درخواست رفراندوم برای FATF
روزنامه صبحنو در گزارشی درخواست برخی از اصلاح طلبان برای برگزاری رفراندوم درباره FATF را بررسی کرده و نوشته است: مدتهاست که دولت و همراهان آن بر لزوم تصویب FATF تاکید دارند و حتی وعده زندگی ارزانتر را به مردم میدهند؛ آنهم در شرایطی که بنا برگفته آقای ظریف، وزیرامورخارجه نمیتوانند درباره آینده FATF تضمین دهند.
با وجود آنکه خود نهادهای مربوطه از جمله مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان نتوانستند به نظر هماهنگ درباره FATF برسند و با وجود برگزاری چندین جلسه کارشناسی و تشکیل کارگروه نتوانستند یکدیگر را متقاعد کنند، چطور بعضی از مسوولان با پیشنهادی برگزاری رفراندوم میخواهند تصمیمگیری درباره این مهم را بر دوش مردم بگذارند؟!
پیشنهاد رفراندوم چیزی جز فرار از مسوولیت نیست. آنها میخواهند هزینه تصمیمگیری درباره لوایح FATF را به گردن مردم بیندازند تا خود را از پاسخگویی نسبت به تصمیمشان مبرا سازند.
نمایندگان؛ وکلای ملت در مجلساند و بهدلیل تخصصی که داشتهاند از سوی مردم انتخاب شدهاند؛ لذا وظیفه آنان است که با توجه به دسترسیشان به اطلاعات و برخورداری از امکانات تحقیق و پژوهش زوایای مختلف این لوایح را بررسی و با اطمینان خاطر نسبت به تایید و یا رد آن نظر دهند.»
هر از چند گاهی مسئله برگزاری رفراندوم در کشور توسط برخی از اصلاحطلبان مطرح میشود و در مقابل برخی اصولگرایان هم از طرح چنین پیشنهادی انتقاد میکنند. نکته بسیار مهم این است که اصل برگزاری رفراندوم از نظر قانونی هیچ مشکلی ندارد. اما مسئله بر سر موضوع همهپرسی است. موضوع همهپرسی حتما باید امری باشد که خارج از روال معمول قابل بررسی نباشد و مهمتر از آن، موضوعی نباشد که نیاز به بررسیهای گسترده کارشناسی داشته باشد.
بههمین دلیل در ماجرایی مانند FATF نمیتوان به رفراندوم مراجعه کرد.
البته در چند روز اخیر زمزمههایی مبنی بر درخواست برخی نمایندگان اصلاحطلب از رهبری برای برگزاری رفراندوم در موضوعات دیگری به گوش میرسد. باید منتظر ماند و دید آن درخواست برای رفراندوم در چه موضوعی است و در جای خود آن را بررسی کرد.
***
نماینده سراوان و تبعات فحاشی به کارمند گمرک
دیروز ویدئوی کوتاهی از برخورد زشت نماینده سراوان با کارمند گمرک و در پی آن واکنش یک ارباب رجوع به آن نماینده منتشر شد. انتشار گسترده این ویدئو با واکنشهای مختلفی روبهرو شد و کار به جلسه غیرعلنی امروز مجلس کشیده شد.
درباره کلیپ منتشر شده نماینده سراوان و چند نکته
خبرهای متفاوتی از این جلسه غیرعلنی منتشر شد که عذرخواهی وزیر اقتصاد مهمترین آنها بود. خبری که خیلی زود تکذیب شد.
توضیح دژپسند در گفتوگو با الف در مورد عذرخواهی از نماینده سراوان
از طرف دیگر یک کارمند گمرک درباره علت درگیری نماینده سراوان با کارمند گمرک به فارس گفت: «
در روز سهشنبه هفته قبل یکی از نمایندگان مجلس بدون هیچ هماهنگی قبلی قصد داشت با خودروی خود وارد پارکینگ شده و دیداری با رئیس کل گمرک داشته باشد که چون هیچگونه هماهنگی از قبل انجام نشده بود از ورود خودروی این نماینده به پارکینگ گمرک به دلیل مشکل ظرفیت پایین پارکینگ جلوگیری شد.» فارس نوشته است که کارمن گمرک که مورد فحاشی نماینده سراوان قرار گرفته از برادران اهلسنت است.
