الف/ با سال۹۷ در حالی بدرود گفتیم که نگاهی به وضعیت اقتصاد ایران در این سال و مرور اتفاقات مهم اقتصادی در این سال نشان میدهد که به صورت کلی و در سادهترین تحلیل، رشد اقتصادی منفی، تورم دورقمی، نرخ دلار و سکه افزایش، ارزش پول ملی افت و در نهایت قدرت خرید مردم سقوط کرد.
سالی که در آن دلالان به سودهای بادآورده یک شبه از خرید سکه پیش فروشی بانک مرکزی رسیدند و فرصت طلبانی که با خرید و انبار دلار و یورو در خانهها، از نوسان گیری قیمتها و افزایش هر دلار تا ۱۹ هزار تومان سرمست شدند. آنها خوشحال بودند که دلار در حال افزایش است غافل از اینکه عدهای بر تخت بیمارستانها نگران قیمت دلار و نرخ دارو بودند، برخی برای تامین مخارج زندگی مستاصل شدند و پدری که برای تهیه جهیزه دخترش و مخارج دانشگاه فرزندانش درمانده شد و همه اینها به خاطر سوء مدیریتهایی اتفاق افتاد که به برخی از ما اجازه داد از وارد آمدن فشار معیشتی شدید به بخشی از جامعه به قیمت افزایش صفرهای حساب بانکیمان لذت ببریم و آواز پیروزی سر دهیم.
اینکه چرا بخشی از جامعه دچار روحیات سوداگرانه شده و در آشفتگیها و تلاطمات اقتصادی تنها بار خود را میبرند و به دیگران فکر نمیکنند یک مسئله است و موضوع مهمتر مسئولانی هستند که با تصمیمات غلط و خلق الساعه بر تشدید فعالیتهای دلالی و سوداگرانه در جامعه دامن میزنند. اینکه چه کسانی و به چه دلیل و با چه استدلالی در بانک مرکزی تصمیم گرفتند تا با پیش فروش کردن سکه و به باد دادن ذخایر طلا کشور، میلیون ها تومان سود بادآورده نصیب برخی کنند، روشن نیست.
*بازار سکه و ارز/ آیا این حراست از منابع کشور است؟
برخی میگویند چه فعالیت شفاف اقتصادی میتوانست در کمتر از یکسال و در عرض چند ماه ۲۶۰درصد سود داشته باشد؟ اینکه ذخایر طلای کشور در قالب سکه به قیمت یک میلیون و ۳۵۰ هزار تومان به حراج گذاشته شد تا برخی بتوانند به راحتی و بدون هیچگونه فعالیت اقتصادی آن را به قیمت حدود ۴ الی ۵ میلیون تومان به فروش برساند، آیا این مدیریت اقتصادی و حراست از منابع کشور است؟ چه کسی اجازه داده از جیب بیت المال چنین ولخرجی هایی بشود؟
از این دست اتفاقات در سال۹۷ کم نبوده و اگر نگاهی به نرخ دلار نیز بیاندازیم میبینیم که بنا به دلایلی که از آن با عنوان تحریمها، اختلال در ورود اسکناس ارز به کشور از سوی کشورهای غربی، سوء استفاده برخی واردکنندگان، فعالیت های سوداگرانه و دلالی و ... نام برده شد، هر دلار آمریکا از زیر ۴ هزار تومان در اواخر سال۹۶ به بالای ۵هزار تومان در نخستین ماه سال ۹۷ افزایش یافت و در ادامه تا حدود ۱۹ هزار تومان نیز بالا رفت.
فعالان بازار ارز عنوان کردهاند که نرخ دلار در سال۹۷ دستکم ۲۴۵ درصد رشد داشته است؛ بنابراین خرید و فروش ارزهای معتبر از جمله دلار و یورو نیز در کانون توجهات دلالان و سوداگران بوده و از این طریق سودهای فراوانی نصیب برخی نوسان گیران بازار ارز شده است. در مقابل، دولت برای مهار رشد نرخ ارز و بنا به ادعای خود برای تامین مایحتاج اساسی مردم اقدام به راه اندازی سامانه های بانکی نیما و سنا و ... و ارائه نرخ ۴۲۰۰ تومان برای هر دلار به منظور واردات کالاهای اساسی کرد و با گروه بندی کالاها و مجاز و غیرمجاز دانستن آنها تلاش کرد تا کنترل قیمت اقلام اساسی مورد نیاز جامعه را به دست گیرد، اما نتیجه آن شد که برخی با سوء استفاده از این فرصت پیش آمده و عدم ورود ارز به کشور، بر گرانی نرخ ارز دامن بزنند و کالاهایی که با ارز دولتی وارد شده بود را با نرخ های آزاد به مردم بفروشند!
