خداحافظی با وزیر پرحاشیه + آخرین حاشیه
امروز خبری مبنی بر استعفای عباس آخوندی از وزارت راه و شهرسازی منتشر شد. آخوندی نامه استعفای خود را که در تاریخ ۱۰ شهریور ماه خطاب به رئیس جمهور نوشته شده بود در کانال تلگرامی اش منتشر کرد.
آخوندی در این نامه نوشته به دلیل اختلاف نظر با رئیسجمهور بهتر از وزارت راه و شهرسازی مرخص شود.
عباس آخوندی استعفا داد + تصویر نامه
بیشتر بخوانید:
اختلاف آخوندی با رئیس جمهور از کجا شروع شد؟
جایگزین آخوندی از مازندران میآید؟
با انتشار عمومی این نامه و اعلام صریح آخوندی مبنی بر اینکه امروز، آخرین روز کاریاش است، رسما باید آخوندی را جداشده از دولت دانست. وزیری که در کارنامهاش حاشیه بر متن غلبه داشت. آخرین حاشیه او هم امروز در کش و قوس استعفایش به وقوع پیوست.
آخرین حاشیه آخوندی، مجادله مجازی با کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان بود. ماجرا از نامه آخوندی به علی لاریجانی درباره FATF آغاز شد. آخوندی از ترس اینکه FATF توسط هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص، منطبق با سیاستهای کلی نظام اعلام نشود، در این نامه به لاریجانی نوشته بود اینکه مجمع تشخیص درباره مصوبات مجلس و انطباق یا عدم انطباق آنها با سیاستهای کلی نظام اظهارنظر کند در قانون اساسی نیست و محل اشکال است.
این نامه با واکنش توییتری عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان روبرو شد:
توییت کدخدایی با پاسخ آخوندی در کانال تلگرامش همراه بود. آخوندی نوشت:
«مایهی تاسف است که حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان قانون اساسی آییننامه انتشار نیافته مجمع تشخیص مصلحت را حاکم بر قانون اساسی میداند.
قانون اساسی میثاق ملی، ثمرِ انباشتِ تجربهی تاریخی و نتیجهی مجاهدتهای ملت ایران در عصر حاضر است. به نظر میرسد که قانون اساسی اگر دو نگهبان چون ایشان داشته باشد، نیاز به هیچ مهاجمی ندارد.
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کین ره که تو میروی به ترکستان است»
اما این پایان ماجرا نبود و با اعلام استعفای آخوندی، کدخدایی مجددا توییتی منتشر کرد:
اصل ماجرا این است که آخوندی و دوستان او در دولت میترسند FATF توسط شورای نگهبان مطابق با شرع و قانون اعلام نشود یا بهواسطه اعلام مجمع تشخیص به شورای نگهبان، مطابق با سیاستهای کلی اعلام نشود و در تلاشند با رایزنی از این گردنه به سلامت، عبور کنند. ما که هیچوقت علت اصرار زیاد دولت بر FATF را نفهمیدیم.
***
عربستان قتل خاشقچی را پذیرفت
بالاخره پس از گذشت 17 روز از ناپدید شدن جمال خاشقچی روزنامهنگار سعودی، دولت عربستان به قتل او در کنسولگری سعودی اعتراف کرد.
عربستان به قتل «خاشقچی» اعتراف کرد
متن بیانیه رسمی عربستان درباره کشته شدن خاشقچی
اما این بیانیه با واکنشهایی روبرو شد. کاخ سفید طی بیانیهای خواستار تحقیقات سریع و شفاف در این خصوص شد، ترامپ توضیح ریاض را معتبر دانست و گزارشگر سازمان ملل گفت هیچ دولتی نباید توضیح حکومت عربستان سعودی درباره قتل روزنامهنگار منتقد این کشور را قبول کند.
پرواضح است حکام سعودی شرایط سخت و پیچیدهای را تجربه میکنند. شاید هیچکس تا چندماه پیش گمان نمیکرد چنین اتفاقاتی رخ دهد. عربستان به دنبال این است که خود را از مهلکه نجات دهد، اما به نظر میرسد اینبار، کاری بس مشکل پیش رو دارند. هرچند این ماجرا ابعاد گستردهای دارد و باید به دقت بررسی شود.
***
دفاع محمدرضا جلاییپور از شفافیت آرای نمایندگان
محمدرضا جلاییپور، فرزند حمیدرضا جلاییپور و از فعالان جوان اصلاحطلب که سابقه بازداشت در سال 88 را در کارنامه خود دارد مقالهای در روزنامه ایران نوشت و در آن از شفافیت آرای نمایندگان دفاع کرد. جلاییپور در این مقاله ده دلیل برای ترجیح شفافیت آرای نمایندگان ذکر میکند:
نظارت شهروندان، افزایش نظارت احزاب و نهادهای سیاسی جامعهمحور، افزایش نظارت رسانهها، [جلوگیری از] انواع فساد پارلمانی، آگاهیهای عمومی و زمینه برای بهبود عملکرد گروههای حمایتگری و فراخوان ها آموزش عمومی و گفتوگوی عمومی درباره خیر همگانی، پاسخگوترشدن ملاحظات نمایندگان، تصمیمگیری بهتر در انتخابات آینده، زمینه برای بهبود عملکرد گروههای حمایتگری و فراخوان ها، تجربه خوشفرجام سایر کشورها و شورای شهر تهران در زمینه شفافیت آرا.
