محمد ناظمي اردكاني در یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: در چند روز گذشته شاهد بوديم كه بزرگ‌ترين پهپاد آمريكايي با بالاترين تكنولوژي در ارتفاع 60 هزار پا توسط نيروي هوايي سپاه ساقط شد. اين اقدام علاوه بر اينكه باعث شد، موج خبري در رسانه‌هاي مطرح جهان راه بيفتد، عامل شكستي مفتضح براي آمريكا بود و رئيس جمهور اين كشور به‌صورت آشكار از مواضع قبلي خود عقب‌نشيني كرد.
اگر امروز در زمينه تسليحات نظامي و ساخت موشك‌هاي دوربرد نقطه‌زن پيشرفت‌هاي شگرفي داشته‌ايم يا نيم‌نگاهي به گذشته داشته باشيم و پيروزي‌هاي 8 سال دفاع مقدس را به ياد آوريم همه و همه مديون رهبري انقلابي هستيم. رهبري كه وفق قانون اساسي در اين زمينه مي‌تواند مستقيم عمل كند و اقدام به عزل و نصب نمايد.
حتي در زمينه دستيابي به دانش هسته‌اي، توليد علم، راه يافتن به فضا، توسعه منابع انساني و سلول‌هاي بنيادي مديون توصيه‌ها و نگاه انقلابي رهبري هستيم. ايشان با نگاه راهبردي و با دورانديشي همواره جوانان و جامعه را به سمت تعالي سوق داده است و هيچ‌گاه مقهور قدرت‌هاي شرق و غرب و روبه زوال نشده است يا دستگاه‌هاي تحت رهبري مستقيم خود را در چنبره بوروكراسي گرفتار نساخته است. اين شيوه رهبري با چنين دستاوردهايي با كمترين هزينه هم همراه بوده است و نه تنها وابستگي به درآمدهاي نفتي را كاهش داده بلكه درآمد ارزي هم به همراه داشته است.
اما مديريت غيرانقلابي كه بر بخش‌هايي از نظام به‌ويژه در دستگاه‌هاي اجرايي و نظام اقتصادي سيطره داشته و دارد همواره با بالاترين هزينه و كمترين بازده ارزيابي است. سال‌هاست كه مقام معظم رهبري شعار سال را در عرصه اقتصادي تعيين مي‌كنند وليكن به جهت وجود مشي ليبرالي و مديريت غيرانقلابي در بدنه رسمي نظام اتفاقي نمي‌افتد.
اگر اقتصاد مقاومتي اجرا نمي‌شود و كشور به سمت اشتغال كامل حركت نمي‌كند و معضلات معيشتي روزبه‌روز بيشتر مي‌شود و اگر فقر، فساد و تبعيض همواره نظام را تهديد مي‌كند و از طرف ديگر رفاه‌زدگي و بي‌بندوباري در طيفي از جامعه وجود دارد و يا ترس از استكبار و استكبارستيزي باعث ذلت‌پذيري مي‌شود همه‌وهمه ناشي از مديريت غيرانقلابي است. اين نوع مديريت در عرصه سياست داخلي و خارجي نيز متبلور است.
به عنوان مثال همان روزي‌كه پهپاد آمريكايي در آسمان ايران ساقط مي‌شود و باعث غرور ملي شده و شوق و هيجان همه ايران و همه ملت‌هاي تحت ستم آمريكا را دربرمي‌گيرد، جمعي از چهره‌هاي سياسي اصلاح‌طلب در نامه‌اي به دبير كل سازمان ملل متحد ملتمسانه درخواست مي‌كنند كه دولت آمريكا را بر سرعقل آورده تا به برجام برگردد و تحريم‌ها را بردارد و سايه جنگ را در منطقه محو سازد.
آيا به غير از اين است كه محتواي نامه براي سرپوش نهادن بر هزينه‌هاي سنگين برجام است كه حاصلي جز خلع سلاح قدرت هسته‌اي ايران دربرنداشته و يا تفسير ذلت و زبوني مي‌شود چرا كه ساقط نمودن پهپادي با آن ويژگي‌هايي كه در رسانه‌هاي دنيا آمد يك پيروزي بزرگ براي ايران و منطقه و شكست همه جانبه دشمن بود. اين نوع رفتار عمق تفاوت بين عنصر انقلابي و غيرانقلابي در هر عرصه‌اي را نشان مي‌دهد.