دلیل مشاجره نماینده مجلس با کارمند گمرک
نکته بسیار مهمی که مقامات عالی کشور باید به آن توجه کنند این است که این نماینده در اولین واکنش، سریعا موضوع را به مسئلهای مذهبی-قومیتی تبدیل میکند و تلاش میکند با تحریک احساسات قومی و مذهبی، بازی رسانهای را به نفع خویش تغییر دهد.
این رویکرد قومیتی برای امنیت ملی کشور بسیار خطرناک است و لازم است برای حل این معضل چارهای اندیشید.
***
چرا مسئول حراست بانک مرکزی دستگیر شد؟
غلامحسین محسنی اژهای، معاون اول قوه قضاییه در گفتوگویی با روزنامه خراسان درباره پرونده مسئولان سابق بانک مرکزی گفت: «الان پرونده بانک مرکزی [در دوره ریاست سیف] مطرح است. بانک مرکزی [در دوره ریاست سیف] سه اقدام انجام داد.
اول این که در شرایطی که برجام شکست خورده بود، ترامپ هم علنی شرایط را سخت تر می کرد و ما به ذخایر ارزی خود نیاز بیشتری خواهیم داشت، تا می توانست گشایش ارزی ایجاد کرد. از طرف دیگر ده ها تن ذخایر طلای کشور را به بازار دادند در حالی که راه های دیگری برای جمع آوری نقدینگی وجود داشت.
ما نمی توانیم الان به اصل این سیاست وارد شویم، هرچند به نظر من ۱۰۰ درصد این سیاست غلط است زیرا در جایی که ما نیاز به اسکناس دلار یا یورو داریم، خود بانک مرکزی این اسکناس را با پوشش کنترل بازار وارد بازار کرد و قاچاقچی ها این ارز را جمع کردند و به خارج انتقال دادند. من معتقدم کار غلطی بود.
این تبیین می خواهد و اعتقادمان این است که جرم بوده و بر همین اساس آقای (احمد) عراقچی و مدیران کل او را دستگیر کردیم. مسئول حراست بانک مرکزی را که نیروی وزارت اطلاعات است، دستگیر کرده ایم و فشارهای زیادی هم تحمل می کنیم. اگر نگوییم این سیاست جرم نیست اما نحوه کار قطعا جرم است. الان خیلی هم تحت فشار هستیم و جو سازی می کنند.»
محسنیاژهای مطرح کرد: سه اشتباه بانک مرکزی در دوران ریاست سیف
***
وزارت خارجه بهدنبال برجام منطقهای است؟
سایت جهان نیوز نوشت: «حسن روحانی پس از چندی از برجام تلاش کرد معادله برد- برد را به سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی نیز تحمیل کند. دال و پایه اصلی معادله برد- برد برای منطقه نیز بر این گزاره استوار است که حسن روحانی از یکسال پیش تاکنون بر آن تاکید دارد:" به جای قویترین کشور منطقه شدن، باید در پی قویتر شدن منطقه باشیم ".
در همین راستا و برای «ریلگذاری برای یک بازی برد-برد منطقه ای» مرکز مطالعات وزارت امور خارجه با برگزاری همایش های توجیهی و مقدماتی برای فرآهم شدن فضا برای این سیاست گذاری را به صورت جدی آغاز کرده است...