علاوه بر ذکر این مزیتها، جلاییپور پیشنهاداتی برای بهتر شدن این طرح ارائه کرده است:
«صدا و سیما موظف شود با راهاندازی شبکه تلویزیونی اختصاصی مجلس ایران، نه فقط همه جلسات صحن علنی، بلکه همچنین همه جلسات کمیسیونهای مجلس را به طور کامل پخش زنده کند و سایت اینترنتی مجلس هم موظف شود همه این جلسات را آنلاین و زنده پخش و برای همیشه آرشیو کند.
شفافیت مرکز پژوهشهای مجلس و سازمان اداری مجلس (از جمله اطلاعات کارمندان و مدیرانشان و حقوق دریافتیشان) هم میتواند در این طرح پوشش داده شود.»
جلاییپور در انتهای مقالهاش پاسخ نقدهای علی مطهری و محمد صادقی بر این طرح را اینگونه داده است: «عدهای از نمایندگان اصلاحطلب به اینکه این طرح اکنون بیشتر توسط اصولگرایان مجلس و رسانههای نزدیک به اصولگرایان حمایت میشود حساس بودهاند. این نمایندگان توجه نداشتهاند که اولاً طرح شفافیت آرا اولین بار دو سال پیش توسط محمدجواد فتحی و با امضای جمعی از نمایندگان اصلاحطلب در مجلس مطرح شد و متاسفانه رای نیاورد. ثانیاً تصویب این طرح نمونهای از اقدامات دوجناحی (bipartisan) مجلس میتواند باشد که همراهی کنونی بخشی از اصولگرایان با آن شایسته استقبال و افزاینده احتمال تصویب آن در مجلس است...
بیم رد صلاحیت توسط شورای نگهبان و فشارهای ناروای نیروهای امنیتی و بخشهایی از رایدهندگانِ حوزه انتخابیه یا دولت بر نمایندگان بر اساس آرای شفاف نمایندگان از دیگران نگرانیهای تعدادی از نمایندگان اصلاحطلب بوده است. در پاسخ توجه این نمایندگان را به این چند نکته جلب میکنم:
اولاً نمایندهای که از بیم رد صلاحیت یا فشار نهادها مسئولانه رای ندهد چندان نماینده صالحی نیست. ثانیاً نهادهای امنیتی و شورای نگهبان همین حالا هم به لاگ الکترونیک آرای مخفی نمایندگان، شنودهای مکالمات و نطقها و تذکرات علنی و امضای طرحهای آنها دسترسی دارند و اگر بخواهند نمایندگان پیشروی اصلاحطلب را رد صلاحیت کنند یا تحت فشار قرار دهند بدون شفاف شدن آرای نمایندگان هم چنین میکنند. ثالثاً فشار اجتماعی شهروندان و احزاب و رسانههای مسئول به نمایندگان و بیم نمایندگان از کاهش اقبال عمومی و رای مردم کمتر از بیم آنها از نهادهای امنیتی و شورای نگهبان نیست. شفافیت آرا امکان و احتمال هر دو را افزایش میدهد و با افزایش آگاهیهای عمومی و مشارکت شهروندان فشار جامعهمحور برای حُسن عملکرد نمایندگان میتواند بیشتر از سایر فشارها برای سوءعملکرد نمایندگان شود.»
و در آخر هم پذیرفته است که «متاسفانه تاکنون احزاب و چهره های شاخص اصلاحطلب، انجمنهای دانشجویی، سمنها و رسانهها چندان در دفاع از این طرح فعال نبودهاند و وارد گود حمایت از آن نشدهاند.»
بسیار بسیار خوشحالیم که این صدا از اردوگاه اصلاحطلبان به گوش میرسد. همانگونه که قبلا چندبار نوشتیم، مطالبه شفافیت را نباید به مطالبهای سیاسی تبدیل کرد. باید به شفافیت و مبارزه با فساد به عنوان پروژههایی ملی نگریست و از آن حمایت کرد. هر کسی از شفافیت حمایت کرد، چه اصلاحطلب باشد و چه اصولگرا، باید او را تشویق کرد و همه با هم باید برای نهادینه شدن شفافیت تلاش کنیم.
