تینا جلالی در اعتماد نوشت: چهار ماه به برگزاری مهمترین رویداد سینمایی کشور زمان باقیمانده، با اینکه رییس سازمان سینمایی اواخر سال گذشته بهصورت تلویحی به نام دبیر جشنواره فیلم فجر اشارهکرده بود اما نام دبیر در سال جدید رسانهای نمیشد تا اینکه بالاخره ابراهیم داروغهزاده به طور رسمی دبیر سیوهفتمین جشنواره ملی فیلم فجر شد.
هر سال در موسم برگزاری جشنواره فیلم فجر اما و اگرهایی هم در مورد نحوه برگزاری این رویداد شکل میگیرد. اینکه چه تعداد فیلم قرار است در این رویداد نمایش داشته شود و چه فیلمسازانی در این رویداد شرکت میکنند هر سال محل بحث و مجادله زیادی میشود. اما آنچه مسلم است اینکه در طول سیوشش سال برگزاری، این رویداد رویکردها و شکل و شمایلهای مختلفی به خود دیده است. یک سال بر تعداد سیمرغهای جشنواره اضافه شده، حال آنکه سال دیگر از تعداد بخشهای آن کاسته شده است. یک سال محلی بوده برای بروز و ظهور استعدادهای جوان و سالی دیگر حرفهایها کرسی بیشتری در این رویداد داشتند. سالها جشنواره در دو بخش ملی و بینالمللی برگزار میشد اما بهیکباره دیدیم جشنواره فیلم فجر به دو بخش ملی و بینالمللی تقسیم شد. در این سالها سیاستهای متغیر دیگر به بخشی از جشنواره الصاق شده بهطوریکه هر سال فیلمسازان منتظر اعلام آییننامه جدید این رویداد مهم سینمایی هستند.
اما در ادامه سیاستهای متغیر جشنواره فیلم فجر، چند سالی است که بخش فیلمهای اول یا همان «نگاه نو» از این رویداد حذف شده و ساختههای کارگردانان فیلم اولی در یک سبد مشترک با محصولات فیلمسازان حرفهای مورد ارزیابی قرار میگیرد. تعدادی از فیلمسازان جوان در گفتوگو با «اعتماد» نسبت به این جداسازی موضع گرفتند و حذف بخش «نگاه نو» را باعث دلسردی کارگردانان جوان دانستند. از طرفی عدهای هم رقابت بین فیلمسازان حرفهای و جوان را در کنار هم به فال نیک گرفتند چون معتقد بودند خلاقیت و استعداد جوانها به پای فیلمسازان حرفهای رسیده است. در ادامه گزارشهای قبل نظر چند تن از سینماگران را جویا شدیم و نظر آنها را درباره حذف بخش نگاه نو پرسیدیم که میخوانید.
آیا جشنواره فیلم فجر به فیلمسازان جوان هویت میدهد؟
وقتی مسوولان سینمایی تصمیم میگیرند بخش «نگاه نو» را از جشنواره فیلم فجر حذف کنند نباید از آنها بخواهیم این بخش را حذف نکنند تا ما و همنسلانمان در آن حضور داشته باشیم، نکتهای که مهدی فرد قادری کارگردان فیلم «جاودانگی» به آن اشاره میکند و در ادامه به اعتماد میگوید: «هر جشنوارهای شورای سیاستگذاری دارد که درست یا غلط تصمیماتی در مورد این رویداد میگیرد، درنتیجه درخواست برای تغییر قوانین یک جشنواره هر چند که به مذاق ما خوش نیامده باشد از طرف فیلمساز کار عجیبی است.»
در بسیاری از جشنوارههای داخلی وقتی فیلم یک فیلمساز در آن جشنواره پذیرفته نمیشود فیلمساز میتواند نامه کتبی برای بررسی مجدد فیلمش داشته باشد! به اعتقاد قادری شاید تصمیمگیران جشنواره، نخواهند فیلم مربوطه را انتخاب کنند پس دلیلی بر اعتراض نیست: «وقتی قانون شرکت در جشنواره را میپذیریم باید به قواعد آن احترام بگذاریم.»
