفه، دین و باور دینی پس از رورتی". موضوع اصلی این مقاله دین و باور دینی از منظر رورتی است، اما برای بیان مبسوط آن، مقدمهی خوبی درباره دیدگاه رورتی در باب اصل فلسفه میآورد. همه مباحث او نیز همراه است با استناداتی بهجا و دقیق به کتابهای اصلی رورتی.
رورتی در دهه هشتاد شمسی به ایرانیان معرفی شد و حتی سفری همراه با سخنرانی به کشور ما داشت که با استقبال خوبی همراه بود. امروزه هم کاملا شناخته شده است. اما این شناخت در همه موارد مستقیم نیست؛ زیرا آثاری که از رورتی منتشر شده نسبتا مبسوط و مفصل هستند. خواندن آنها وقت و حوصله بسیار میخواهد که امروزه کمتر خوانندهای از آن برخوردار است. از این روی، آشنایی با اندیشههای او ساده نیست. مزیت چنین اثر مختصری این است که میتواند به عنوان درآمدی بر فلسفه رورتی درنظر گرفته شود. کسانی که میخواهند یک آشنایی اجمالی با نگاه کلی رورتی به دست آورند، با این کتاب گزینه مناسبی در اختیار دارند.