کشور عزیز ما ایران، از نظر وسعت، اقلیم، جمعیت، موقیعت جغرافیائی، منابع انرژی و مواد اولیه و بسیاری دیگر از مولفهها و متغییر های موثر بر اقتصاد، در جایگاهی ویژه و بلکه سرآمد قرار گرفته است. موقعیتی که این امکان را فراهم ساخته است تا کشور ایران بتواند در عرصه اقتصاد جهانی ، به یکی از نقش آفرینان مهم تبدیل شود؛ اما متاسفانه شاهد هستیم که سهم ما در اقتصاد بین المللی، سهم شایسته و درخور توجهی نسیت و فاصله بسیار زیادی میان آنچه که هستیم؛ با آنچه که میتوانیم باشیم و باید باشیم؛ وجود دارد و ما نتوانستهایم، به نقطه مطلوب دست پیدا کنیم .
برای درک بهتر این ناکامی تاسف بار، کافی است صادرات نفت و مشتقات نفتی و میعانات گازی را از سبد صادراتی ایران حذف کنیم. آنگاه شاهد خواهیم بود که در چه وضعیت پرمخاطره ای قرار داریم.
مقام معظم رهبری به عنوان ناخدای باتدبیر و دوراندیش و البته نگران، کشتی کشوری که در اقیانوس موّاج و پر تلاطم قرار دارد؛ برای هدایت این کشتی به سوی ساحل امن و کرانههای نجات و اطمینان، در سالیان اخیر بیش از هر زمان دیگر و بیش از هر موضوع دیگر، اقتصاد و لزوم توجه همگان به این مقوله را مطرح نمودهاند. توجه و تاکید حضرت ایشان به نوآوری و توسعه دانشهای نوین و نیز تکیه و تاکید چند باره ایشان به لزوم ورود جوانان به عرصه مدیریت کشور، ترجمان دیگری از توجه به ضرورت حضور پایدار ایران در اقتصاد جهانی در آینده نزدیک است.
رهبر انقلاب، امسال را سال "رونق تولید" نامگذاری نمودهاند. برای پرهیز از تبدیل این نام گذاری به شعاری زود گذر و جلوگیری از خنثی شدن پتانسیل نهفته در این نام گذاریها، توجه به چند نکته ضرورت دارد:
- نخست باید توجه داشت که، نام گذاریهای هر ساله، محصول اطلاعات دقیق و تحلیل عمیق از شرایط عینی کشور و محیط بینالمللی و احاطه بر ضرورتها، امکانات و نیز موانع پیشرو میباشد و در این میان دیدگاه کارشناسان و صاحب نظران دلسوز و با تجربه و مشورت بازیگران میدان اقتصاد، دقیقاً در تعیین اولویتها، لحاظ میگردد.
- دیگر آنکه، نامگذاریهای سالیانه، از هیچ روی جنبه نمادین ندارند و بلکه هر کدام در جای خود به مثابه دکترین و راهبرد و نقشه راه، تلقی میگردند؛ از همین رو تقلیل سطح نامها به شعاری که چند صباحی زینت بخش صفحه تلویزیون و ترجیع بند سخنرانیها باشد؛ هم نشانه عدم شناخت دقیق موضوع است و هم جفائی آشکار در حق کشور و الزاماتی که در برابر آن قرار دارد.
- سومین مطلبی که باید به آن توجه داشت این است که، نامگذاریهای سالیانه، ماهیت به هم پیوسته داشته و در یک راستا و در مسیر رسیدن به یک هدف و نائل آمدن به یک آرمان هستند و لذا رونق تولید، همان تاکید بر خرید کالای ایرانی و همان وجدان کاری است. نباید اینگونه پنداشت که هر نام مخصوص همان سال و مستقل از سالهای قبل و سالهای بعدی است. این نامها، به هم پیوسته و برای دوره بلند مدت، تعیین شدهاند.
رونق تولید و بایستهها و کاستیهای آن:
در این مجال و قبل از ورود به اصل مطلب، نخست باید به این پرسش اساسی جواب داد که چه ضرورتی برای تولید و رونق بخشیدن به آن، وجود دارد؟ بدیهی است که تولید، نتیجه کار و اشتغال است. همانطور که از رهگذر تولید کالا و خدمات، تولید ثروت شکل میگیرد؛ اشتغال نیز منجر به کسب درآمد پایدار و موجب افزایش امنیت روانی فرد و اجتماع و منجر به رفاه اجتماعی و آسایش جامعه هدف خواهد شد.