این کارگردان در ادامه پرسشی مطرح میکند: «اگر آنها نمیخواهند نسل جوان و مستعد سینمای ایران را بازی دهند چرا ما باید بر این موضوع اصرار داشته باشیم؟ از «جاودانگی» (اولین فیلم بلندم) مثالی میزنم: «جاودانگی» ابتدا از طریق تهیهکننده به جشنواره فیلم فجر ارسال شد اما پذیرفته نشد، چند ماه بعدتر اولین حضور این فیلم در جشنواره معتبر رم ایتالیا بود و سپس مونیخ، بعدتر امریکا، فرانسه، انگلیس و تاکنون در بیش از 30 جشنواره جهانی به نمایش درآمده و جوایزی نیز برنده شده است. سینما هنری ذهنی است و در مورد یک فیلم عکسالعملها متفاوت است درنتیجه من همانطور که اعتراضی به جشنواره فجر بابت عدم پذیرش «جاودانگی» نداشتم، طبیعتا از مسوولان جشنواره رُم و مونیخ و... هم تشکر نکردم که فیلمم را نمایش دادند.»
قادری مهمترین وظیفه هر کدام از فیلمسازان را در این میداند که تلاش کنند تا بهترین فیلمی که از پسش برمیآیند را بسازند: «رصد کردن فیلمهای خوب برای حضور در جشنواره کار مدیران جشنواره است که براساس همین انتخاب مدیران برخی از جشنوارهها تبدیل به جشنوارههای بزرگ جهانی میشوند و برخی هم در حد جشنوارههای محلی باقی میمانند.»
کارگردان فیلم جاودانگی با اشاره به اینکه «نسل جوان به توانایی خود ایمان داشته باشند و تواناییهای خود را بشناسند» به نکته جالبی اشاره میکند؛ اینکه «تلاش جوانان بر این باشد که فیلمهای خوب و باکیفیتی بسازند تا جشنوارهها دنبال فیلمهایشان باشند. نه آنکه بیش از نگران بودن برای فیلمهایمان، نگران بخشهای یکی از پنج هزار جشنواره جهان باشیم، شاید گره زدن بیش از حد فیلمها به جشنوارهها تا این حد دور از واقعیت جهانی سینما باشد.»
یکی از دغدغههای مهم برای فیلمسازان جوان این است که نمایش فیلمشان در جشنواره فیلم فجر باعث کسب هویت آنها شود که قادری این موضوع را کاملا رد میکند: «مساله هویت با حضور و یا عدم حضور در هیچ جشنوارهای شکل نمیگیرد. هویت یک فیلمساز در طول زمان و با مجموع کارهایی که انجام داده و انجام نداده است شکل میگیرد. درنتیجه در کل روند فیلمسازی ما حضور یا عدم حضور در یک جشنواره تاثیر آنچنانی ندارد.»
نکته مهم اینکه مهدی فرد قادری امسال دومین فیلم خود را با عنوان «بیوزنی» مقابل دوربین برده و چهبسا اولین نمایش آن در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر باشد. او میگوید: «همیشه در مواجهه با تهیهکنندگان و سرمایهگذاران نه قول حضور در جشنواره داخلی یا خارجی را میدهم و نه در مورد فروش فیلم صحبتی میکنم. بیشتر از آنها دعوت میکنم تا در کنار هم از سینما لذت ببریم و تنها تضمینم این است که بیشترین تلاش خودم را برای فیلم انجام میدهم. درنتیجه به نظرم یکی از دلایلی که شاید حضور در فجر برای فیلمسازان مهم است فشار سرمایهگذار است که من این مساله را از اول مشخص میکنم، درنتیجه اصراری بر حضور در هیچ جشنوارهای ندارم. هرچند مانند همه فیلمسازان از دیده شدن فیلمم در هر جشنوارهای و در هر کشوری خوشحال میشوم.»
