به گزارش فارس محسن هوشمند در این یادداشت آورده است: آقای عراقچی دادههای ما و هزینههای ما برای مهاجران افغانستانی را چرتکه انداخت، اما نگفت که جان شهیدان فاطمیون که برای دفاع از حرم و وطن به مبارزه با ابن ملجمهای زمانه رفتند، چقدر میارزد؟ نگفت که ما چقدر کار کشیدیم از مهاجران افغانستانی و چقدر کمتر از حقشان حقوق دادیم. نگفت که این ارتباط دوسویه چقدر آوردههای اقتصادی و دیپلماتیک برای ما داشته است!
البته اینکه نگاه یک دیپلمات مؤثر در وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران تا به این حد نسبت به برادران و خواهران افغانستانی مشمئزکننده و تهدید انگارانه است، فقط به دلیل عدم درک درست عباس عراقچی از ظرفیتهای منطقهای و دیپلماسی عمومی نیست.
این تصور غلطی است که مردم ما و دولتهای ماسالهاست عیان و پنهان بر آن باور داشتهاند و درنتیجه یک فرصت بزرگ را به تهدیدی جدی تبدیل کردهاند!
حتی اگر به ریشههای مشترک دینی و ملیتی ما و افغانستانیها بیتوجه باشیم، حتی اگر دیپلماسی عمومی و تأثیر ارتباطات مستقیم و متقابل ما با مردم کشور همسایه برایمان اهمیت نداشته باشد و حتی تر اگر رشادتهای جوانان غیور فاطمیون و دور کردن یک تهدید امنیتی جدی از خاک وطن مشترکمان را فراموش کرده باشیم، بازهم دلایل متقنی وجود دارد که نشان می دهد ما با افغانستانیها بد کردهایم!
از آغازین روزهای شروع جنگ و مهاجرت گسترده افغانستانیها به ایران، ما باید با نگاه مثبت و فرصت مدارانه نسبت به جذب نخبگان و اندیشمندان افغانستانی و باز کردن درهای دانشگاهها و مراکز علمیمان به روی آنها، بستر بزرگی برای رشد علمی کشور خودمان و بهتبع آن افغانستان ایجاد میکردیم. اما نگاه غلط ما به موضوع باعث شد که نخبگان افغانستانی سر از ترکیه و اروپا و آمریکا دربیاورند و قشر کمسواد و صدالبته تلاشگرشان بمانند در کشور ما.
اما همان مهاجران باقیمانده در ایران چه سرنوشتی داشتهاند؟ اینیک واقعیت است که کارگران افغانستانی شدند شهروند درجه چندم و کارهای درجه چندمی که خیلی از ایرانیها حاضر به انجامش نبودند، شد سهم آنها. با کمترین حقوق ممکن. بدون بیمه، امنیت شغلی، شرایط استاندارد کار و خیلی از حقوق مسلم هر کارگری در هرکجای عالم.
بعدتر چه شد. تعدادی از این افراد با زنهای ایرانی کاملاً عقلی و شرعی ازدواج کردند و فرزند دار شدند. اما ما حتی به این فرزندان که زاده وطن ما بودند و مادر ایرانی داشتند شناسنامه هم ندادیم و حالا بر سر این بچهها منت میگذاریم که در مدارسمان راهتان دادهایم! چه آنکه اگر نبود درک عمیق و راهبردی مقام معظم رهبری، دولتهای ما در همین حد هم سخاوت به خرج نمیدادند.
در این میان در بوق و کرنا کردن مشکوک منازعات دو طرف، توسط رسانههای بهویژه خارج نشین، این گسل را تشدید و درنهایت نگرش تهدید انگارانه به مهاجران افغانستانی را تثبیت کرد. حالآنکه ما باید طور دیگر میدیدم و رفتار میکردیم.
و امروز هم انتظار آن است که دیپلمات عالیرتبه جمهوری اسلامی این سطح از درک را داشته باشد که برای تهدید دشمنان ملت ایران، لرزه بر اندام دوستان نیندازد!