«پارادایم جدید»
نویسنده: آلن تورن
مترجم: سلمان صادقیزاده
انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول 1396
336 صفحه، 20000 تومان
*****
آلن تورن در این کتاب به چرخش پارادایمی می پردازد و پارادایم جدیدی را مطرح میکند. مهمترین مساله این کتاب این است که جامعه انسانی چرا و چگونه به سمت پارادایم جدید میرود. نخستین پارادایم بر زندگی جمعی، پارادایم مذهبی بود و قوانین و اصول حاکم بر زندگی مردم از اعتقادات مذهبی ریشه میگرفتند. پارادایم سیاسی، بعد از پارادایم مذهبی سر برآورد. زیربنای این پارادایم، مفاهیمی مانند مردم، ملت، پادشاه، حکومت، جمهوری و... است. در این دوره نظریههای سیاسی ماکیاوللی، روسو، هابز مطرح شدند و انقلابهای مهمی علیه پادشاهیهای مطلقه رخ داد. پس از این دوره، مفاهیمی مانند طبقات اجتماعی، ثروت، بورژوازی و پرولتاریا، اهمیت مییابند و جامعه وارد پارادایم جدیدی به اسم پارادایم اقتصادی و اجتماعی میشود. در این دوره، جنبشهای اجتماعی برای کسب حقوق اجتماعی مبارزه میکنند اما پس از حمله انتحاری 11 سپتامبر و فرو ریختن برجهای دوقلوی آمریکا، نوعی گسست از پارادایم اقتصادی و اجتماعی رخ داده و به عقیدۀ آلن تورن، پارادایم جدیدی در حال شکلگیری است: پارادایم فرهنگی که بازیگران آن دیگر نهادهای اجتماعی نیست بلکه رفتارجمعی است که توسط کنشگران فردی هدایت میشود. پارادایمی که مواجهه ای جدید با مدرنیته دارد و در مقابل سرمایهداری لگام گسیخته است. چه اتفاقی در دنیا در حال رخ دادن است که تورن آن را به منزله وارد شدن به پارادایم جدید میداند؟
مدت زمان طولانی است که جنگهای نیابتی بین آمریکا، اسرائیل، روسیه، عربستان و ایران در کشورهایی مانند یمن و سوریه و عراق در جریان است. جنگ و بمباران ویرانگر بر سرِ مردم غیرنظامی، بسیاری از شهرها و روستاها را در این کشورها با خاک یکسان کرده است. سکوت سنگین نهادهای بینالمللی در کشتار غیرنظامیان بذری از ناامیدی میپاشد. برجام به عنوان دیپلماتیکترین روش حل مناقشه در چند سال اخیر به راحتی توسط یکی از امضاکنندگان اصلی نقض شده و پس از آن، رفتار ایالت متحده آمریکا با برجام چنان است که گویی از اساس ساعتها گفتگو بر سر صلح صورت نگرفته است و این رخداد مهم و تاریخساز نیز هیچ الزام عملی با خود به همراه نداشته است! پاسخ کشورهای اروپایی به خروج یکجانبه آمریکا از برجام نشان از ناتوانی اروپا و سنگینی ترازوی قدرت در کفه آمریکا یا همان غرب دارد. تهدیدهای پیوسته آمریکا نسبت به حمله به خاک ایران، این سوال را به وجود میآورد که چه شد بعد از گذشت حدود 74 سال از جنگ جهانی دوم، جهان به چنین جای ناامنی تبدیل شده است. آلن تورن پاسخ های روشنی به این سوالها میدهد هرچند او معتقد است بعد از جنگ جهانی دوم و شکلگیری جامعه بر اساس مدل دموکراسی آمریکایی، منازعات و درگیریهای نظامی بجای آنکه بین کشورهای قدرتمند باشد عملا میان کشورهای قدرتمند و کشورهای ضعیف و به اصطلاح توسعه نیافته است. اگر در فاجعه جنگ جهانی دوم آلمان، بریتانیا، فرانسه، ژاپن، آمریکا و ... بازیگران اصلی جنگ بودند اکنون این کشورهای کوچک مانند ویتنام، افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و ... هستند که مورد درگیری نظامی با کشورهای قدرتمند قرار میگیرند. به گفته نویسنده کتابِ "پارادایم جدید" آمریکا که خود سازمان ملل متحد را ایجاد کرده است- و به طور خاص شورای امنیت- هرگونه دخالت سازمان بینالملل در جنگ با عراق را رد کرد و دو سال در حال توجیه ضرورت حمله یکجانبه خود به عراق بود. او که پس از جنگ سرد جهان را بر اساس سیاست های خود هدایت می کند خود را مسئول دفاع از خیر در برابر شر میبیند. آلن تورن معتقد است پس از واقعه یازده سپتامبر زبان رسمی آمریکا چه در دولت و چه در سازمانهای بینالمللی کاملا تغییر کرد. اکنون نگاه نظامی، جایگزین نگاه مدنی شده است. اروپا نیز به لحاظ نظامی در شرایط وابستگی به آمریکا قرار گرفته و شکاف توسعه نظامی و صنعتی به نحوی است که فضا برای مانور اروپا بسیار محدود شده است. ناتوانی اروپا تنها در بخش سیاست بینالملل متبلور نیست . بخش اعظم نخبگان صنعتی و علمی جهان به دلیل کیفیت بالای مراکز آموزشی و دانشگاهی ایالات متحده آمریکا جذب این کشور شده اند.