آیا حذف بخش «نگاه نو» شور و هیجان را از جشنواره سلب میکند؟
کاوه سجادی حسینی کارگردان فیلمهای «شب بیرون» و «بوفالو» با اشاره به اینکه هر جشنوارهای با هدف، اصول و راه و روش خاص خود برگزار میشود، میگوید: «باید بپذیریم که جشنواره فیلم فجر تنها مکانی است که بهطور خاص کارگردانهای جوان و فیلمهایشان در آن دیده میشوند، به همین جهت حیف است این حق از جوانان دریغ شود.»
در سالهای گذشته بخش «نگاه نو» موجب پویایی جشنواره بوده و منتقدان سینمایی با نگاه موشکافانهتری این بخش را مورد تحلیل قرار میدادند. سجادی در همین راستا توضیح میدهد: «اگر بخش نگاه نو از جشنواره حذف شود شور و هیجان حتی از عواملی که قرار است با جوانان فیلم اولی کار کنند گرفته میشود و وقتی هم شور و هیجان از عوامل سینما گرفته شود پیرو آن سینمای پویا از بین میرود. وقتی پویایی از بین رود سینما درجا میزند و سینما حالش درست نیست.»
این کارگردان در ادامه صحبتش توضیح میدهد: «سال گذشته متاسفانه یکسری فیلمهای خوب کارگردانان فیلم اولی نظیر «درساژ» از جشنواره ملی فجر بازماند. اما خوشبختانه این فیلم در جشنواره جهانی جایزه گرفت و در جشنوارههای دنیا هم با تحسین و تمجید همراه شد. حال سوال اینجاست که چرا جشنواره فجر ما نباید به این نوع فیلمها اهمیت دهد؟»
این کارگردان در بخش دیگر صحبت خود به جشنوارههای معتبر دنیا همچون «کن» اشاره میکند که علاوه بر پذیرش آثار فیلمسازان جوان در بخش رسمی، بخش کارگردانان فیلم اولی هم دارد که در آن به کشف استعدادهای جوان میپردازد: «فیلمسازان جوان در بخش نگاه نو ریسکپذیرتر هستند و فیلمهایشان از جذابیت بیشتری برخوردار است. آنها نسبت به نسلهای گذشته جسورتر هستند و غیرمحافظهکارانه عمل میکنند، چنین فیلمهایی اگرچه با آزمون و خطا ساخته میشود اما درنهایت ماندگارند.»
او در قسمت پایانی صحبت خود میگوید: «با تمام احترامی که برای تیم برگزاری جشنواره فجر قائلم مطمئنم در سیاستهایی که اتخاذ میکنند همه جوانب را میسنجند. همان طوری که چندی پیش بحث این بود که «بخش بینالملل» جشنواره به «ملی» ملحق شود من اعتقاد دارم وجود یک جشنواره منسجم با پایههای محکم از چند جشنواره بهمراتب بهتر است.»
سینمای ایران و تنها جشنواره ملیاش
فیلم «درساژ» اولین ساخته پویا بادکوبه سال گذشته نتوانست به جشنواره ملی فجر راه پیدا کند اما در جشنوارههای مختلف جهانی دیده شد و جوایز زیادی دریافت کرد. او از اتفاق کارگردان برتر فیلم اول جشنواره جهانی هم شد. اینکه چنین فیلمسازانی فیلمشان در جشنواره مهم و معتبر فجر راه پیدا نمیکند علامت سوالهای زیادی برای اهالی سینما به وجود میآورد. این کارگردان میگوید: «اینکه یک جشنواره فیلمی را میپذیرد یا خیر مسالهای کاملا طبیعی است، هیات انتخاب یک فیلم را قبول میکند و فیلمی دیگر را خیر، سلیقه و سیاستهای هر جشنواره ایجاب میکند که اینگونه باشد؛ اما اینکه سینمای کشورمان تنها با یک جشنواره ملی مثل فجر، به تازه واردهایش مجال نمیدهد و اصلا بخشی با نام «نگاه نو» را دیگر به رسمیت نمیشناسد، عجیب است. آنهم با این همه سینماگر جوان فیلم اولی و محدودیتها و دشواریهای بسیار، چه در فراهم کردن بودجه و ساخت فیلم و چه در سالنهای سینما و اکران فیلمهایشان؛ سراغی هم که از نهاد دولتی و غیردولتی با رسالت و عملکرد حمایت از سینماگران جوان فیلم اولی نیست.»
