«قطار هاربین»
(برگزیدگان جایزه ا.هنری 2016 )
نویسنده: کارگروهی برگزیدگان جایزه ا.هنری
مترجم: علی فامیان
ناشر: نشر نیستان، چاپ اول: 1397
192 صفحه، 21000 تومان
***
قطار هاربین، مجموعه داستانی است شامل ده داستان کوتاه که همگی برندگان جایزهی ادبی اُ. هنری هستند به همراه مقدمهای توصیفی از مترجم که معرفی بسیار مختصری از داستانها به دست میدهد. داستانهای این مجموعه گاه آن قدر بلنداند که به نظر میرسد از چهارچوبهای داستان کوتاه خارج شدهاند و گاه مانند داستان «سیگار»، آن قدر کوتاهاند که در سه صفحه، برشی کوتاه از زمان را نشان میدهند و با تعریف داستان کوتاه منطبقتر به نطر میرسند. به بیانی دیگر داوران جایزه، طیف وسیعی از داستانها را در شمار داستان کوتاه برگزیده قرار دادهاند و چندان خود را در بند تعاریف تئوری جای ندادهاند. گاه نو بودن موضوع داستان آن را متمایز کرده است مانند داستان «نامههای مونگرجی» و گاه حالت عاطفی و نوستالژیک راوی میانسال در ارتباط با پدر و مادر پیر و خانه قدیمیشان مثلا در داستان «پنجرههای محافظ». این ده داستان از نظر فرم، مضمون و محتوا، تکنیکهای پردازش، نوع روایت و انتخاب راوی و ... بسیار متفاوت و متنوعاند.
«نامههای مونگرجی» اثر گیتا لایر با فرمی متفاوت و در قالب نامهنگاریهایی چندسویه شکل گرفته است. «بازیکن با پیش پرداخت زیاد» اثر جو دانلی، داستان ورزشکاری است که جهانش با بیسبال گره خورده است. «واگرایی» اثر دیوید اچ لین، داستان استاد دانشگاهی است که به صورت حرفهای دوچرخهسواری میکند. در اثر حادثهای که به هنگام دوچرخهسواری به همراه همسر و دوستان برایش اتفاق میافتد، بیهوش شده و پس از به هوش آمدن، تفکرات تازهای ذهنش را مشغول میکنند: «احساس کوچکی میکرد. فاصله و سکوتی غریب بر گذشتهاش حاکم شد و حس کرد میان جرمی ماتیسِ سابق و خودش که اینجا و اکنون حضور داشت، شکافی عمیق به وجود آمده است. او تغییر کرده بود. موضوع همین بود. زندگیاش تغییر کرده بود. نه آنقدرها زیاد. اما به قدر کافی. او حس میکرد از همان لحظهای که به هوش آمده، قبل از آن که بفهمد کجاست و چه بلایی بر سرش آمده است، تلوتلوخوران سفری را شروع کرده است، سفری که هیچ کنترلی بر آن نداشت و از قطبنما و ستاره راهنما هم خبری نبود. تنها کاری که از عهدهاش برمیآمد این بود که رو به آینده خنجر بکشد. حالا در این لحظه از شب در بیمارستان، در مقابل چشمانش سرزمینی بی حد و حصر میدید.»
«پنجرههای محافظ» اثر چارلز هاورتی، داستان زندگی همهی آدمهایی است که در مقطعی از زندگی با پدیدهی پیرشدن پدر و مادرشان روبرو میشوند. برای فرار از پذیرش این واقعیت، به همراه مرور خاطرات کودکیشان دست به تعمیر قسمتهای مختلف ساختمان یا وسایل خانهی پدری میزنند. در این میان نقش محافظ و حامی و تکیهگاه را برای پدر و مادر بازی میکنند. گویی سعی دارند گذر زمان را متوقف کنند و همه چیز را به گذشته و به حالت ایدهآل دورهی کودکی برگردانند. «قطار هاربین» اثر آساکو سریزاوا که اثر منتخب داوران سال 2016نیز هست، روایت خشم و طغیان درونی و پشیمانی است. «قطع عضو» اثر وندل بری، نیز روایت زندگی کسی است که با ازدست دادن یک دست، پس از طی مراحلی ذهنی به دنبال پذیرش موضوع و یافتن راه چارهای برای ادامهی مسیر است.
در داستان «سیگار» اثر سم سوج، این بازآفرینی و توصیف فضا است که واقعیت زندگی پسامدرن مردی میانسال را شرح میدهد؛ «خانه، خانه سیگاریهاست. همیشه یکی از ما در حال دود کردن است. بعضی وقتها هر سه نفر با هم سیگار میکشیم و دود همهی فضای خانه را اشغال میکند. روی تمام پنجرهها لایهای چسبناک نشسته است. صاحبخانه میگوید پاککردن شیشه فایدهای ندارد. این روزها سیگاری قهار زیاد نیست. به قول کلمنت نسل ما دارد منقرض میشود.»
«یک تصمیم خاص» اثر ذبی واتسون، از احساسات و افکار و اندیشههای دختری روستایی حرف میزند. از دلمشغولیهای روزمره مثل نگرانیهایش نسبت به اسب بیمارشان و دغدغههایی فراتر از روزمرگی در مورد عشق و زندگی و آینده. واگویههای درونی دختر، با توصیفهای دقیق و جزییاش از فضا در هم میآمیزند تا رئالیسمی نو خلق کنند.
«زمستان 1965» اثر فردریک تاتن نیز داستان نویسندهی جوان و تهیدستی است که در انتظار چاپ داستانش در یک مجله، زمان را با رویابافیهایی در مورد آیندهی شغلیاش میگذراند. آیندهای که در لایههای شهرت و ثروت و قدرت پیچیده است. اما چاپ نشدن داستان و به دنبال آن آشناییاش با زنی عجیب که از طرف دفتر مجله با او تماس گفته است، خیالپردازیهای خام و جوانانهاش را دستخوش تغییر میکند.
«خوشبختی» اثر ران کارلسون نیز روایت چند روز از زندگی مردی است که در پیری به کلبهی ییلاقی خانوادگیشان میرود و تعطیلاتی چندروزه را با برادر و دو پسرش میگذراند. در این میان با بهیادآوردن خاطراتی از کودکی خودش در میان خانواده، خاطرات همسرش و کودکی پسرانش و حتی مرور خاطرات چند سال اخیر، گویی به مرور خوشبختیاش و مزهمزه کردن آن میپردازد. به بیانی دیگر، داستان بازتعریف خوشبختی است از زبان یک انسان معمولی. پرداختن به جزییات بسیار و طولانی کردن روایت اتفاقاتی ساده همچون ماهیگیری یا روشن کردن اجاق، گویی بازنمود بیرونی مفهوم انتزاعی خوشبختی در ذهن راوی و تمایل به طولانیتر کردن آن است.
***
«قطار هاربین» به عنوان کتابی دیگر از مجموعه کتابهای برگزیدگان ا.هنری صرف نظر از کیفیت داستانها، نشان از اراده استوار ناشر برای به سرانجام رساندنِ این پروژه بزرگ دارد که فی نفسه حرکتی ماندگار و ارزشمند محسوب میشود. پروژه ای که از مجموعه داستانهایی تشکیل شده که سهم ویژه ای در به شهرت رسیدن نویسندگانشان داشته اند و از این منظر می توانند انتخابهایی خاص برای مخاطبان باشند.