«جمجمهات را قرض بده برادر»
نویسنده: مرتضی کربلایی لو
ناشر: علمی و فرهنگی، چاپ اول 1395
298 صفحه، 14000 تومان
****
روایتهای کربلاییلو روایتهای معمولی نیستند. مهمترین خصوصیت نوشتههای او دوری از کلیشه-هاست. او در زبان و لحن، دیالوگنویسی، خلق فضای داستانی و در مجموع در به کارگیری تکنیکهای نویسندگی امضای خودش را دارد. گذشته از انتخاب موضوع که فراست و دقت ویژهای را میطلبد و او در آن زمینه تواناست، اجرای کار را هم به خوبی در خدمت موضوع و فضای داستانیاش قرار میدهد.
نوشتن دربارهی دفاع مقدس تنها روایت حال و هوای جبههها، حماسهآفرینیها و فاجعههای جنگی نیست. وقتی قرار باشد از موفقترین عملیات جنگ تحمیلی بنویسی باید چند گام از تاریخنگاری و وقایعنگاری پیشتر بروی. آنجا که تیر انتظار، هر لحظه، بر پوست و گوشت و استخوان پرشورترین رزمندگان فرو میرود، باید ظریفتر و در عین حال ژرفتر روایت کنی. «جمجمهات را قرض بده برادر» روایت هنرمندانهی مرتضی کربلاییلو از «عملیات والفجر 8» است.
عملیات «والفجر8» که از آن به عنوان نبرد اول فاو هم نام برده شده، عملیات آبی خاکی بود که در آن نیروهای سپاه پاسداران و ارتش با غافلگیر کردن عراقیها از اروندرود عبور کرده و شبه جزیرهی فاو در جنوب عراق را به اشغال خود در آوردند. عملیاتی که آن را موفقترین عملیات جنگ ایران و عراق دانستهاند و طی آن دسترسی عراق از آبهای خلیج فارس قطع شد. اهمیت این عملیات و زمان طولانی که رزمندگان برای آغاز عملیات انتظار کشیدند دو عاملی محسوب میشوند که نویسندهی باهوشی چون کربلاییلو را به خود میخواند؛ تا روایت خود را از آن بنویسد.
مرتضی کربلاییلو متولد 1356 تبریز است. دکترای فلسفه دارد و از سال 1382 به طور حرفهای داستان کوتاه و رمان چاپ کرده است. او ابتدا برای نخستین مجموعه داستان خود «من مجردم خانوم» در جایزهی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران تقدیر شد و در سال 1385 با مجموعه داستان «زنی با چکمهی ساق بلند سبز» در هفتمین جایزه ادبی گلشیری نامزد و در جایزه مهرگان برنده شد. سال 1388 هم مقام اول جایزه ادبی اصفهان را با رمان «مفید آقا» به دست آورد. سال 1389 با مجموعه داستان «روباه و لحظههای عربی» نامزد جایزه «روزی روزگاری» شد. همان سال با رمان «نوشیدن مه در باغ تاریخ» نامزد جایزه منتقدان مطبوعات گردید. «جمجمهات را قرض بده برادر» هم که سال 1392 در انتشارات عصر داستان منتشر شد، نامزد دریافت جایزه قلم زرین بود. او بیش از پانزده مجموعه داستان و رمان منتشر کرده و برای بیشتر آنها نامزد دریافت جایزه بوده یا جایزه دریافت کرده است.
نگاه متفاوت او به دفاع مقدس بُعد تازهای از نگارش دربارهی جنگ را پیش کشیده است. در نوشتههای مربوط به جنگ هیچ گاه کلافگی رزمندگان از فاصله افتادن بین عملیاتها را ندیدهایم. این که رزمندگانی پر از شور و انگیزه یک سال منتظر دستور عملیات باشند، روزها را بشمارند و انگیزههایشان را زنده نگه دارند، نکتهای قابل بررسی و ظریف است که نویسنده به خوبی به آن پرداخته است. ماندن در آمادگی جسمانی و در حد اعلای انگیزه و عدم غافلگیری به دست عوامل خارجی و داخلی نکتهای است که تضمین کننده پروژه در هر عملیاتی است. کربلاییلو به جای شرح دقیق و جزئینگر صحنههای درگیری با دشمن، روحیات رزمندگان را میکاود. رمان او از معدود رمانهای مربوط به جنگ در ایران است که به معنای واقعی به عنصر شخصیتپردازی پرداخته است. نویسنده شخصیتهایش را مانند رباتهای طراحی شده نمیبیند و از آنها قهرمانهای بیچون و چرا نمیسازد. او با نقب زدن به خاطرات و گذشتههای هر یک از شخصیتهایش آنها را از آسمان معنویت به زمین و میدان نبرد میآورد. اخلاص و ایثار موجود در رفتار شخصیتهای مورد نظر سبب نمیشود که نسبت به وظیفهای که پذیرفتهاند شک نکنند. آنها در گفتوگوهای صمیمانهشان پرسشهای تردید برانگیز میپرسند.
کاظم، هلال، مصطفا، حسین، نوراله، هادی و سلیم غواصانی هستند که برای عبور از اروند تلاش میکنند.
«جمجمهات را قرض بده برادر» از میان دیالوگهای شخصیتهایش شکل میگیرد و این بهترین اتفاق برای یک رمان است. جایی که از توصیفهای غیرضروری خبری نیست و راوی با پرگویی ملال نمیآفریند. رمان در پنجاه و چهار فصل کوتاه شکل گرفته است. فصلهایی که هر کدام در ایجاز و اختصار گوشههایی از روحیات و حال و هوای شخصیتهایش را به خوانندگان ارائه میکند. کربلاییلو با نشان دادن شرایط جبههها و وضعیت حساس عملیات «والفجر 8» روی دیگری از دشواریهای دفاع مقدس را نشان میدهد. برای نمونه آنجا که از وظیفهی مصطفا در عملیات میخوانیم، نویسنده برایمان یادآوری میکند که درباره جنگ هرچه بنویسند باز هم نکتههای جذاب و ناگفته بسیار است. مصطفا در این عملیات مسئول رسیدگی به غواصهاست. غواصها که از شناسایی برمیگردند باید در دهانشان عسل بریزد. بیاوردشان توی قرارگاه، حمام را قرق کند تا رزمندگان دیگر آب را سرد نکنند. باید حمام ببردشان. غواصهایی که انرژیشان تحلیل رفته است نیاز به رسیدگی دارند و خدمت به آنها علاوه بر اهمیت استراتژیکی دنیایی از عشق را متبلور میکند.
این رمان دو طیف از خوانندگان را به خود میخواند: دوستداران فضای جنگ و حال و هوای دفاع مقدس و علاقهمندان به رمانهای شخصیت محور را. آنچه مسلم است هیچ کدام از این دو گروه کتاب خوان از مطالعهی رمان «جمجمهات را قرض بده برادر» ناراضی و دست خالی برنمیگردند.