بادکوبه به حرفهایش ادامه میدهد: «شاید بهخاطر این است که ما آدمها معمولا درباره هر اتفاق یا الگوی تازه فکری، مقاومت میکنیم و نمیخواهیم زحمت پذیرش چیز تازهای را به خود بدهیم، محکم روی آنچه به آن عادت کردیم و به دست آوردیم، میایستیم. گاهی هم یک اسم ارزش روی آن میگذاریم که این ایستادگی و از سرباز کردن مواجهه با اتفاقی جدید برایمان توجیهپذیر باشد.»
نتیجه برای من اینطور معنا میدهد که انگار میخواهیم فعلا فیلمساز به فضای سینما اضافه نکنیم، همانهایی که داریم بس است. بادکوبه با بیان این جمله میگوید: «وقتی در تاریخ تئاتر و سینمای جهان نگاه میکنیم نسلی جدید با تجربهای متفاوت از زندگی میآید و چیزی به جریان قبلی اضافه میکند، مسیر با تغییری که میکند جانی دوباره میگیرد.
اما نمیدانم چرا در ایران این امر با این اندازه از ایستادگی روبهرو است. این ایستادگی از طرف مخاطب در همه جای دنیا وجود داشته و دارد اما مدیریت فرهنگ و هنر هر مملکت برنامهای اتخاذ میکند تا به مخاطب در پذیرش جریانی تازه کمک کند، چراکه این امر مسالهای واجب در مواجهه و آشتی نسلها و همچنین رشد فرهنگی- هنری و سینمایی هر کشور است؛ اما در ایران نمیدانم مدیریت چه برنامهای اتخاذ کرده. احتمالا بخش «نگاه نو» را از جشنواره ملی حذف میکند که همگیمان را خلاص کنند. این یعنی تکرار و رکود در جشنواره، در سینما و الی آخر.»
کارگردان فیلم درساژ ادامه میدهد: «قطعا اینطور نمیماند، آنچنان که در گذشته فیلمسازانی آمدند و حرفی نو داشتند و در ابتدا با مقاومت روبهرو شدند اما کارشان را کردند، ولی در ادامه نه تنها در تاریخ سینمای کشور که در جهان ماندگار شدند و پیامی ماندگار برای بشر باقی گذاشتند. چه میشود گفت؟ متاسفانه آنها هم ابتدا توسط کشورهای دیگر درک شدند و سالها بعد در کشور خودشان. ما فیلمسازان اول اغلب دهه شصتی هستیم. نسل متفاوتی که در طول این چند دهه اتفاقات بزرگی را پشتسر گذاشته؛ کودکانی با تجربه جنگ، نوجوانان قحطی دیده و جوانان با غول کنکور جنگیده و... حرفهای زیادی برای گفتن دارد که در این سالها عیان خواهد شد.»
