آقای دکتر حسن روحانی، رئیس جمهور محترم کشورمان امروز در مراسم آغاز سالتحصیلی دانشگاهها در دانشگاه تهران در واکنش به منتقدین خود در اتخاذ سیاست گفتاردرمانی، بیان داشت: بله، "گفتار درمانی" خیلی موثر نیست اما "امید درمانی" مهم است!
ایشان در تائید گفته خود که گمان می رود عبارت جدیداش تا مدتها نُقل محافل سیاسی و مرسوم ادبیات سیاسی کشور باشد، گفت: به محض انتخابم در انتخابات سال 92 دلار سقوط کرد چرا که کلید اصلی دولت یازدهم، امید مردم بود و میدیدند که هر روز گرهای گشوده میشود.
اما آقای روحانی این را نگفت که کاهش چند صدتومانی نرخ دلار در مقطع زمانی یاد شده و حتی چندماه قبل از تشکیل دولت یازدهم، نه محصول عملکرد دولت او بلکه تابعی از فضای روانی و بین المللی حاکم بر کشور بود.
خوب بود که آقای رئیس جمهور این را هم با شجاعت اعتراف می کرد که امروز مردم بهای همان سیاست غیراصولی و انقباضی مهار تورم در دولت یازدهم را می پردازند، تصمیمی به غایت غلط که ماههاست شبیه یک سونامی ویرانگر عمل کرده و تازه آقای رئیس جمهور به تعبیر خود "امید درمانی" می کنند!
آقای رئیس جمهور! اصلاً فرض بگیریم که سقوط قیمت دلار در سال 92 حاصل تئوری و عمل دولت تدبیر و امید بود، اما با این ضرب المثل معروف چگونه کنار می آئید که می گوید: داشتم داشتم حساب نیست، دارم دارم حساب است!
وقتی در فاصله زمانی چند ثانیه از اعتراف تلویحی به شکست سیاست "حرف درمانی"، نبش قبر کرده و می خواهید برای توجیه افکار عمومی، سال 92 را مستند ادعای خود قرار دهید دیگر چه اصرار و دلیلی دارد که دنبال تولید مفاهیم انتزاعی در ادبیات سیاسی باشید؟
مردم در زمان حال و با واقعیات زندگی می کنند و کاری به گذشته ندارند، می گویند که آقای رئیس جمهور از گذشته نگویید ،از امروز برایمان حرف بزنید.