دستکم می توان گفت دولت در کل سال گذشته و تا واپسین روزهای سال نیز درگیر مسائل و نرخ های بازارهای جذاب سکه، طلا و ارز بود. طلا نیز در سال گذشته در هر گرم تا ۵۰۰ هزار تومان افزایش یافت و از این حیث رکورد تازهای در کشور بر جای گذاشت و سودهای ناگهای و یکباره ای نیز در این بخش نصیب فعالان حرفه ای بازار کرد؛ البته برخی تازه واردها نیز در این بین قربانی شده و سرمایههای خود را یک شبه از دست دادند، با این حال دولت ناتوان از حل تلاطمات بازار و جلوگیری از شکل گیری نوسان در بازارها بود.
*بازار مسکن چگونه بود؟
در سال گذشته، قیمت مسکن نیز پس از یکی دو دوره رکود و آرامش و بی رمقی معاملات، به یکباره راه صعود را در پیش گرفت و قیمت مسکن دستکم ۱۰۰ درصد در شهرها افزایش یافت. با این حال، دولت تنها نظاره گر این وضعیت بود و تنها با بیان اینکه قیمت ها واقعی نیست و در فلان زمان نرخ ها کاهش می یابد و ... از کنار بازار مسکن نیز گذشت. دولت حتی توان افزایش وام مسکن، ایجاد تنوع در ارائه وام مسکن از طریق نظام بانکی و بازار سرمایه، کاهش هزینه های تمام شده ساخت و یا ارائه بسته های کارساز برای مستاجران و حمایت از آنها را نیز نداشت.
شاید برخی بگویند این تحلیل واقع بینانه نیست و بدون در نظر گرفتن مسائل و مسئولیتهای متعدد دولت سخن میگوید، اما با این وجود نیز باید گفت دولت از خود ارادهای بر حل واقعی این مسائل از طریق استفاده از ظرفیت بخش خصوصی و یا انجام اقدامات بنیادی برای حل معضل مسکن نشان نداده است و رشد قیمت مسکن به همراه افت شدید قدرت خرید متقاضیان، همچنین افت قدرت رهن و اجاره مستاجران اتفاق افتاده است.
*افزایش ۱۰۰ تا ۳۰۰ درصدی قیمت خودرو
علاوه بر بازار سکه، طلا، ارز و مسکن یکی دیگر از بازارهایی که رشدهای یکباره و سونامی های قیمتی را تجربه کرد، بازار خودرو بود که به ویژه در ماه های پایانی سال، رشد قیمتهای ۱۰۰ تا ۳۰۰درصدی در قیمت انواع خودروهای تولید داخل و خارجی اتفاق افتاد. در بازار خودرو رفتارهای مصرف کنندگان متفاوت تر از برخی دیگر از بازارها است به نحوی که هرچه نرخ ها غیرواقعی تر و بالاتر تعیین شوند، متقاضیان در زمان کوتاه تری نسبت به ثبت نام و خرید خودرو اقدام می کنند!
البته خیلی پیچیده نیست که بفهمیم دلالان، سوداگران و برخورداران از انواع رانتها در این بازار نیز حضور داشته و حکمفرمایی میکنند. دولت در بازار خودرو نیز تنها نظاره گر بوده و حتی توان توضیح خواستن از خودروسازان داخلی را در زمینه رشد بی منطق قیمتها را نداشت و ندارد و وزرای مربوطه در دولت تنها با بیان اینکه قیمتها واقعی نیست، دولت قبول ندارد و باید کاهش یابد از کنار مسئله می گذرند.
*بازگشت و اثر تحریمها و وقت کشی اروپاییها
وقتی از اقتصاد سخن گفته میشود نمیتوان مسائل مرتبط با عرصه بینالملل و تاثیرگذار بر آن را نادیده گرفت. در عرصه بین الملل نیز ایران در سال۹۷ با اقدامات یکطرفه و ظالمانه آمریکا مواجه بود و در این سال، آمریکاییها به صورت یکطرفه و برخلاف توافقات قبلی از برجام خارج شدند و پس از آن تحریمهای جدیدی (بازگشت تحریمها)را نیز بر علیه ایران وضع کردند.
