کنکور و گردش مالی ۸ هزار میلیاردی آن تنها مشکل نیست

حمید مقیمی، گروه تعاملی الف،   3970917028 ۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۲ تکراری یا غیرقابل انتشار
کنکور و گردش مالی ۸ هزار میلیاردی آن تنها مشکل نیست

لابلای خبرها با تعبیر "مافیای کنکور" و تخمین گردش مالی بالغ بر 8 هزار میلیارد تومان در اطراف آن مواجه شدم. برخی ها حتی از نقش این مافیا در ممانعت از حذف کنکور گفته بودند اما با یک حساب سرانگشتی می توان دید که خواهی نخواهی باید جایی گزینش دانشجو انجام شود. اگر نه در یک آزمون بزرگ کشوری، آنگاه در امتحانات مدارس که آموزش و پرورش برای رعایت عدالت نیاز به برگزاری متمرکز آنها خواهد داشت. در این حالت هم بازار فریبنده کلاس های تقویتی، تک درس، خلاصه درس، روش های جدید آموزشی، سوالات طبقه بندی شده، دپارتمان های آموزشی و ... جایگاه خود را خواهند داشت. کدام دانش آموز رشته ریاضی است که دل به دانشگاه شریف و امیرکبیر و علم و صنعت نبسته باشد؟ کدام محصل علوم تجربی است که پزشکی یا دندان پزشکی دانشگاه تهران یا شهید بهشتی را نخواهد و کدام علوم انسانی که روانشناسی یا حقوق در دانشگاه تهران را کنار بزند؟ رقابت به ترتیب محبوبیت رشته ها و دانشگاه ها شکل می گیرد و دانش آموزان از زمان ورود به دبیرستان به تدریج در میدان مسابقه قرار می گیرند از این رو به نظر نمی رسد تبدیل یک امتحان بزرگ و درهم به امتحانات جداگانه آن هم در صورت موفقیت در برگزاری استاندارد آن بتواند به تنهایی منجر به شکستن مافیای کلاس های آموزشی و انتشار کتابهای کمک آموزشی شود یا مساله کنکور را حل کند.

یکی از مشکلاتی که فارغ از نحوه گزینش دانشجو کمتر به آن پرداخته شده، چرایی اشتیاق حجم بزرگ دانش آموزان داوطلب ورود به مراکز آموزش عالی است که چنین رقابت شدیدی را رقم می زنند. چرایی جدا شدن سه رشته و ورود بیشترین استعدادها به ترتیب در گروه های علوم ریاضی، تجربی و انسانی در دبیرستان ها است. چرایی تعلیمات یک دست به همه دانش آموزان تا مقطع دیپلم و عدم توجه به آموزش های اجتماعی، شغل یابی و جامعه پذیری در دبیرستان ها است تا یک دیپلمه بتواند در صورت نیاز وارد بازار کار شود.

آزمون سراسری یا همان کنکور، هیولای بزرگی بوده است که با ابهت بیشتری در دهه های قبل، وقتی دانشگاه ها به این گستردگی و تنوع نبودند بر سر راه دانش آموزان قرار داشت. وضعیت مناسب حقوقی و جایگاه اجتماعی دانش آموختگان به ویژه در رشته های مهندسی و پزشکی و تاخیر انداختن خدمت سربازی از یک طرف و صندلی های محدود دانشگاهی به ویژه در این رشته ها رقابتی سخت را در کشور رقم می زد. دو راهکار افزایش کمیت در آموزش عالی با گسترش دانشگاه آزاد اسلامی، استفاده از ظرفیت دانشگاه های علمی و کاربردی، غیر انتفاعی، پیام نور و سپس مجازی و همچنین راهکار حذف کنکور به عنوان عاملی استرس زا و ترسناک در برابر جوانان در دستور کار قرار گرفت.

