عملکرد نامطلوب خانه کارگری ها در وزارت کار

رضا امینی،   3970727044 ۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۴ تکراری یا غیرقابل انتشار

سال هاست که وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی چه قبل ازادغام و چه بعد از آن در دستان احزاب دو قلوی کارگری اصلاح طلب یعنی خانه کارگر و شاخه سیاسی آن حزب اسلامی کار است، خانه کارگری که از سال 69 تاسیس شد و افرادی مانند علیرضا محجوب، ابوالقاسم سرحدی زاده، علی ربیعی و حسین کمالی از اعضای موسس و شورای مرکزی این تشکل هستند.

از میان این افراد کمالی، سرحدی زاده و علی ربیعی که از موسسان خانه کارگر و حزب اسلامی کار هستند جمعاً 17 سال در این وزارتخانه وزیری کرده اند، این در حالی است که وقتی صفدر حسینی یا خالقی وزیر کار بودند نیز نیروهای خانه کارگرهمچنان اکثریت پست های کلیدی این وزارتخانه را در قبضه داشتند.

منتقدان خانه کارگر اعتقاد دارند 17 سال سیطره این تشکل بر وزارتخانه با شعار حمایت از کارگر صورت گرفته در حالی که این تشکل های سیاسی توانسته اند فقط نیروهای وابسته به خود را در هیئت مدیره و پست های کلیدی شرکت های زیر مجموعه سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی منصوب کنند. این انتقاد این روزها با حضور یکی از وابستگان به خانه کارگر در قامت مدیرعاملی شستا رنگ و بوی جدی تری به خود گرفته و اصلاح طلبان در گعده ها و محافل خود در کنار نقد شدید این تشکل ، خواستار تغییرات گسترده در مجموعه مدیریتی این وزارتخانه هستند.

حضور همزمان موسسان خانه کارگر در وزارت کار اشتباهی بوده که تاکنون دود آن فقط به چشم قشر کارگر رفته است، قشر کارگری که خانه کارگر باید از آن دفاع کند اما در مدت 17 سال پس از انقلاب چون یک خانه کارگری وزیر بوده، سکوت اختیار کرده است. دبیرکل خانه کارگر در حالی رخت کارگری بر تن می‌کند که حداقل اقدام لازم از جمله اخطار به وزیر کار در مورد اجرای ماده 7 قانون کار را نداشته است.

نگاهی به عملکرد خانه کارگر در بخش های دیگر این وزارتخانه نیز هویدای این است که عملکرد ضعیف، باعث شده این وزارتخانه با مشکل جدی روبرو شود. همچنین برخی شرکت های زیر مجموعه صندوق بازنشستگی نیز اوضاع بسامانی ندارند .

به گفته حسن اعتمادزاده دبیر سابق هیئت امنای سازمان تامین اجتماعی تا سال گذشته دو سوم از شرکت های زیر مجموعه شستا زیاده شده اند. سازمان فنی و حرفه ای که قرار بود بازوی مهارت آموزی سیستم آموزشی کشور باشد این روزها به یک سازمان نارکارمدی تبدیل شده که معلوم نیست خروجی اش چیست و چقدر در واقعیت –نه آمارهای کاغذی- به جوانان مهارت یاد داده است.

بحران صندوق بازنشستگی کشوری جدی است و اگر تدبیری برای این صندوق اندیشیده نشود خطر فاجعه آمیز قشر کارگر و بازنشستگان را تهدید می کند. با این تفاسیر گویا حسن روحانی و حلقه اطراف وی به این جمعبندی رسیده اند که عملکرد خانه کارگری در وزارت کار منفی بود است و قصد دارند این وزارتخانه را از سلطه این تشکل خارج کنند.

ثابت کننده این مدعا نیز رفتار دولت در قبال استیضاح علی ربیعی است که مشخص بود دولت بدش نمی آمد که هزینه عزل ربیعی بر دوش مجلس باشد. نارضایتی ها و انتقادات به عملکرد خانه کارگری ها در وزارت کار روحانی را متقاعد کرده که تیم مدیریتی جدیدی را راهی این وزارتخانه کند.

انتخاب شریعتمداری برای این وزارتخانه اما افتادن از چاه به چاله است، شریعتمداری عملکردی بسیار بد در وزارت صنعت، معدن و تجارت داشته و دود حضورش در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به چشم کارگران و مستمری بگیران تامین اجتماعی می رود. حتی اگر خانه کارگری ها و حزب اسلامی کار این روزها لابیگر حضور شریعتمداری در این وزارت باشند و مصاحبه حمایتی بکنند، یک موضوع مشخص است و آن این است که دوران تسلط خانه کارگر بر وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی گذشته و مدیران وابسته به این تشکل باید به فکر خروج از وزارتخانه باشند.