***
میخواهند ظرفیت قالیباف را از بین ببرند
محسن پیرهادی دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت در گفتوگو با ایلنا، درباره رونمایی از مانیفست نواصولگرایی و ارتباط این مانیفست با سازوکار جمنا به عنوان شورای همافزایی اصولگرایان به ویژه در آستانه انتخابات مجلس گفت: ضمن رونمایی از مانیفست نواصولگرایی با جمنا هماهنگ هستیم ولی به فرایند آنها انتقاد داریم. ما به جمنا معتقدیم، در جلسات آنها شرکت میکنیم اما در عین حال به آنها انتقاد داریم.
پیرهادی در مورد ادعای مطرح شده در مانیفست اصولگرایی در خصوص خودانتقادی علیرغم وجود پروندههای فساد مالی در شهرداری دوران قالیباف گفت: اگر تخلفی صورت گرفته باشد نوانتقادی داریم اما جایی که به اتهامات و دعواهای سیاسی برمیگردد مبنایی ندارد که به آن بپردازیم. تخلفات مالی ساز وکار مشخصی از جمله دادگاه و قاضی دارد. اگر ایشان در قوه قضاییه محکوم شد جریان اصولگرا میتواند بگوید «آقا شما محکومیت دارید».
وی افزود: اتفافا به خاطر کارآمدی قالیباف که یک سرمایه اجتماعی با خود به همراه دارد است که به او اتهامات واهی میزنند و هیچ کدام از اتهامات اثبات نمیشود. یعنی مستندی ندارند که اثبات کنند. این نشان میدهد این فرد ظرفیتی دارد که میخواهند از بین ببرند. هرجایی که میخواهند بگویند در میان اصولگرایان مدیر کارآمدی داریم، قالیباف را مثال میزنند. خود اصلاحطلبان هم به کارآمدی قالیباف اذعان دارند ولی میگویند خط سیاسی ما به او نمیخورد.
قباله اصلاحات به نام اصلاحطلبان شناسنامهدار نخورده است
محمدعلی ابطحی فعال سیاسی اصلاحطلب، در خصوص ایجاد فضای ناامیدی در بدنه جریان اصلاحات با توجه به نقد پیرامون عملکرد رییسجمهور و لیستهای امید در مجلس و شورای شهر به آفتاب یزد گفت: من همیشه روی این جمله تاکید کردم که نیاز جامعه ایران اصلاحطلبی و نه اصلاحطلبان است... قباله اصلاحطلبی به نام اصلاحطلبان شناسنامهدار نخورده است؛ هرکس به آن تفکر اصلاحطلبی که دولت اصلاحات از سال ۷۶ روی آن تاکید دارند، اعتقاد داشته باشد که گفتند از دل این جامعه همواره باید به فکر نو کردن افکار و رفتار باشیم، یک اصلاحطلب ریشهدار است چه نامش در جریان اصلاحطلب ثبت شده باشد و چه در قالب پارلمان و شورا باشد... وی ادامه داد: معتقدم اصلاحطلبی تنها راه آینده کشور است و هر زمان که جامعه از این موجهای احساسی بگذرد؛ به جریانهای غیربدلی این تفکر بازگشته و اصلاحطلبی را برای رسیدن به اهداف خود دنبال میکند.
صادق زیباکلام استاد دانشگاه میگوید: « اظهارات برخی مسئولان درباره اینکه شما مردم خودتان باعث و بانی شرایط موجود به واسطه انتخابتان هستید، مثل این است که امروز از موضع بالا به آنها بگوییم مردم، خودتان انقلاب کردید پس همینی که هست. به نظر من این بزرگترین ظلم و جفا هم در حق انقلاب و هم در حق مردم است. آنچه مردم در این 4 دهه در آرزوی رسیدن به آن برایش پای صندوق رای میآمدند، آنی نیست که امروز میبینیم. بدیهی است مردم هیچ گاه انتظار نداشتند در پس امیدهای 40 ساله خود همواره بحران سیاسی و اقتصادی را به دلیل عملکرد برخی از مدیران ببینند.»
وی در گفتوگو با آفتاب یزد میگوید: «شما اگر به سالهای 56 تا 58 و ادبیات انقلاب در آن دوران برگردید، بهتر در میابید که امید و خواسته مردم از اینکه برای تحول در کشور به خیابانها آمدند چه بود.» این استاد دانشگاه در ادامه اظهار میکند: «اینکه اکنون برخی مرتب میگویند آنچه که امروز اتفاق میافتد خواست مردم است پاک کردن صورت مسئله است. آرمانهای مردم در تمام این سالها چیز دیگری بود.» زیباکلام می گوید: «... حسن روحانی که مردم به او رای دادند، حسن روحانیای است که آن سخنرانیها را قبل از 29 اردیبهشت 96 و آن مناظرههای انتخاباتی را انجام داد. طبیعتا آن روحانی با رئیس جمهوری که عملکرد امروز را داشته خیلی فاصله دارد.»