در این فرآیند البته چند نکته مغفول واقع شد. در جوامعی که رویه گزینش دانشجوی آنها براساس نمرات تحصیلی قرار گرفته، آموزش و پرورش، دانشگاه، جامعه و اقتصاد هماهنگی لازم را در این زمینه پیدا کرده اند تا جمعیت دانش آموزی تقسیم مناسبی به ترتیب بین بازار کار، دوره های فنی و حرفه ای، رشته های زود بازده در مقطع فوق دیپلم (کالج ها) و سپس مقاطع مختلف دانشگاهی پیدا کنند. در درجه اول، به جای این که یکی از اهداف مهم از تحصیلات عالیه کسب وجهه اجتماعی و دریافت لقب دکتر یا مهندس یا تاخیر انداختن سربازی باشد، کسب درآمد بیشتر و یافتن کار، محور اصلی انتخاب داوطلبان است. اگر دانش آموز بنیه مالی لازم یا علاقه به ادامه تحصیل را نداشته باشد یا بداند پس از گرفتن وام تحصیلی توانایی یافتن کار و بازپرداخت را نخواهد داشت، دلیلی نمی بیند به دنبال مدرک کارشناسی، ارشد یا دکترا باشد. دولت ها کوچک و درصد کارمندان کم هستند، لذا کارمندی دولت نمی تواند به عنوان یک هدف در نظر گرفته شود. دوم: دانشگاه ها اکثرا رایگان نیستند لذا انتخاب رشته و تحصیل (حتی با وجود امکان گرفتن وام) با حساب و کتاب و برمبنای آینده نگری و اقتصاد انجام می شود، این گونه نیست که دانش آموز بتواند ده ها و حتی صد رشته را انتخاب کند و بداند که هر رشته ای در دانشگاه دولتی قبول شد تنها مخارج جانبی (که آن را هم تلاش می کند با گرفتن خوابگاه و غذای دانشجویی و سایر تسهیلات کاهش دهد) بر دوش وی خواهد بود.

با این توصیف یکی از نکات مورد غفلت در آموزش عالی که موجب هزینه زیاد برای دولت و از طرف دیگر حجم زیاد داوطلب دانشگاه ها شده است، غلبه فرهنگ تحصیل برای تحصیل بوده که صد ها هزار دانش آموخته فاقد مهارت یا ناتوان از یافتن کار براساس مدرک تحصیلی را به جای گذاشته است. دانش آموز با تکیه بر تحصیل رایگان یا با پشتوانه خانواده که تصور می کنند فرزند آنها اگر لیسانس و بالاتر نگیرد آنها کم گذاشته اند و فرزندشان به جایی نخواهد رسید، به هر صورت چند سالی را در دانشگاه خواهد گذراند تا بعد دست تقدیر چه کند.

نکته مهم بعدی نحوه آموزش در دانشگاه هاست. اگر چه در غرب هم موسساتی نمره فروشی می کنند تا دانش آموزان بتوانند به دانشگاه مورد علاقه خود بروند اما به طور معمول تکالیف زیاد گروهی و فردی و حجم زیاد درس به شکلی برنامه ریزی شده که افراد ضعیف را از دور خارج می کند از این رو فرض این که اگر کسی رشته ای را قبول شد بتوان گفت به هر تقدیر آن را تمام هم خواهد کرد، فرض دقیقی نیست. دانش آموزی که خود را آماده نکرده باشد عملا امکان پیشرفت نخواهد داشت، پس عبور از سد ورود به دانشگاه به معنی ورود به نوبت گرفتن مدرک نیست. این هم مانع دیگریست که موجب می شود آموزش عالی برای قشری از دانش آموزان به عنوان کارخانه تولید مدرک تلقی نشده و کسانی راهی آن شوند که استعداد و توان لازم را در خود می بینند.

نکته بعدی، دادن اهمیت زیاد به تجربه در محیط های کاری است. دیده می شود موسسات و مراکزی که مشاغل مورد نیاز آنها نیازی به کسب مجوز از مراجع مستقل ندارند (مثل رشته ای پزشکی که در آنها حوزه کاری هر مقطع مشخص و شخص باید مجوز لازم را کسب کرده باشد)، اولویت به کسی داده می شود که نشان دهد کار مورد نظر را بهتر انجام خواهد داد. برای مثال اگر کسی کارشناسی ارشد برنامه نویسی و یک سال تجربه برنامه نویسی داشته باشد، نمی تواند از یک فرد دارای دیپلم ولی با سابقه سه سال و دارای نمونه کار خوب پیشی بگیرد. دلیل این امر هم توجه موسسات و شرکت ها به سوددهی و بازده کاری است. هدف آنها از استخدام یک شخص بهره وری بیشتر است و هر کسی را تشخیص دهند می تواند بهتر کار کند استخدام می کنند لذا مدرک در درجات بعدی اهمیت قرار می گیرد. اما در کشور ما که خصوصی سازی به شکل همه گیری اجرا نشده، صاحبان شرکت ها و مدیران خیلی دغدغه سود و زیاد ندارند از این رو در گزینش کارمند و کارگر ممکن است توجه اصلی به تخصص و مهارت نشود.

