رییس جدید قوهقضاییه را سالیان زیادی است به خردورزی، اعتدال، اخلاقگرایی و میانهروی و روی خوش میشناسم. امتیاز بزرگ ایشان نسبت به روسای پیشین آن است که مراحل مدیریت را از سطوح پایین قوه، آغاز و سابقه و تجربهای موفق و طولانی در این قوه دارد.
بر این باورم که ریاست قوهقضاییه در میان مسوولیتها، کارها و اقدامات بزرگ و کوچکی که دارد باید بر امور زیر تمرکز و برنامههای ویژهای را برای آنها طراحی کند:
یکم/«بازگرداندن اعتماد عمومی» و ارائه تصویری واقعی از دستگاه قوهقضاییه به عنوان ملجأ و پناه مردم ستمدیده که نقشی اساسی در ایجاد عدالت و مبارزه با ظلم و نابرابری و بیقانونی دارد.
دوم/ «مبارزه با فساد، تبعیض و نابرابری» با برنامه مشخص و زمانبندیشده کاری مهم و بزرگ پیش روی رییس قوه است. این مهم باید بهدور از شعار و کارهای کلیشهای باشد.
سوم/ «بازرسی و نظارت مؤثر و کارآمد» خلأ بزرگ امروز کشور است. این بازرسیها باید در همه مراحل و ادوار کارها بهصورت روشن و شفاف و بهدور از سلیقه و گرایشهای فردی و سیاسی باشد. سازمان بازرسی باید از نیروهای کارآمد، متعهد، مردمی و حرفهای برای انجام این مأموریت مهم، برخوردار بوده و البته از حمایت و پشتوانههای قانونی هم برخوردار باشد.
چهارم/«توجه بایسته به تنویر افکار عمومی» و تبیین اقدامات قوهقضاییه باید بهطور جدی در دستور کار قرار گیرد. همه این کارهای بزرگ نیاز به پیوست رسانهای و توجه به افکار عمومی دارد. سازمان رسانهای هوشمند و برگرفته از آرا و اندیشههای نخبگان و صاحبنظران مختلف میتواند سرمایه بزرگی برای قوه قضاییه باشد.
پنجم/ «پیشگیری از وقوع جرم» و نقش قوه در بازدارندگی از ارتکاب جرائم بسیار مهم است. در کشور هندوستان بیش از یک میلیارد نفر فقط ۱۰۰ قاضی و وکیل دارند و در ایران ۸۰ میلیونی که دارای ۱۳ هزار قاضی و وکیل هستیم باز از کمبود قاضی سخن میرود؟!
ششم/ «اهتمام بایسته برای کاهش زندانها و زندانیان» یک اقدام مهم و مورد انتظار از ریاست جدید قوهقضاییه است. بیش از ۲۵۰ هزار زندانی در کشور وجود دارد که زندانهای ما آنها را نمیتواند پذیرش کند.
هفتم/ «سلامت و پاکدستی قضات و کارکنان» این قوه در سراسر کشور بزرگترین ضامن «اعتمادسازی» است. در بسیاری از کشورها ساختمان قوهقضاییه را «ساختمان شیشهای» درست کردهاند که گویای شفافیت، قانونگذاری، پاسخگویی و اجتناب از پردهپوشی است.
رییس جدید قوه باید برای پاکسازی برخی عناصر بیصلاحیت که آسیب جدی به اعتماد و اعتبار قوه و در نتیجه به نظام زده و میزنند، تصمیم قاطع و انقلابی اتخاذ کند و با بهرهگیری از نیروهای جوان، شایسته، انقلابی، مؤمن و باسواد، قوهقضاییه را ملجأ و پناه مردم قرار دهد.
اینگونه میتوان امید داشت که قوهقضاییه بهجایگاه «عدلیه» و عدالتخانه بازگردد. صد البته عملکرد و رفتار درست مسوولان قضایی، حمایت و پشتیبانی مجلس شورای اسلامی و بهخصوص دولت و حمایتهای مردم میتواند سرمایه بزرگی برای ریاست قوه در راستای اقدامات پیشگفته باشد.