به گزارش الف، هنگامی که رئیس جمهور امریکا از توافق هسته ای بین المللی با ایران خارج شد، گمان می کرد که دولتهای غربی نیز به تقلید از ایالات متحده از توافق عقب نشینی می کنند و تنها روسیه و چین در کنار ایران می مانند. اما با باقی ماندن هم پیمانان غربی آمریکا در توافق هسته ای، دولت ترامپ سیلی محکمی خورد. در ادامه، تنها اسرائیل در کنار آمریکا باقی مانده و تلاش کرد با ارائه مدارک جعلی در سازمان ملل، اینطور وانمود کند که ایران در حال ادامه فعالیتهای هسته ای خود برای ساخت بمب است!

العهد در ادامه می نویسد: اتحادیه اروپا در بحث توافق هسته ای در کنار روسیه و چین ایستاد و این شاخص مهمی است که نتایج آن به مرور زمان روشن می شود و حکایت از آن دارد که سیطره آمریکا بر دولت های غربی در حال از بین رفتن است. همین مساله باعث شد آمریکا اعلام کند که علاوه بر ایران، هر دولت یا شرکتی که با ان در تعامل باشد نیز تحریم خواهد شد.

این تهدید، برای روسیه و چین چندان اهمیتی نداشت؛ چرا که پیش از این به امریکا پشت کرده بودند. اما دولتهای غربی که همچنان با ایالات متحده ارتباط اقتصادی، امنیتی و نظامی دارند، هدف اصلی تهدید آمریکا در مورد اعمال تحریم هستند.

علاوه بر این، ترامپ اعلام کرد که تلاش می کند صادرات نفت ایران را به صفر برساند و این به معنای تلاش برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی است که صرف موجودیت آن، تهدیدی برای نفوذ امریکایی صهیونیستی در جهان است. براساس آمار تولید نفتی ایران پس از امضای توافق هسته ای در سال 2015، به 3.2 میلیون بشکه نفت در روز رسیده که یک میلیون از آن برای صادرات جهانی است.

در پاسخ به این تهدید آمریکا، ایران اعلام کرد در مقابل صادرات نفت از تنگه هرمز را متوقف خواهد کرد و ما می افزاییم که ایران همچنین قادر است به کلی مانع انجام تجارت جهانی از طریق باب المندب شود.

در این جا، به برخی نتایج اقتصادی، سیاسی و نظامی توقف صادرات نفت ایران اشاره می کنیم:

1-فقدان 2 میلیون بشکه نفت در روز، در بازار جهانی موجب فروپاشی کامل بازار نفت جهان می شود؛ چرا که بازار جهانی ظرفیت تحمل غیاب هر کالایی را دارد، جز نفت و گاز که در تمام ادوار حیات معاصر نقشی اساسی را ایفا کرده اند.

2-فروپاشی بازار نفت باعث سقوط فوری دلار می شود، به این دلیل که اگر قیمت هر بشکه نفت امروز 80 دلار است و ده روز دیگر به 500 دلار می رسد، بدین معناست که 500دلار پس از ده روز مساوی با 80 دلار امروز است؛ یعنی آمریکا مانند بالون با دلار پرواز می کند و کسی نمی داند که چه زمانی بالون امریکا منفجر و پاره شده و به زمین سقوط می کند.

3-در صورتی که بازار نظامی نفت به حالت انفجار برسد، قطعا عملیات فروش کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، متوقف شده و تجارت نفت به صورت کلی به بازار سیاه منتقل می شود که معامله در آن نه با دلاری که ارزش آن در حال کاهش است، بلکه با طلا صورت می گیرد و این مساله به معنای سقوط نظام مالی، تجاری و اقتصادی جهان و افزایش دلالی و سقوط  حکومت ها و شعله ور شدن جنگهای داخلی و منطقه ای در هر مکانی، بویژه در اروپای غربی است.

4-دولت ترامپ برای جلوگیری از سقوط هیبت آن در برابر هم پیمانان قدیمی اش و برای جلوگیری از خروج کامل آنها از فرمانبرداری از آمریکا، تلاش می کند جایگزین هایی برای نفت ایران بیابد و به این منظور، اساسا به سعودی ها چشم دوخته است. اما عربستان در حال حاضر به دلایل تکنولوژیکی و ... نمی تواند تولید نفت خود را در حد مطلوب آمریکا، افزایش دهد. یعنی «شکاف» همچنان پابرجاست و این مساله آمریکا را بر آن داشت تا از توافق اخیر بین عربستان و روسیه، مبنی بر افزایش تولیدات نفت انها برای پر کردن شکاف حاصل از نبود نفت ایران در بازار، چشم پوشی کند؛ بدین معنا، تمام ابهت آمریکا و تحریم های عداوت آمیز آن با روسیه رنگ می بازد. اما در این میان، سوالی مطرح می شود:آیا روسیه نیز در مقابل چند میلیارد دلار و رابطه تجاری موقت و تضمین نشده با عربستان سعودی، به محاصره علیه ایران و نفت آن کمک می کند؟

به عقیده ما، روسیه تعداد زیادی از سربازان خود را در جنگ علیه تروریسم در سوریه از دست داده و رابطه دوستی آن با ایران، با خون و آتش مزین شده است. روسیه از اخوّت خون و سلاح با ایران، محافظت نموده و از توافق با عربستان، بعنوان پوششی برای کمک به فروش نفت ایران استفاده می کند.

اما در صورتی که ایران مجبور به غرق کردن نفت کشی در تنگه هرمز یا ورودی باب المندب شود، این مساله ای دیگر است..

در هر صورت، آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی، در این دعوا، قطعا طرف شکست خورده خواهند بود...

منبع: صوفیا جورج حداد/ مترجم: مریم نصرالهی