فرهیختگان نوشت: گوگرد و الپیجی (گاز مایع) دو محصول مهم صادراتی ایران است که سالانه ارزآوری قابلتوجهی را برای کشور بههمراه دارد. امروزه گاز طبیعی بهعنوان سوختی تمیز و سازگار با محیطزیست و یکی از عوامل مهم تولید در سبد انرژی مصرفی بیشتر کشورهای جهان جای خود را باز کرده است. تقاضای روزافزون جهانی برای گاز طبیعی باعث شده این حامل انرژی بهعنوان انرژی قرن بیستویکم مورد توجه قرار گیرد. در حال حاضر شرکت ملی گاز ایران با توجه به نوع فعالیتها، پراکندگی جغرافیایی و تنوع تاسیسات از 44 شرکت فرعی شامل هشت پالایشگاه، 30 شرکت گاز استانی، شرکت ذخیرهسازی گاز طبیعی، شرکت مهندسی و توسعه گاز ایران، شرکت انتقال گاز، شرکت گازخودرو، شرکت بازرگانی گاز ایران و شرکت مدیریت تعمیرات و خدمات فنی (TMC) تشکیل شده است.
گوگرد یکی از فرآوردههای صادراتی ایران است که شرکت بازرگانی گاز ایران، صادرات این محصول را برعهده دارد. گوگرد، کاربردهای فراوانی در صنعت و کشاورزی دارد که از عمدهترین آنها میتوان به استفاده از آن در تولید اسیدسولفوریک، تصفیه فلزات کانی، صنایع پلاستیک و لاستیکسازی، تولید آسفالت و سیمانهای گوگردی، کودهای شیمیایی، شویندهها، ضدعفونیکنندهها و دهها کاربرد دیگر اشاره کرد.
گوگرد بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در صنایع مختلفی نظیر کشاورزی، رنگ، کاغذ، چرم، الیاف، مواد منفجره، داروسازی، لاستیک، پاککنندهها، باتری و... کاربرد دارد. بیش از ۵۰ درصد گوگرد تولید دنیا از نفت و گاز به دست میآید. در سال ۲۰۱۶ بیش از ۶۰ میلیون تن گوگرد در دنیا تولید شده است. بزرگترین تولیدکنندگان گوگرد در این سال عبارتند از آمریکا (9.1 میلیون تن)، روسیه (6.66)، امارات (6.08)، چین (5.10)، کانادا (4.97) و عربستان (4.60). بزرگترین واردکنندگان آن نیز عبارتند از چین (۱۱ میلیون تن) و مراکش (پنج میلیون تن).
الپیجی یا گاز مایع نیز در پالایشگاه، محصول فرعی تصفیه گاز طبیعی و پالایش نفت خام است. برای مصارف صنعتی از الپیجی در مخازن بزرگتری که در محل تولیدی صنعتی نصب شدهاست، استفاده میشود. این مخازن بهوسیله ماشینهای حمل گاز مایع (گازکش) مستقیم از پالایشگاه یا شرکتهای توزیع گاز مایع پر میشوند. 700 هزار تن سالانه تنها به چین صادر میشود. در حال حاضر ماهانه حدود 400 تا 500 هزار تن الپیجی از ایران صادر میشود. برخی اخبار از احتمال انحلال شرکتهای مهم ایرانی فعال در این حوزه حکایت دارد.
انحلال؛ زنگ تفریح وزارت نفت
سابقه انحلال برخی شرکتهای زیرمجموعه صنعت نفت که با دستور وزیر انجام شده است، نشان میدهد در شرایط بحرانی تحریمها و در حالی که آمریکا عملا درگیر جنگ اقتصادی با ایران است، میتواند ضربه محکمی به اقتصاد کشور و مانعی جدی بر سر راه ارزآوری باشد. عملکرد منفعلانه وزارت نفت در چنین شرایطی و عدم برخورداری این وزارتخانه از برنامه مدون و مشخصی برای دوران تحریمها، نگرانی از آینده اقتصادی کشور را دوچندان میکند. برای مثال در سال 95 و در حالی که عملکرد شرکت صادرات گاز روند صعودی و قابلقبولی داشت، وزارت نفت از انحلال دو شرکت وابسته به شرکت ملی گاز یعنی شرکت ذخیرهسازی گاز طبیعی و شرکت صادرات گاز ایران خبر داد و دلایل انحلال این شرکتها را ماموریتهای غیراقتصادی آنها اعلام کرد.
در دیماه سال 95 با انحلال رسمی شرکت ملی صادرات گاز ایران، یک مدیریت جدید تحتعنوان «صادرات گاز» در شرکت نفت راهاندازی شد تا از آن پس مباحث مربوط به تجارت گاز ایران از مسیر خط لوله توسط شرکت ملی گاز ایران و مباحث مربوط به صادرات گاز از مسیر الانجی توسط مدیریت صادرات گاز ایران پیگیری شود. اما نفتیها بار دیگر و بهدنبال انحلال شرکت صادرات گاز، از پس انجام وظایف محوله برنیامده و بهناچار فعالیت شرکت صادرات گاز ایران از سر گرفته شد.
بدیهی است اگر متولیان وزارت نفت در شرایط تحریمی تمایل به کاهش درآمدهای ارزی کشور از حوزه نفت ندارند، باید بهدنبال راهکارهایی برای دور زدن تحریمها باشند. در این میان شرکتهای کوچک و اقماری در دور زدن تحریمها نقشی اساسی است.
هدفتان از انحلال چیست؟
اداره کشور براساس درآمدهای نفتی یا بهعبارت دیگر، وابستگی شدید اقتصاد ایران به فروش نفت، زمینه آسیبپذیری اقتصاد را در مقابل هجمهها و تحریمهای خارجی تشدید میکند. اگرچه سالهاست مدیران اقتصادی کشور قطع وابستگی ایران به فروش نفت را شرط لازم برای تحقق رشد اقتصادی و مصونیت اقتصاد در مقابل تحریمها میدانند، اما آنچه اتفاق افتاده است، عملا انفعال سیاستگذاران حوزه نفت، تشدید رانت، از دست دادن بازارهای جهانی و به تبع آن کاهش درآمدهای نفتی بوده است. در چنین شرایطی اهمیت وجود شرکتهایی که توانایی دور زدن تحریمها و افزایش درآمدهای ارزی کشور را دارند، امری ضروری بهنظر میرسد.
اکنون و در شرایطی که زمزمههای انحلال دوباره برخی شرکتهای زیرمجموعه شرکت گاز ملی ایران به گوش میخورد، این شرکتهای اقماری و نظیر آن نقش بهسزایی در دور زدن تحریمها بهویژه در دوره گذشته داشتهاند. حال این سوال مطرح میشود که انحلال شرکتهای خرد که از یکسو موجب بیکاری صدها نفر از فعالان و کارکنان این شرکتها میشود، در شرایطی که کشور با جنگ اقتصادی مواجه است، چه دلیل منطقی و قانعکنندهای میتواند داشته باشد؟ سیاستگذاریهای سلیقهای، حیفومیل اموال عمومی، رانتهای قوی، دلالی و سودجویی و فرصتطلبیهای رخداده در صنعت نفت، در جنگ اقتصادی با آمریکا بیش از هر چیز بهمثابه خودزنی و تیشه زدن به ریشه کشور است.