با توجه به سال انتشار کتاب "پارادایم جدید" تحلیل نویسنده فرانسوی این کتاب، از سایه گسست و ملیگرایی در اتحادیه و کشورهای اروپا جالب است. سخنی که بعد از گذشت 14 سال از زمان انتشار این کتاب، بخوبی رخداد امروز را نقل می کند. تلاش انگلستان جهت خروج از اتحادیه اروپا دغدغه اول مردم و سیاستمداران این کشور است. بر سرِکار آمدن نمایندگان راست افراطی در کشورهای اروپایی در همین یک سال اخیر نگرانی آلن تورن را نسبت به ضعفهای جدی اتحادیه اروپا به خوبی به نمایش میگذارد. نه تنها در اروپا، در برزیل یک فرد افراطی به قدرت رسیده است؛ در آمریکا ترامپ با دیدگاه های تاجرمآبانه و جنگ طلبانهاش هدایتگر با نفوذترین کشور دنیاست. در چین رئیس جمهور، گرایشات قدرتمندانه ملیگرایانه دارد. در هند نیز همین چند روز پیش حزب آقای مودی که یک چهره افراطی است رای قاطع آورد. دنیا از شرق تا غرب لبریز از رهبران افراطی شده است. چنین شرایطی این سوال را در ذهن ایجاد میکند که حاصل دستاوردهای عقلانی پس از جنگ جهانی دوم چه شد؟ کشورهای اروپایی و غربی با توجیه محافظت از منافع ملی و اقتصادی، منطقه خاورمیانه را در گرداب بحران فرو بردند، جنبش و نیرویی که این جنگها را متوقف میکند، کجاست؟ آلن تورن می نویسد" فرهنگ غرب گرچه دارای جذابیتهای خاصِ خود است، با نوعی سلطۀ نظامی، اقتصادی و سیاسی همنشین شده که امروز نیز از شدت آن کاسته نشده است، بلکه تنها این نوع سلطه از "لشکرکشیهای استعماری" به "جهانی شدنی" مبدل شده است که بیش از هر چیز در خدمت امپراتوری آمریکا قرار دارد.
اکنون در سراسر دنیا بخصوص کشورهایی که در ساختار نظام اجتماعی- اقتصادی زندگی میکنند موجی از نگرانی و بی اعتمادی نسبت به کارکرد نظام حاکم به چشم میخورد. نظامی که اجتماع و قوانین جامعه را به فردیت ترجیح میدهد و به سربازان، به چشم محافظان جامعه نگاه می کند و در مدارس در حال شکلدهی و قالببندی افکار کودکان در جهت منافع جامعه است. اما با چرخشِ پارادایمی، آلن تورن معتقد است پارادایم جدیدی آغاز شده است و کشورهای جامعهمحور از درون با پرسشهایی مواجه شدند که دیگر قادر به پاسخگویی به آنها نیستند. همانطور که از درون پارادایم مذهبی، عصر انقلاب با رویکردی سیاسی زاده شد و از درون آن عصر نیز به همراه انقلاب صنعتی به عصر اقتصادی- اجتماعی پا گذاشتیم.
بله! عصر جهانی شدن به رسمیت شناختن فرهنگها را در خود هضم نکرد. تاریخ و ریشهها را به فراموشی سپرد و حالا جنبشهایی در مقابل نیروهای مهارناپذیر تکنولوژی و نیروهای افسار گسیخته اقتصادی سر برآوردند و سرِناسازگاری دارند. ما نیز از دغدغه دیگر کشورها فارغ نیستیم زیرا در عصری جهانی زندگی می کنیم.
کتاب "پارادایم جدید" تحلیل ضروری بر رخدادهای جهان امروز است؛ با ارائه راهکارهایی که از نظر نویسنده رفتن به سویشان اجتنابناپذیر است.