«منظرهی دریا با کوسهها و رقصنده»
( نمایشنامه)
نویسنده: دان نیگرو
ترجمهی رضا عابدینزاده
ناشر: قطره، چاپ اول 1397
79 صفحه، 10000 تومان
****
نمایشنامهخوانهای حرفهای و آنهایی که بحثهای نظری تئاتر و ادبیات نمایشی را دنبال میکنند بیتردید نمایشنامهها و سایر کارهای نشر قطره در این حوزه (از جمله کتاب مرجع تئاتر مردم ـ جوئل شکتر و تئاتروشقاونِ پییر برونل و پیشپرده و پیشپردهخوانی در ایران از عباس بهارلو) را در لیست بلندبالای خواندم ـ دارم میخوانم ـ قرار است بخوانم جا میدهند. دان نیگرو 68 ساله از نمایشنامهنویسان پرکار ادبیات نمایشی آمریکا و جهان در قرن بیستم و قرن حاضر است و منظرهی دریا با کوسهها و رقصندهی او را در سری نمایشنامههای نشر قطره با ترجمهی رضا عابدینزاده میخوانیم.
نیگرو در ملوِرن اوهایو به دنیا آمده و حدود 400 کار در قالب بیش از 100 جلد در پرونده دارد که بیشتر آنها به چاپهای متعدد رسیده و بارها بر صحنههای مختلف رفتهاست. نیگرو سبکهای روایی مختلف و شگردهای متنوع نمایشی را آزموده: از تکگویی و نمایش حماسی گرفته تا نمایشهای کوتاه دو، سه و چهار شخصیتی رئال و سورئال و نمایشنامههای بلند در ژانرهای گوناگون آزمودهشده و حتی تجربی. علاقهی این نمایشنامهنویس به بزرگانی مانند شکسپیر و نمایشنامهنویسان عصر جیمز، و البته تاریخ، بستر آفرینش تعداد قابلتوجهی از کارهای برجستهی او در حوزهی تئاتر تاریخی است. مدرنیستها هم جایگاه ویژهای نزد او دارند: جیمز جویس، تی. اس. الیوت، فاکنر و البته ساموئل بکت، هارولد پینتر و پیتر بارنز. در میان انبوه آفریدههای نیگرو مجموعه نمایشنامههای بازرس رافینگ بود که نام او را در عالم سینما هم مطرح کرد: برداشت سینمایی 115 دقیقهای کن بریس ـ از کمدی سیاه و روانشناختی ریونزکرافت ـ در 1999 با نام ملک اربابی و حضور پیتر اوتول در نقش آقای ریونزکرافت. بخش دیگری از پروندهی هنری نویسندهی ریونزکرافت را مجموعه نمایشنامههای بهاصطلاح روسی او شکل میدهد: پوشکین، گوگول، راسپوتین، ماندلشتام، حافظهی هیجانی، یک نمایشنامهی روسی و ... اما غیرروسها هم بینصیب نماندهاند و نیگرو نمایشنامههایی هم دربارهی ادگار آلنپو، هنری ایروینگ، آنتونن آرتو و فروید و نامآوران دیگری دارد.