ممکن است در ابتدای امر و در مواجهه با موضوع تولید و رونق آن، ذهن آدمی به سمت صنعت و تولیدات صنعتی سوق پیدا نماید. باید دقت داشت که "تولید" طیف وسیعی از دستاوردها و محصولات را در بر میگیرد. از همین رو میتوان در مبحث رونق تولید، انواع تولیدات کشاورزی و دامی، تولید خدمات مهندسی، دارو و تجهیزات پزشکی، تولید دانش و اطلاعات و تولیدات نرم افزاری ووو را در نظر داشت. مجموع این تولیدات، منتج به خلق ثروت و تولید اقتدار ملی خواهد شد.
در تصور دیگر ممکن است این گونه استنباط شود که در بیان مقام معظم رهبری، تولید، اصالت پیدا کرده است. مسلماً این پندار نیز صحیح نیست، زیرا تولید بیشتر، مستلزم مصرف بیشتر است. گرفتار آمدن در چرخه تولید برای مصرف و مصرف بیشتر، برای تولید بیشتر، خود تبدیل به آفتی خواهد شد که دامنگیر اقتصاد ملی شده و آسیبها و خسارات آن در بلند مدت موجب بیماری و زمینگیر شدن اقتصاد می شود.
همچنین، تولید بدون برنامه ریزی دقیق مبتنی بر بازارهای هدف، موجب رسوب محصول در انبارها خواهد شد. اتفاقی که در حقیقت به منزله خواب سرمایه و در موارد بسیاری نیز موجب از بین رفتن محصول و در حقیقت از بین رفتن تلاش فعالان عرصه تولید و تلف شدن سرمایه است. دپو شدن طولانی مدت کالا در انبارها، اگر فاسد شدن آن را در پی نداشته باشد، بدون تردید، کیفیت کالا را کاهش خواهد داد و باز تولید این قبیل کالاها نیز خود مستلزم صرف هزینههای بسیار و در نتیجه افزایش قیمت تمام شده آن و غیر رقابتی شدن کالا، خواهد شد.
مفهوم رونق تولید، در ذات خود، تشخیص اولویتها و تامین نیازهای جامعه و در ادامه معطوف به تولید برای صادرات است. تولید برای تامین نیازهای ملی و نیز تولید برای صادرات، در مجموع موجب استقلال هرچه بیشتر و از اسباب امنیت خواهد بود. در اینجا بد نیست به عنوان شاهد مثال، به نظر یکی از مقامات بانک جهانی اشاره نمایم. این مقام در تبیین مفهوم "استقلال اقتصادی" اظهار داشتهاند: استقلال اقتصادی به معنی بینیاز بودن یک کشور از دیگران نیست؛ بلکه به این معنی است که دیگر کشورها برای تامین نیازمندیهای خودشان، چقدر به شما نیاز دارند؛ به عبارت دیگر اگر ما پوشاک و گندم و گوشت و لبنیات و سیمان خودمان را خودمان تولید کنیم؛ بسیار خوب و ارزشمند است اما در این مرحله، هنوز به استقلال اقتصادی دست پیدا نکردهایم و هنوز آسیب پذیر هستیم و هر اتفاق کوچک و بزرگی ممکن است این وجه از استقلال ما را دستخوش تزلزل و تغییر نماید.
اما اگر تامین بخشی از نیاز دیگر کشورها به انرژی، گندم، سیمان، تولیدات صنعتی و کشاورزی، راه و ارتباطات ووو وابسته به ایران باشد؛ آنگاه میتوانیم مفهوم استقلال اقتصادی را بهتر توضیح دهیم. خاطرم هست در جلسهای، جناب آقای محمد خان ـ که در آن زمان وزیر امور اقتصادی و دارائی کشور بودند ـ به نقل از مرحوم هاشمی رفسنجانی فرمود: توسعه راههای مواصلاتی جنوب به شمال و تسهیل ارتباط کشورهای روسیه و حوزه قفقاز و آسیای میانه به بنادر جنوبی کشور و در حقیقت آسان ساختن واردات و صادرات این کشور ها از طریق راهآهن و شاهراههای سرزمینی ایران، موجب وابستگی اقتصادی این کشورها و کشورهای دارای مراودات تجاری با آنها به ایران و راههای ارتباطی ایران خواهد شد و لذا کشورهایی که به ایران نیاز دارند؛ نه تنها استقلال سیاسی و ارضی ما را تهدید نمیکنند؛ بلکه از امنیت و استقلال ایران نیز، دفاع خواهند کرد.
مسلماً و بیکمترین تردید، تاکید مقام معظم رهبری بر رونق تولید، دارای چند مفهوم مرتبط با یکدیگر است.