در مجموع نگاه یک بعدی به مشکل کنکور و درست کردن ضد ارزشی به اسم مافیا و بعد هدف گیری در جهت حذف آن، به تنهایی نمی تواند یک معضل اجتماعی چند وجهی که به فرهنگ و باورهای مردم، وضعیت دانشگاه ها و نحوه شغل یابی و کاریابی نیز مربوط می شود حل کند. باید تلاش نمود تا ابتدا هدف از تحصیلات عالیه تبیین شده و خدمت صادقانه به اجتماع جایگاه مهم تری از لقب دکتر و مهندس پیدا کنند. باید سیستم حقوق و دستمزد و اخذ مالیات و کمک های دولتی به گونه ای باشد که حداقلی از زندگی برای همه سطوح فراهم و در عین حال امکان رشد فراهم شود. باید خصوصی سازی به سطحی برسد که حتی مدیران و کارمندان ارشد هم وقتی نتوانستند به مجموعه خود سودی برسانند خود مجموعه آنها را عوض کند نه این که مجبور شویم قانون منع به کارگیری بازنشستگان داشته باشیم تا مبادا افرادی تا جان در بدن دارند میزشان را رها نکنند در حالی که مشخص نیست بازدهی آنها به چه میزان است و ... کنکور و گردش مالی میلیاردی آن مثل درجه تب یک نماد اجتماعی است، نمادی که نشان می دهد اشتیاق زیادی برای تحصیلات عالیه به ویژه در دانشگاه ها و رشته های خاص وجود دارد، پس باید زمینه های فرهنگی و اجتماعی این اشتیاق را هم بررسی و تحلیل کرد.

دیدگاه کاربران

سوسان۶۶۶۲۵۹۰۸:۳۳:۳۴ ۱۳۹۷/۹/۱۷
انحصار عامل اینهمه بد بختی است اگر ما در کشور به اندازه کافی پزشک متخصص و دندانپزشک و وکیل داشته باشیم و بازار انحصار مثل رشته مهندسی شکسته شود دیگر کسی نمیخواهد به خاطر پول اینهمه دل به کنکور ببندد همه تحصیلات ایرانیان به خاطر پول است در دهه 70 و 80 به خاطر رشته مهندسی عمران سر و دست میشکستند اما امروزه دیگر کسی سراغ این رشته نمیرود چون انحصار شکسته شده است باید در دندانپزشکی و پزشکی و وکالت هم انحصار بشکند
ناشناس۶۶۶۴۰۴۱۰:۲۷:۱۹ ۱۳۹۷/۹/۱۷
افرین دقیقا همینطوره
ناشناس۶۶۶۴۴۷۱۰:۵۷:۵۸ ۱۳۹۷/۹/۱۷
یادمه اوایل دهه ۸۰ تو کل استان ما فقط دانشگاه آزاد مرکز استان لیسانس عمران داشت و دانشگاه دولتی برای رشته های مهندسی اصلا نداشتیم برای صندلی های همون دانشگاه آزاد هم رقابت وجود داشت و هر کسی که اون موقع لیسانس میگرفت اوضاع کار دولتی یا خصوصی خوب بود ولی الان با وجود تاسیس دانشگاه دولتی که مهندسی عمران هم داره دانشجو هاش همه نا امیدند اومدند یه لیسانسی بگیرند و بعد ببینند آینده چی میشه.
ناشناس۶۶۶۴۳۱۱۰:۵۱:۴۱ ۱۳۹۷/۹/۱۷
الان عوامل این موسسات میان اینجا کامنت میزارند که کنکور عادلانه ترین راهه و اگر نباشه چنین میشه و چنان میشه. برادر من خواهر من داری به قیمت نابودی روح و روان این بچه ها کاسبی می کنی نسل های قبلی زیر این داعش آموزشی نابود شدند حداقل بزار آینده نسل های بعدی خراب نشه. اگه کنکور امتحان عادلانه و استانداردی بود که همون کتاب درسی کفایت میکرد دیگه نیازی به جزوات و کتاب ها و دی وی دی های شما نبود.
ناشناس۶۶۶۸۹۳۱۵:۳۳:۵۱ ۱۳۹۷/۹/۱۷
کنکور تنها راه عدالت برای ورود نخبگان به دانشگاه می باشد.
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. بازی با کلمات

  2. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  3. ۳۲ هزار مجوز استخدام فرزندان شهدا و ایثارگران اخذ شد

  4. اقدامی  اشتباه، در زمانی اشتباه تر!

  5. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  6. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  7. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  8. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  9. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  10. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  11. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  12. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  13. نحوه رفتار متفاوت فروشندگان در برابر پوشش حجاب مشتریان

  14. منظور: افزایش دائم دستمزدها به ‌رفاه مردم کمک نمی‌کند

  15. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  16. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  17. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  18. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  19. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  20. واکنش بلینکن به حادثه اصفهان/ به مجازات ایران پایبند هستیم!  

  21. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  22. سردار حاجی زاده با تسلیحات قدیمی و حداقلی به اسرائیل حمله کردیم /از موشک های هایپرسونیک ۲ استفاده نشد

  23. برخی مسئولان بدلیل کارهای بی‌قاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند        

  24. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

  25. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

آخرین عناوین