بازار اقلام و کالاهای مختلف در هفتههای اخیر دوباره دچار افزایش قیمت شدند. برای وقوع این وضعیت نیز بهانههای مختلفی از جمله نزدیک شدن به عید نوروز، عدم تصویب سازوکار تبادل نفت با کالای اروپاییها، سوءاستفاده و گران فروشی عدهای سودجو و دلال و ... عنوان میشود.
وضعیت اقتصاد و بازار به گونهای شده که وزیر اقتصاد از عصبانیت و ناراحتی مردم سخن میگوید. فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد و دارایی با بیان اینکه مردم از گرانی خیلی عصبانی و ناراحت هستند، گفت: «حق هم با مردم است و دولت هم دارد شبکه نظارتی تهیه و با گرانفروشی مقابله میکند.»
افزایش روزانه کالاها دایماً سیر صعودی دارد و مردم به هیچ عنوان خوشبین به کاهش قیمتها نیستند. وضعیت به گونهای شده که کمتر فردی این باور را دارد نظارت و کنترلی بر بازار وجود دارد یا اینکه حداقل در آینده قرار است اتفاق مثبتی رخ دهد.
فراتر از این مسئله، برخی مسئولان دولتی و بخش خصوصی نیز دائماً مردم را از آینده میترسانند که این امر سبب میشود مردم رفتار عقلانی نداشته باشند و بالتبع آن فضای هراس و بیاعتمادی بیشتری بر اقتصاد حکمفرما شود. گویی برنامه و سیاستی وجود ندارد و همین موضع سبب میشود که نگرانی درباره وضعیت قیمتها افزایش یابد.
- بیشتر بخوانید:
فریبهای بزرگ برای غارتهای بزرگ/ اصل ماجرا چیست؟
در این راستا یکی از وزرا از سال سخت ۹۸ به لحاظ اقتصادی میگوید و فلان مدیر بخش خصوصی نیز از تحریک مردم به خرید در ماههای پایان سال بدلیل افزایش بیشتر قیمتها در سال بعد صحبت میکند.
البته رئیس جمهور از عملکرد دولت خود تعریف و تمجید میکند و میگوید« ... درست است که در چند هفته رب گوجه فرنگی و ماکارونی از مرزها خارج میشود و مردم در مضیقه قرار میگیرند، اما این دلیل نمیشود که دستاوردهای بزرگ زیر سوال رود. اگر شاگردی در کلاس درس همه نمراتش ۲۰ باشد و یک روز یک نمره ۱۹.۵ بگیرد، نمیتوان همره نمرات ۲۰ او را نادیده گرفت و آن نیم نمره کسری را به رخ او کشید، چرا که این نه انصاف است و نه وطن دوستی، نه اخلاق اسلامی و نه عشق به انقلاب ».
یا اینکه جناب روحانی با عدم بیان سقوط وحشتناک ارزش پول ملی در ماه های اخیر و نادیده انگاشتن میزان پرداختی حقوق به کارگران و کارمندان از ارزانی کالاها نسبت به کشورهای همسایه سخن میگوید.
تامل در سخنان مسئولان اجرایی کشور بیشتر از آنکه در موقعیت فعلی موجبات دلگرمی و اعتماد مردم شود، بیشتر ماجرا را پیچیده و البته ترسناک میکند.
بدون شک زمانی یک دولت در برنامه و سیاستهایش موفق است که دقیقاً تلاش کند همه واقعیت را ببیند و بر اساس آن تصمیمگیری کند. البته شاید صلاح نباشد تمام واقعیت بیان شود، اما بدون شک نباید به گونهای سخن گفته شود که گویی مسئولان و مقامات از مصائب و مشکلات مردم بیخبر هستند.
این مسئله علاوه بر اینکه موجب میشود مردم رفتار صحیحی در قبال چالشها نداشته باشند، سبب افزایش نارضایتی و ناامیدی عموم شهروندان نیز خواهد شد.
در نهایت باید گفت اگر مسئولان برداشت واقعی و دقیقی از شرایط جامعه نداشته و از وضعیت واقعی مردم فاصله گرفته باشند، بدون شک نباید انتظار تدبیر و امید و اتخاذ سیاستهای درست در قبال مسائل و مشکلات را داشت.