اولین مفهوم این تاکید، نگاه به داخل و شناخت و استفاده بیشتر از امکانات و توانمندیهای داخلی و تلاش برای تامین نیازمندیهای کشور و کاهش وابستگی به خارج و به واردات به ویژه در مورد کالاهای اساسی است. تامین نیاز داخلی و تسهیل دسترسی افراد جامعه به کالای دارای کیفیت مطلوب و با قیمتهای مناسب و به ویژه کالا و محصولی که دسترنج کارگر و کشاورز و مهندس و تکنسین ایرانی است؛ نه فقط موجب بالا رفتن غرور ملی خواهد شد؛ بلکه از رهگذر فعال شدن چرخه اقتصاد داخلی و ایجاد اشتغال و تامین و تضمین درآمد ثابت برای نیروهای آماده کار ایرانی، ثبات و آرامش اجتماعی نیز ارتقاء خواهد یافت.
نکته دومی که از راهبرد رونق تولید، استفاده میشود؛ افزایش کیفیت و در کنار آن کاهش قیمت تمام شده با هدف بالا بردن قدرت رقابت کالای ایرانی در بازارهای داخلی و جهانی است. اگر تولید افزایش پیدا کند، اما کیفیت آن نازل باشد و قیمت آن نیز سرسام آور و بسیار گرانتر از مشابه خارجی، مسلماً نمیتوان برای این قبیل تولیدات آینده روشن و موفقی را انتظار داشت. البته باید به این مهم توجه داشت که افزایش کیفیت و کاهش قیمتها، یک شبه اتفاق نخواهد افتاد و رسیدن به این نتیجه مطلوب، در طول زمان و در شیبی منطقی محقق خواهد شد.
سومین نکتهای که در بطن راهبرد رونق تولید نهفته است؛ تولید ارزش افزوده است. "خام فروشی" از خسارت بارترین مصائب و از بلایای سختی است که گریبانگیر اقتصاد ایران است. تبدیل مواد خام و در راس همه نفت و پتروشیمی و مواد معدنی، به محصول نهایی، راه برون رفت ایران از معضل اقتصادی است و لذا ادامه روند حاضر، از مشکلات کشور نخواهد کاست و بلکه تولید بیشتر و فروش بیشتر مواد خام، ریسمان وابستگیها را بیشتر و محکم تر خواهد نمود.
چهارمین مفهوم قابل برداشت از توصیه و تاکید مقام معظم رهبری بر رونق تولید، افزایش بهرهوری است. هم اینک نسبت تولید به مجموع سرمایه (مالی–نیروی انسانی–انرژی– ماشین آلات...)، نسبت قابل قبولی نیست و این عدم تعادل اجازه نمیدهد تا اقتصاد کشور به صورت تمام قد در بازارهای جهانی عرض اندام کند و توانمندی ذاتی خود را به نمایش بگذارد. همه کسانی که در میدان کار و تولید حضور دارند باید برای علاج این نقیصه و درمان آن، چاره اندیش کنند. بدون بر طرف ساختن این مشکل، اعتلای تولید اگر غیر ممکن نباشد؛ حتما بسیار دشوار و زمانبر خواهد بود.
پنجمین دریافت از رونق تولید را می توان نوآوری و ابداع و اختراع دانست. در جهانی که همه کشورهای صاحب نام، بقاء خود در بازار را در گرو عرضه همه روزه و بلکه همه ساعته کالاهایی جدید میدانند، باقی ماندن در تولید محصولات کهنه و از رده خارج و فاقد جذابیت، مفهومی جز دست و پازدنهای نافرجام در باتلاق نیست.
کشور ایران برای یافتن جایگاه شایسته و بایسته در فهرست کشورهای مهم اقتصادی جهان، چارهای جز تکیه بر تشکلهای دانش بنیان و افزایش هزینههای مرتبط با تحقیق و توسعه و حمایت مادی و معنوی و قانونی از مخترعان و نوآوران و در نهایت تولید کالاهای جدید و انحصاری ندارد.
ششمین و آخرین برداشت از سلسله مفاهیم نهفته در ذات رونق تولید، "تولید برای صادرات" است. تولید اقتصادی و سودآور، یعنی تولید انبوه. برای تقسیم سرمایه گذاریهای ثابت و اجتناب ناپذیر در زمینه تولید و نیز برای پایداری تولید، باید بازار مصرف داشت. محدود بودن نیازهای داخلی از یک طرف و لزوم ادامه تولید از طرف دیگر، تولید کننده را بر آن میدارد که در پی یافتن بازارهای جدید درماورای مرزها باشد. همانطور که در طلیعه مطلب حاضر مورد اشاره قرار گرفت؛ موقعیت جغرافیایی ایران، شرایط نسبتاً منحصر به فردی را برای دسترسی به بازارهای جدید، در دسترس تولید کننده و بازرگانان ایرانی قرار داده است. شرایطی که به هر دلیل تا کنون از آن به صورت کامل استفاده نشده است.
