تصور کنید یک روز یک سیاستمدار هنگام اعلام نامزدی می گوید "والله العلی العظیم اگر مشکلات کشور راه حل نداشت من کاندیدا نمی شدم. ".
او بلافاصله ضمن نمایش کلید، وعده گشودن قفل های اقتصاد و حل مشکلات اقتصادی ظرف صد روز را می دهد. اما پس از انتخاب، ۱۴ نوبت دوره ۱۰۰ روزه سپری می شود، بدون اینکه از رونق اقتصاد خبری باشد.
نوبت ثبت نام برای دور دوم ریاست جمهوری می رسد. خبرنگاران در نشستی مطبوعاتی می گویند"شما چهار سال قبل در هنگام کاندیداتوری خود وعده داده بودید مشکلات اقتصادی را در عرض صد روز حل میکنید اما ۳۰ اسفند گذشته اعلام کردید مشکلات تا ۴۰ سال دیگر نیز حل نمی‌شود".
او پاسخ می دهد "این دروغ بزرگی است که در سایت‌ها منتشر شده و من مدت‌هاست منتظر این سوال بودم. من هرگز نگفتم مشکلات اقتصادی را تا صد روز حل خواهم کرد. اعلام کردم تا پایان صد روز گزارش خود را ارائه می‌دهم"
او ادامه می دهد " آن کسی که یک شبه عمل می‌کرد، یکی دیگر بود ما نبودیم... فقط یک آدم بی‌عقل می‌تواند بگوید مشکلات را در صد روز حل می‌کنم".
اما مدتی بعد مجددا به هنگام مراجعه برای ضبط برنامه تبلیغاتی در سیما مجددا می گوید" درباره رونق اقتصادي، يک برنامه صد روزه هم خواهم داشت که اعلام مي کنم"!
... حالا دو سال از آن زمان گذشته است. او شش سال از فرصت ۸ ساله را گذرانده و در آغاز سال هفتم ریاست می گوید اگر مشکلات حل نشده [بلکه به مراتب بدتر شده] به خاطر این است که اختیارات من کم است و اختیارات کافی ندارم(!)
جالب این که او در چهل سال گذشته همواره در مناصب مختلف حضور داشته و قانون اساسی و تفکیک قوا و حدود اختیارات را کاملا می شناسد.
به نظر شما چنین شخصی، چه نوع شخصیتی دارد؟