جدای از ذات شکست خورد نظریه منطقه قوی تر به جای کشور قوی تر، در صحنه میدانی و اجرایی نیز این نظریه محلی از اعراب ندارد. به عنوان نمونه چه علامت مثبتی در خاندان حاکم در کشوری مثل عربستان سعودی دیده می شود که امید برد- برد را با آنها قابل تصور باشد؟ همین الان عربستان همایش بزرگ تمدنی برای اتجهان اسلام آغاز کرده که نمایندهای از ایران در آن وجود ندارد! حتی ترکیه که به صورت یک در میان تمایل همکاری منطقه ای با ایران و یا حتی هدف اجباری مشترک دارد، چشم اندازش بازگشت به امپراطوری عثمانی – به تعبیر دیگر قوی ترین کشور منطقه شدن- است. با این وجود طراحان نظریه برد- برد در خلا نظریه پردازی می کنند نه روی زمین واقعیات منطقه.»
***
اصلاحات باید شناسنامه خود را روشن کند
سیدعلیرضا بهشتی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تربیتمدرس در گفتوگویی با شرق به آسیبشناسی جنبش اصلاحات پرداخته است. بخشهایی از این گفتوگو را میخوانیم:«باید بپذیریم که جنبش دوم خرداد ماحصل یک تفکر منسجم، سازماندهیشده و تبیینشده نبود و فقط به طرح ایدههایی مانند آزادی، مدارا با مردم، ضرورت گفتوگو و اهمیت توسعه فرهنگی و سیاسی میپرداخت؛ بنابراین نمیتوان گفت که مردم به چه رای دادند، باید گفت که مردم به چه رای ندادند. جنبش دوم خرداد نتیجه این رویکرد بود؛ از سوی دیگر توجه داشته باشید که پیش از انتخابات سال 76 یک جریان فراگیر با عنوان اصلاحات وجود نداشت و با پیروزی آقای خاتمی در انتخابات این عنوان رایج شد...
در آن دوران، احزابی برآمده از دولت مانند حزب مشارکت ایجاد شدند؛ چنین احزابی نه شناسنامه خاص و نه مانیفست دقیقی داشتند. سخن احزاب دولتساخته آن بود که به مردم بگویند اگر به ما اصلاحطلبان رای ندهید، بدبخت میشوید! احزاب بیشتر موسمی عمل میکردند؛ یعنی در زمان انتخابات ستاد تشکیل میدادند و از جوانان میخواستند در آن ایام برایشان فعالیت کنند، بدون آنکه به آنها بگویند برای چه مفهوم، ایده و روشی تلاش میکنند. این رویکرد باعث شد نیروهای جوان از حضور در عرصههای سیاسی بازبمانند...
نخستین قدم این است که اصلاحطلبان از یک سو شناسنامه خود را روشن کنند؛ یعنی وقتی میگویند «اصلاحات»، مردم متوجه شوند در عالم سیاسی منظور از این واژه چیست. لازم نیست یک مانیفست بسیار مفصل ارائه بدهند، بلکه در یک برگه کوچک بنویسند که اصلاحطلبی چه ویژگیهایی دارد؛ سپس از کلیگویی بپرهیزند و برنامههای خود را بهروشنی ارائه بدهند.»
نکته بسیار درستی که در صحبتهای بهشتی مطرح شده است ضرورت مانیفست برای اصلاحات است که میتوان این مسئله را به جریان اصولگرایی هم تعمیم داد. متاسفانه نه اصولگرایان و نه اصلاحطلبان مانیفست مشخصی برای حکمرانی ندارند. این مسئله باعث میشود وقتی این گروههای سیاسی قدرت را به دست میگیرند مشخص نیست چه برنامهای برای اداره کشور دارند و تصمیمات بسیار متناقض، حاصل کار آنها است.
اولین گام و مهمترین گام برای گروههای سیاسی کشور تدوین مانیفست است و گروههای سیاسی بعد از تدوین مانیفست میتوانند سر و شکل درستی به خود بگیرند. آنچه اکنون از گروههای سیاسی کشور باقی مانده است صرفا برخی دورهمیهای سیاسی است و اساس شکلگیری اینها برمبنای ایده حکمرانی واضح نیست.