مخاطب پیام "رونق تولید" کیست؟
پاسخ کوتاه و گویا به پرسش بالا "همه" است. هر فرد ایرانی اعم از کوچک و بزرگ، شهری و روستائی، کارگر و مهندس و معلم و روحانی و نظامی ووو به اقتضاء موقعیت و نقش آفرینی اجتماعی خودشان، مخاطب این رهنمود مقام معظم رهبری هستند و همگان میتوانند و باید سهم و تکلیف خودشان را در تحقق یافتن این مهم ادا نمایند.
تولید خوب و مصرف بهینه و تعصب داشتن در مصرف کالای ایرانی و پرهیز هرچه بیشتر در استفاده از کالای خارجی و تبلیغ و ترویج و حمایت از کالای ایرانی، وظیفه ملی و مذهبی و تاریخی همه ماست. ممکن است در مواردی و به ویژه در سالهای نخست، کالای ایرانی در مقایسه با کالای مشابه خارجی، کیفیت کمتری داشته باشد و حسب ظاهر قیمت آن نیز بالاتر باشد. این واقعیت قابل انکار و قابل کتمان نیست، اما تجربه تاریخی به ما ثابت مینماید که ما باید از این مرحله گذر کنیم و می توانیم با همکاری و مشارکت همگانی، از این مسیر به سلامت عبور نماییم.
ملاحظه و مقایسهای گذرا به سطح کمی و کیفی محصولات امروز کارخانجات بزرگی چون بنز و تویوتا و سامسونگ و دیگر تولید کنندگان مطرح و صاحب نام جهانی با تولید ده و بیست سال پیش آنها، به خوبی موید این حقیقت است که رسیدن به قله های موفقیت، با سپری شدن زمان و از رهگذر تلاش همگانی و حمایت مردم از تولیدات ملی خودشان میسّر گردیده است. موفقیت، بدون تلاش و بدون همکاری و بدون پرداخت هزینههای آن، امری موهوم و خوابی است بدون تعبیر؛ مگر یک ورزشکار میتواند بدون تلاش و بدون تمرین و بدون عرق ریختن و شاید بدون صدمه دیدن در تمرین و مسابقه و بدون هزینه کردن از وقت و پول خود، به موفقیت و قهرمانی و به افتخار برسد؟ مسلماً، پاسخ منفی است.
لذا برای موفقیت در تولید نیز مثل هر پدیده دیگر، باید تلاش و باید هزینه کرد؛ آنگاه میتوان انتظار داشت به جای تابلوهای رنگارنگ تبلیغاتی انواع محصولات خارجی که در جای، جای کوچه و خیابانهای ایران جاخوش کردهاند؛ تابلوهای تبلیغاتی کالاهای ایرانی، زینت بخش شهرهای مختلف در اقصی نقاط جهان باشد و هر ایرانی و نسلهای آینده ما با افتخار و مباهات آن صحنهها را نظاره کنند و با تمام وجود یاد تمام کسانی را که در خلق این افتخا سهیم بودهاند گرامی بدارند و به نیکی از آنها یاد کنند.
و اما در کنار مخاطب عام پیام نوروزی مقام معظم رهبری، این پیام دارای مخاطبان خاص نیز است. این دسته از مخاطبان که وظیفه سنگینتری بر عهده دارند، عبارتند از: تمام وزارتخانهها و دستگاههای اجرائی و اداری مرتبط با آموزش نیروی کار، اشتغال، تولید، صادرات و خدمات بازرگانی، دانشگاهها به ویژه دانشکدههای فنی و مهندسی و کشاورزی و دامپزشکی، بانک ها و موسسات پولی و مالی، صاحبان سرمایه، کارگران، تکنسینها، مهندسان، کشاورزان و دامداران، محققان و نوآوران و فعالان میدان تحقیق و پژوهش، تجّار و بازرگانان و دیگر اقشار و گروههای صنفی فعال در پهنه گسترده تولید و صادرات.
به امید آیندههای بهتر، آیندههای روشنتر و مطمئنتر؛ آیندههایی که کار و تولید و رفاه عمومی و آرامش اجتماعی در آن، بیشتر از گذشته و حال، موج میزند.