یکم. دقت کردید به پسوند مهربانی در شهر؟ دیوار مهربانی، نذر مهربانی، سفره مهربانی، لقمه مهربانی و خیلی طرح های دیگر. ایندست طرحها که اغلب هم به صورت کمپینی مردمی برگزار میشود، نشانه رشد یک جامعه است.
اما بلوغ کار خیر تنها در ایندست مهربانی ها نیست. خیرخواهی از این نیز می تواند فراتر باشد.
دوم. پسر شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکند: پدرم یک شب مرا از خواب بیدار کردند، ۲ گونی برنج از خانه برداشتیم و بیرون رفتیم. بردیم خانه پولدارترین فرد محلهمان. صبح آن روز پدر مرا صدا زدند و گفتند: «محمود برو یک چارک برنج نیمدانه و 2 ریال هم روغن دنبه بگیر بده به مادرت تا برای ظهر دمپختک درست کند.» آن موقع این رفتار پدر برایم سنگین و نامفهوم بود. متوجه نمیشدم چرا برنجی را که در منزل داریم به پولدارترین فرد محله میدهد و خودمان برای ناهار باید برنج نیمدانه بخریم؟! بعدها فهمیدم آن بنده خدا ورشکسته شده بود و روز جمعه مهمانی مفصلی در خانه داشت.
جعفرآقا پسر مرحوم فیروزآبادی صاحب بیمارستان فیروزآبادی شهرری هم میگوید: پدرم وقتی مهمان داشت بهترین آشپزها را خبر میکرد اما غذای مورد علاقه خودش نان و پیاز و سرکه بود.
کار خیر هم بلوغ دارد. کار خیر و نیکو و خدمت به خلق نیز متناسب با نیت اهل خیر متفاوت است.
یک دسته انسانهای اهل خیر کمک به خلق و توجه به مردم را برای آرامش درونشان میخواهند. با خیرات روحشان تسکین و آرامش مییابد. همین احساس خوب است که آنها را سمت کار خیر میکشد. اما این افراد چون خودشان ملاک و معیارند خیلی برای شان مهم نیست که این کمکی که میکند کجا میرود و چه میشود. مهم اینست که از درون به آرامش برسند.
رفتار ایندست آدم های محترم، گرچه قابل تقدیرست اما عملشان باعث شکلگیری گروههای تکدیگرایانه غیرواقعی میشود. چون آنقدر که به اصل کار اهمیت میدهند به نتیجه کار توجه لازم را ندارند.
اما گروه دوم که در نمونههای شیخ رجبعلیها و مرحوم فیروزآبادیها آمد، نه تنها به فعل دستگیری توجه دارند، بلکه به اثر کار هم توجه میکنند. برایشان مهم است که این پولی که خرج میشود کجا میرود. از اینجهت هم به مقصد کمک فکر میکنند و هم به سبک کمک کردن.
لذاست که دسته دوم برای دستگیری از دیگران آداب دارند؛ مثل اینکه آنچه خودشان نخواهند را خیرات نمیکنند بلکه از داشتهها و نیازخودشان انفاق میکنند. بهترینهایشان را میبخشند. دسته دوم نه تنها سبک خیرخواهی شان بلوغ یافته است بلکه کمک میکند نیازمند واقعی نیز شناسایی شود و با رعایت ادب و آداب نیازش مرتفع شود.
منبع: روزنامه رسالت