چرا امام حسین(ع) با علم نسبت به خیانت کوفیان بسوی کوفه رفت؟

گروه فرهنگی الف،   3970624017 ۱ نظر، ۰ در صف انتشار و ۰ تکراری یا غیرقابل انتشار

از لایه‌های درس‌آموز اما در عین حال سوال برانگیز قیام اباعبدالله(ع) صحنه مواجه ایشان با کوفیان بود. اما همواره این سوال مطرح است که امام حسین(ع) با وجود خیانت کوفیان چرا از تصمیم خویش نسبت به قیام منصرف نشد؟!.

به گزارش تسنیم، کاروان امام حسین(ع) در مسیر حرکت خود به سوی کربلا با وقایع بسیار متعددی روبرو بود. با مطالعه این وقایع می‌توان به نکات عبرت‌آموز فراوانی از جهت معرفتی و سیاسی دست یافت؛ زیرا قیام امام حسین(ع) قیامی یک‌جانبه نبود بلکه برنامه‌ای منسجم و به هم‌پیوسته و دارای لایه‌های متعدد معرفتی بود که در اوج این لایه‌ها، بُعد تمدنی این حادثه تاریخی است.

از دیگر لایه‌های درس‌آموز اما در عین حال سوال برانگیز قیام اباعبدالله(ع) صحنه مواجه امام(ع) با کوفیان بود. اما همواره این سوال مطرح است که امام حسین(ع) با وجود خیانت کوفیان چرا از تصمیم خویش نسبت به قیام منصرف نشد؟ برای پاسخ به این سوال نیاز است از دو بُعد معرفتی و اعتقادی ورود کرد:

اول اینکه به اعتقاد شیعه کم‌ترین فضیلت امام معصوم(ع) علم داشتن به غیب امور و پاکی از هر خطا و اشتباهی به واسطه آیه تطهیر است آنجا که خداوند میفرماید: «اِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»؛ بنابراین تصور اینکه امام(ع) دچار خطای محاسباتی شده است، به هیچ وجه با تفکر شیعی یعنی تفکر ناب عترت(ع)، سازگار نیست؛ جالب اینکه دشمنان اسلام و برخی شبه‌روشنفکران تاکنون سعی داشتند به هر نحوی ایراداتی را بر معصومین(ع)‌ وارد کنند، اما به هیچ وجه موفق به این کار نشدند و اندک ایراداتی هم که از سوی آن‌ها نسبت به جایگاه نبوت پیامبر(ص) و امامت ائمه(ع) مطرح شد، فاقد اسناد معتبر تاریخی و روایی بوده است.

دوم اینکه با توجه به مجموعه سخنانی که از امام حسین(ع) درباره علت قیامشان مطرح فرمودند، می‌توان برداشت کرد که هدف اصلی امام حسین(ع) به هیچ وجه حرکت به سوی کوفه نبود؛ افرادی که در آن دوران دارای فهم سیاسی بودند، از خیانت اهل کوفه مطلع بودند چطور امکان دارد امام حسین(ع) که مسلح به علوم الهی است، این مساله را تشخیص نداده باشد. بلکه بر اساس استناداتی که وجود دارد، امام(ع) نسبت به شهادت خویش از جهات مختلف آگاهی یافته بودند و لایه‌های مختلف اهداف قیامشان را بارها به همگان اعلام کرده بودند.

برای روشن‌تر شدن مطلب نیاز است تنها به یک گزارش تاریخی و نیز یک روایت از امام حسین(ع) دقت شود:

الف) گزارش تاریخی

زمانی که امام حسین(ع)‌ در مکه قصد قیام کرد، «ابن عبّاس» خدمت امام(ع) آمد و حضرت را به بیعت با یزید (لعنهالله علیه) و سازش با بنی امیّه توصیه کرد. امام فرمود: «هیهات! هیهات! ای ابن عبّاس، اینان دست از من برنخواهند داشت و هر جا باشم به من دست خواهند یافت تا به اجبار بیعت کرده و مرا به قتل برسانند. به خداسوگند؛ آنان همانند یهود که در روز شنبه پیمان خدارا شکستند و ستم کردند به من ستم خواهند کرد؛ من به همان راهی که پیامبر(ص) مرا بدان مامور ساخته است، خواهم رفت، ما از آن خداییم و به سوی او باز می گردیم و هر چه پیش آید از آن باک نداریم؛ هَیْهاتَ هَیْهاتَ یَا ابْنَ عَبّاسِ اِنَّ الْقَوْمَ لَنْ یَتْرُکوُنی وَ اِنَّهُمْ یَطْلُبُونَنِی اَیْنَ کُنْتُ، حَتّی اُبایِعَهُمْ کُرْهاً وَ یَقْتُلُونی وَ اللّهِ اِنَّهُمْ لَیَعْتَدُونَ عَلیَّ کَما اعْتَدَتِ الْیَهُودُ فی یَوْمِ السَّبْتِ وَ اِنّی ماض فی اَمْرِ رَسُولِ اللّهِ حَیْثُ اَمَرَنی وَ «اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ»