آمریکا جنگ اقتصادی را با ایران آغاز کرده بود و اتاق این جنگ خزانه داری ایالات متحده بود اما دولتمردان کشورمان که از این جنگ سخن میگفتند اما هیچگاه آرایش جنگ به خود نگرفتند و در کنار بیعملی با برخی تصمیمات خود را ایجاد عمق دادن به مشکلات اقتصادی نقش داشتند.
این مسئله آنچنان بر فضای اقتصادی ایران سایه افکنده بود که حداقل یکی دو ماه قبل از زمانی که دولت آمریکا اعلام کرده بود از برجام خارج میشود و تا مدتها بعد از آن که صحبت از تحریمهای جدید و فروپاشی اقتصاد ایران و همچنین به صفر رساندن فروش نفت ایران میکرد، بازارها در رکود و بلاتکلیفی قرار داشتند و دولت آمریکا سعی داشت با ایجاد فضای روانی-رسانهای اثر تحریمها را بر اقتصاد ایران بیشتر کند و همین اتفاق نیز رخ داد؛ تحریمها که حداکثر (به گفته کارشناسان) ۳۰درصد در مشکلات اقتصاد ایران اثر گذارند اما در کنار بیعملی دولت اثرش بیشتر شد.
اواخر سال نیز اروپاییها سعی کردند تا به نحوی رضایت ایران برای باقی ماندن در برجام را جلب کنند و نهایتا از طریق اینستکس و ایجاد کانال مالی مشترک سعی کردند حداقل ارتباط برجامی با ایران باقی بماند، اما این مباحث نیز در نهایت و تاکنون منجر به گشایشی برای ایران و اقتصاد کشورمان نشده است.
*رشد یکباره قیمتها و افت چشمگیر قدرت خرید خانوار
موضوع دیگری که تاثیر مستقیمی در معیشت و دخل و خرج خانوار دارد، نرخ تورم است که البته سالیان متمادی است که اقتصاد ایران را با خود درگیر کرده است. نرخ رسمی رشد تورم که تا ۶.۹ درصد در بهمن و اسفند ۹۶پایین آمده بود و در مسیر خوبی قرار داشت در شهریورماه سال گذشته از مرز ۱۰ درصد عبور کرد و به ۱۱.۳ درصد رسید و در ادامه در آبان ماه به ۱۵.۶ درصد و در نهایت در بهمن ماه به ۲۳.۵درصد رسید.
از مشکلات افزایش نرخ تورم در سال گذشته، رشد یکباره قیمتها در اقلام مصرفی خانوار و افت چشمگیر قدرت خرید خانوار بود. برخی گروههای اجتماعی مانند کارگران، بازنشستگان و به صورت کلی گروههای حقوق بگیر با درآمدهای مشخص و ثابت در سال گذشته بیشترین آسیب را از ناحیه رشد قیمتها متحمل شدند. اقدام دولت در این بخش و به منظور جبران بخش ناچیزی از فشارهای وارده به معیشت خانوار تنها ارائه سبد کالا به برخی گروهها و نه همه آسیب دیدگان از سونامی رشد قیمت ها بود!
همه این مشکلات باعث شد تا ارزش پول ایران به یکی از کم ارزشترین پولهای رایج در دنیا تبدیل شود تا جایی که بسیاری را بر آن داشت تا دستکم به منظور حفظ ارزش دارایی خود، آن را به دلار و یورو، سکه و طلا و ... تبدیل کنند. نمیتوان منکر این قضیه شد که در کنار فرصت طلبان و سوداگران و افرادی که تلاطم های اقتصادی کشور را فرصتی برای پُر کردن جیب خود میدانند، برخی نیز تنها برای حفظ ارزش دارایی خود ناچار به خرید و فروش ارز و سکه شدند.
*رویش سلطانها
نمیتوان از تلاطم های اقتصادی سال۹۷ سخن گفت، اما از سلاطین بازار سکه و اعدام برخی از آنها، به راه افتادن مباحث سلطانی در رسانهها و رونمایی از سلاطین در بخشهای مختلف از سلطان گوشت گرفته تا سلطان موز یادی نکرد که البته با اعدام برخی از آنها نیز همراه بود. هرچند مسئله سلطان در دوره کوتاهی طی سال گذشته مطرح و پیگیری میشد، اما این موضوع را آشکار میکند که چگونه برخی میتوانند با استفاده از رانت، فرصت طلبی و به وجود آوردن زنجیرهای از فسادهای اقتصادی و روابط ناسالم، فضای اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرار دهند.
با همه این تفاسیر، سال۹۷ به پایان رسید و سال۹۸ با بارش شدید باران، سیل و بلایای طبیعی به مردم سلام کرد.