خالق بازرس رافینگ از کودکی، افسانههای پریان، خانواده، ازدواج، مذهب، باور، خاطره، مرگ و عشق و خیانت و اعتماد مینویسد؛ و در منظرهی دریا با کوسهها و رقصنده (1975) هم موج عشق، خاطرات و خیانت را به دماغهی کاد در شرقیترین قسمت ماساچوست در شمال شرقی ایالات متحده میکشاند. نمایش به دو بازی قسمت شده و در مجموع 5 صحنه دارد، صحنههای اول و دوم در بازی اول و صحنههای سوم و چهارم و پنجم در بازی دوم. منظرهی دریا از نمایشهای دو شخصیتی نیگرو است و نویسنده ما را با بن که در کتابخانه کار میکند و دارد رمانی مینویسد، و تریسی در خانهی ساحلی قدیمی در دماغهی کاد همراه میکند. با ردوبدل شدن چند جمله میفهمیم که بن تریسی را از آب گرفته و همین آشنایی نامعمول نوید رابطه و تجربهای نامعمول را میدهد. پیشتر که میرویم چارهای جز موافقت با بن برایمان نمیماند: تریسی آدم خاصی است. با شک و تقریباً مثل حیوانی وحشی بن را برانداز میکند و هیچ خوشش نمیآید که در موضع ضعف قرار گرفته و یکی دیگر او را از آب گرفتهاست. تریسی بهگفتهی خودش در شناخت آدمها خیلی باهوش است و از روی نشانههای موجود میتواند طرف مقابلش را خوب ارزیابی کند. در ضمن زمانی که در نیویورک بوده هر روز اول صبح به صدای پرندهها گوش میکرده ـ و ظاهراً جز او کسی صدای پرندهها را نمیشنیده. تریسی اصرار دارد که وقتی بن او را از آب گرفته، یعنی ساعت 3 صبح، در اصل در حال رقصیدن در اقیانوس بوده، و میخواهد هر طور شده این را به نجاتدهندهاش بقبولاند. آشنایی که بهزور یک ساعت از آن میگذرد، کمکم تبدیل به دعوا و درگیری لفظی میشود و با وجود خویشتنداری ظاهری بن، تریسی به جایی که از آن آمده، به اقیانوس، برگردد. برای تریسی که مطمئن است تمامی روابط انسانی درنهایت تبدیل به کابوسی مرگبار میشود و شعار ظاهر نجیب باطن کثیف را فریاد میزند، ماندن در خانهی ساحلیِ بن و وارد زندگی او شدن عین اسارت است و همین استیصال و تقلایی دردناک و عصبی را به دنبال خود میآورد. تضاد نگاه مسامحهگرانهی بن به زندگی و میل او به برقراری ارتباط و استراتژی تریسی که بر مبنای ظن و بدبینی و حمله به طرف مقابل است، در ادامه جنگی بر سر عشق و آفرینش را رقم میزند که هم تریسی و هم بن میخواهند پیروز آن باشند، و این قصهی عاشقانهی آنهاست. تریسی باور دارد هیچکس نیست که آنقدرها هم بیقصه باشد، و از بن میخواهد که قصه بگوید. اما بالاخره تریسی است که اول قصهاش را تعریف میکند و یکی از بهترین قسمتهای نمایش رقم میخورد و توانمندی نیگرو در استفاده از ایماژها و زبان را به رخ میکشد، قصهی درخشان و طولانی زندگی دختر باهوش و تا حدی شروریکه میتواند صدای پرندهها را بشنود و عاشق کوسهها میشود، دختری که به روح اقیانوسها فکر میکند و از سر اجبار چیزهایی هم میدزدد، البته رابینهود وار و از ثروتمندها. قصهی بن مختصرومفید است، قصهی مرد جوانی که شبهنگام در ساحل قدم میزده و پرندهی زخمیای را میبیند که در اقیانوس غوطهور است، پرندهی غواصی که کوسهها زخمیاش کردهاند. بازی دوم با صحنهی سوم آغاز میشود، حالا دیگر 2 ماه از آشنایی غریب بن و تریسی گذشته. تریسی باردار است و همین آتش بحث و فکرمشغولی و درگیری ذهنی هر دو را شعلهور میکند. تریسی دیدگاه بن را دربارهی سقط جنین سنتی میداند اما بن انگار دغدغهی دیگری دارد: میترسد که با از دست رفتن بچه رابطهی آنها هم از بین برود. در صحنهی آخر پیچیدگی ذهن و خواستهی واقعی ترسی و ناتوانی او در اعتماد به بن و حتی به خود، رابطهی آن دو را پیچیدهتر هم میکند.
خواندن منظرهی دریا با کوسهها و رقصنده در یک نشست تجربهی خوشآیندی است (75 صفحه) و ترجمهی روان کار در انتقال پیچیدگی شورانگیز رابطهی بن و تریسی موفق بوده و خواننده را به بیشتر خواندن از نیگرو ترغیب میکند.