به گزارش روزنامه ایران، ساعت 4 بعد از ظهر دوشنبه گذشته دو زن همراه با دختری کوچک زنگ طبقه اول خانه‌ای را به صدا درآوردند.
وقتی زن صاحبخانه جواب داد، یکی از زن‌ها که بچه در بغل داشت گفت: بچه‌ام خودش را کثیف کرده خانه مان دور است اجازه می‌دهید که چند لحظه وارد خانه تان شوم تا دست و صورتش را بشویم؟میترا نیز به ناچار در را باز کرد و دو زن ناشناس وارد خانه شدند، اما به محض ورود یکی از زن‌ها دختر دو ساله صاحبخانه را که در اتاق پذیرایی نشسته بود بغل کرد و از خانه گریختند.
کودک ربایی 40 میلیون تومانی
به دنبال این حادثه میترا با پلیس تماس گرفت و ماجرای ربوده شدن دخترش را خبر داد. بدین ترتیب کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و بررسی‌ها برای یافتن دختر دو ساله آغاز شد.
در همین حال میترا بار دیگر با پلیس تماس گرفت و سرنخی را در اختیار تیم تحقیق قرار داد. او گفت: لحظاتی قبل مردی با من تماس گرفت و گفت بچه‌ام نزد او است و در ازای آزادی بچه 40 میلیون تومان می‌خواهد. او گفت خیالم از بابت بچه راحت باشد و درصورت گرفتن 40 میلیون تومان بچه را رها خواهد کرد.زن جوان ادامه داد: صدای فرد تماس گیرنده برای من آشنا بود. او خواستگار سابقم است که من و خانواده‌ام به او پاسخ منفی داده بودیم و بعد از مدتی هم من ازدواج کردم.
دستگیری 5 متهم
با اطلاعاتی که زن جوان در اختیار کارآگاهان قرار داد، تحقیقات درباره خواستگار سابق میترا به نام آرش متمرکز شد. همزمان با این موضوع، ماموران موفق شدند محل نگهداری دختر دو ساله را در کمتر از 24 ساعت شناسایی کنند.بدین ترتیب زن جوان و همدستش به همراه سه مرد دیگر که در این ماجرا نقش داشتد بازداشت شدند.
زن جوان در تحقیقات اولیه گفت: من از همسرم جدا شده‌ام و با فرزند یک سال و نیمه‌ام زندگی می‌کنم. اما وضع مالی‌ام خوب نیست و به سختی زندگی‌ام را می‌گذرانم. در یک مهمانی شبانه با آرش و دوستانش آشنا شدم. آرش به من گفت که همسرش، دختر دو ساله شان را گرفته و به او اجازه نمی‌دهد که بچه‌اش را ببیند. اصلاً ماجرای خواستگاری و انتقامجویی‌اش را به من نگفت. آرش 6 ماه روی ذهن من کار کرد تا درنهایت توانست موافقت مرا برای اجرای این نقشه جلب کند. به من گفته بود که دلش برای بچه‌اش تنگ شده من واقعاً از اصل ماجرا خبری ندارم.آرش، متهم اصلی این پرونده در تحقیقات گفت: سالها قبل خواستگار میترا بودم. به غیر از این من با خانواده‌اش ارتباط صمیمانه‌ای داشتم. رابطه ما به قدری صمیمی بود که در این مدت 40 میلیون تومان به آنها پول قرض دادم. اما آنها به خواستگاری من جواب منفی دادند و میترا با مرد دیگری ازدواج کرد.
او ادامه داد: بعد از این ماجرا به سراغ خانواده میترا رفتم و از آنها خواستم پولم را برگردانند اما قبول نکردند. من هم برای برگرداندن پول و تنها به خاطر انتقامگیری دو زن و دو مرد را اجیر کردم و قرار شد برای این کار به آنها 15 میلیون تومان بدهم. من در کار ملک هستم و وضع مالی خوبی دارم. تنها هدفم گرفتن انتقام از آنها بود و حتی در تماس تلفنی با میترا هم به او گفتم که بچه را سالم برمی گردانم. من فقط می‌خواستم که پولی که به آنها داده بودم را پس بگیرم. روز حادثه هم من به همراه دو نفر از دوستانم سوار بر خودروی پژو داخل ماشین منتظر ماندیم و دو همدست خانم به داخل خانه رفته و پس از ربودن بچه میترا سوار ماشین شده و فرار کردیم.