یا در جایی دیگر گفت ابن عبّاس عرض کرد: ای پسر عمو! شنیدم که قصد رفتن به عراق را داری، با آن که آنان مردمی فریب کارند. آنان تو را به جنگ می خوانند، شتاب مکن و در مکّه بمان. امام حسین فرمود: «به خداسوگند؛ اگر من در آن مکان آنچنانی کشته شوم نزد من محبوب‌تر است از این که در اینجا بمانم و حرمت مکّه شکسته شود. (علاوه بر آن) اینها نامه ها و فرستادگان کوفیان است. بر من لازم است دعوت آنان را پاسخ دهم تا حجّت الهی بر آنان تمام شود؛ لاَنْ اُقْتَلَ وَاللّهِ بِمَکان کَذا اَحَبَّ اِلَیَّ مِنْ اَنْ اُسْتُحِلَّ بِمَکَّهَ، وَ هذِهِ کُتُبُ اَهْلِ الْکُوفَهِ وَ رُسُلُهُمْ وَ قَدْ وَجَبَ عَلیَّ اِجابَتُهُمْ وَ قامَ لَهُمُ الْعُذْرُ عَلَیَّ عِنْدَ اللّهِ سُبْحانَهُ» عبدالله بن عبّاس با شنیدن سخنان امام، به قدری گریست که محاسنش تر شد و دردمندانه صدا زد: «واحسیناه، وا اسفاه علی الحسین».
و نیز روایت شده است: عبدالله بن عبّاس، برای جلوگیری از حرکت امام به سمت کوفه، بسیار پافشاری کرد. امام برای آرام کردن او به این آیه استناد کرد: «کُلُّ نَفْس ذَائِقَهُ الْمَوْتِ وَاِنَّمَا تُوَفَّوْنَ اُجُورَکُمْ؛ هر کسی مرگ را می چشد و شما پاداش خود را خواهید گرفت ... ابن عبّاس! دیگر پس از این پافشاری مکن که فرمان و قضای خداوند برگشت ندارد».

در این گزارش تاریخی چند نکته حائز اهمیت است:
اول اینکه امام حسین(ع) به واسطه علم الهی و خبری که رسول گرامی اسلام(ص) به ایشان داده بودند، از شهادت خویش آگاهی کامل داشتند.
دوم اینکه یکی از علت‌های عدم ماندن در مکه را تهدید حاکمان آن دوران نسبت به قتل امام(ع) و خویشاوندان و شیعیان خویش اعلام فرمودند.
سوم اینکه وقتی ابن عباس از حرکت امام حسین(ع) به سوی کوفه انتقاد کرد، امام(ع) نفرمودند من از این امر آگاهی ندارم بلکه وظیفه اخلاقی خویش دانستند که به ندای آنان پاسخ دهد و به سوی آنان حرکت کند تا حجت برای آنان هم تمام شود؛ از این منظر حرکت به سوی کوفه یک امر حاشیه‌ای و یا بهانه‌ای برای قیام اصلیِ امام حسین(ع) به سوی اهداف مدنظر بود.

تبعات عدم حرکت امام حسین(ع) بسوی کوفیان
از دیگر سو باید تبعات مختلف انصراف امام حسین(ع) از حرکت به سوی کوفه مورد بررسی قرار گیرد به این صورت که اگر حرکت امام(ع) به سوی کوفیان صورت نمی‌گرفت نه تنها ممکن بود امام(ع) مورد تخطئه مردم آن زمان قرار گیرند و از این طریق تا ابد دستاویزی برای معاندان اهل عترت(ع) باشد بلکه هیچ گاه ماهیت کوفیان برای مسلمانان مکشوف نمی‌شد. همچنین امام(ع) در برنامه جانبی‌شان که بسوی کوفیان ترتیب دادند نه تنها ماهیت این عده را برای مسلمانان عصر خویش افشا کردند، بلکه آن را تا ابد درس عبرتی برای تمام شیعیان در هر زمان و مکانی قرار دادند تا با رفتار کوفی‌صفتان آشنا شوند.