بخش نگاه نو الزام جشنواره است؟
علیرضا شجاع نوری تحلیل دیگری دارد: «از نگاهی دیگر هم میتوانیم به این مساله توجه کنیم. اینکه شکلگیری هر جشنواره سینمایی با هدف گردش بهتر چرخه سینماست، به همین دلیل است که شاید یک سال مسوولان سینمایی احساس میکنند جوانان نیاز به تشویق دارند پس بخش «نگاه نو» را به جشنواره فیلم فجر اضافه میکنند و یک سال هم نیازی به تشویق جوانان نمیبینند چون استعدادهای زیادی در سینما وجود دارد، لذا بخش «نگاه نو» را از این رویداد حذف میکنند. این به سیاست کلان مسوولان سینمایی برمیگردد.»
با این صحبت شجاع نوری این نکته به ذهن میرسد تشویق فیلمسازان زمانی مفید بود که فیلمها به شیوه 35 میلیمتری ساخته میشدند و روی آوردن به فیلمسازی شهامت زیادی میخواست. وقتی برای تهیهکننده ساخت یک فیلم ریسک بهحساب میآمد اما در حال حاضر فیلم ساختن اقدام سادهتری به نظر میرسد.
این تهیهکننده با اعتقاد بر اینکه چه فیلم اول و چه فیلم دوم و چه فیلم چندم یک فیلمساز بالاخره فیلم است که ساخته میشود، میگوید: «اساسا تشویق فیلمسازان جوان باعث میشود که آنها را تشویق کنیم فیلم سینمایی به تعداد بیشتری ساخته شود. به نظر من ترغیب جوانان برای ساخت فیلم اول در مواردی باید اتفاق بیفتد که جوانان انگیزه لازم برای ساخت فیلم نداشته باشند، اما در حال حاضر در کشورمان هم انگیزه بالا در میان جوانان برای ساخت فیلم اول داریم و هم جوانان توانمندی که استعداد و خلاقیت بالایی دارند. ما در حال حاضر نیاز به تعمق بیشتر داریم، نیازمند این هستیم که پیشتولید فیلمها را سنگین بگیریم. فکر ناب را باید تشویق کنیم تا فیلمهای خوب و باکیفیت ساخته شوند.»
اگر علیرضا شجاع نوری دبیر جشنواره باشد چه تصمیمی میگیرد؟ او در این باره میگوید: «الزاما بخش نگاه نو جزو ضروریات یک جشنواره نیست، اگر خودم جشنواره برگزار کنم بین فیلم اول یا چندم هیچ امتیازی قائل نمیشوم. چون به نظر من فیلمها باید در کنار هم قضاوت شوند، اتفاقا فیلمهای کارگردانان جوان باید در کنار حرفهایها قضاوت شود تا بدانند که فیلم ساختن شوخی نیست. جوانان باید بدانند که حتی ممکن است فیلمشان زیر دستوپای کارگردانان حرفهای له شود و دیده نشود و لازم است این عرصه را جدی بگیرند.»
تهیهکننده فیلم «بنفشه آفریقایی» ادامه میدهد: «بهشخصه ساختن فیلم بلند را به فیلم کوتاه امتیاز نمیدانم، مهم حرفی است که میخواهیم بگوییم، حال یا در فیلم کوتاه یا در فیلم بلند باشد. فیلمساز درهرصورت اگر حرفی قابلگفتن دارد میتواند با فیلم کوتاه بگوید هیچ فرقی نمیکند.»
اگر منطقی هم نگاه کنیم، سینمای ایران پر است از جوانان فیلمسازی که فیلم اولشان را ساختند اما امروز دیگر خبری از آنها نیست. آنها صرفا به دلیل آتش اشتیاق فیلم ساختند ولی در ادامه روی این آتش آب ریخته شد. چراکه حرفشان به اندازه کافی گویا نبوده و از پختگی برخوردار نبوده است. آنها بیمحاسبه وارد عرصه شدند و تمام حرفهایشان را در فیلم اول گفتند. به همین دلیل دیگر انگیزهای برای فیلم دوم خود نداشتند. بنابراین باید تمام جوانب امر را در تولید یک فیلم سنجید و وارد کار شد.