کوفیان امام حسین(ع) را در حد رهبری دینی قبول داشتند نه خلیفه خدا
به عنوان نمونه یکی از ویژگی کوفیان که در نامه‌شان به امام حسین(ع) نمود دارد، عدم توجه به جایگاه امامت امام حسین(ع) بود. با توجه به متن نامه در می‎یابیم که کوفیان امام حسین(ع) را در حد رهبری دینی قبول داشتند نه به عنوان امام و خلیفه خداوندی که دارای شان و جایگاهی والا نزد خداوند است و نه امامی که اطاعت از او به واسطه آیه «یَااَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اَطِیعُوا اللَّهَ وَاَطِیعُوا الرَّسُولَ وَاُوْلِی الْاَمْرِ مِنْکُمْ» به عنوان مهم‌ترین عمل واجب یک مسلمان محسوب می‌شود. بلکه مردم کوفه زمانی به امام(ع) نامه نوشتند که از دست حکام ظالمی همچون سعد بن ابی وقاص، ولید بن عقبه و دیگر حاکمان فاسد آن دوران به تنگ آمده بودند و به این نتیجه رسیدند که فرزند علی بن ابی‎طالب هرچه باشد، اهل ظلم و جور و فساد نیست؛ بنابراین از آنجایی که نسبت به امام حسین(ع) حس تقدس نداشتند با اندک فتنه عبید الله بن زیاد(لعن) دچار لغزش شدند و امام(ع) را به اندک متاعی فروختند و برخی نیز دچار رعب و وحشت شدند. از سوی دیگر عده‎ای از اشراف کوفه که آلوده به اموال حرام شده بودند به خاطر همراهی با جمع، نامه مربوط به امام حسین(ع) را امضاء کرده بودند و در نهایت برای مبارزه در مقابل حضرت قرار گرفتند.

ب) روایتی از امام حسین(ع)

یکی از دلایلی که باعث قیام بر حق اباعبدالله الحسین(ع) شد،‌ گسترش ظلم و جور در بین امت اسلام به دنبال جریان سقیفه سپس در زمان حکومت بنی‌امیه بود. در واقع پس از فوت پیامبر(ص)، تاریخ اسلام شاهد یک دوره گذار از اسلام ناب محمدی(ص) به سوی اسلام اُموی بود. در این مدل از اسلام‌داری، شاهدیم خلفای اُموی نه تنها تقید به ارزش‌های دینی ندارند بلکه دچار انحطاطات اخلاقی هستند؛‌ به عنوان نمونه یزید یکی از حکام اسلامی بود که کار او بازی با سگان و شراب‌خواری بود. یا پدرش معاویه که بارها خلیفه زمان خویش و یا بهتر است بگوییم خلیفه برحق رسول گرامی اسلام(ص) یعنی امیرالمومنین(ع)‌ را تهدید به مبارزه کرد و در نهایت در نبرد صفین در مقابل حضرت صف‌آرایی کرد.

در چنین شرایطی امام حسین علیه‌السلام اقامه امر به معروف ونهی از منکر را به عنوان هدف قیام خویش مطرح کرده و فرمودند: «من از روی خود خواهی و خوشگذرانی و یا برای فساد و ستمگری قیام نکردم، من فقط برای اصلاح در امّت جدّم از وطن خارج شدم؛ قصد کردم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیر جدم و پدرم علی بن ابی‌طالب عمل کنم؛ اِنّی لَمْ اَخْرُجْ اَشِرًا وَلا بَطَرًا وَلا مُفْسِدًا وَلا ظالِمًا وَاِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَاَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرَهِجَدّی وَاَبی عَلِیِّ بْنِ اَبی‌طالِب».

لذا در شرایطی که از اسلام جز پوسته‌ای باقی نمانده بود و پیروان راستین آن در اقلیت به سر می‌بردند، راهی جز تلنگر به امت اسلام از طریق ایثار و جانفشانیِ تنها بازمانده رسول‌الله(ص) باقی نمی‌ماند تا ماهیت پلید یزید و یزیدیان برای همیشه برای مردم آشکار شود. لذا قیام امام حسین(ع) در این شرایط واقع شد و راهی جز این برای نجات دین مبین اسلام باقی نمی‌ماند.

بنابراین از این منظر نامه کوفیان بهانه‌ای برای قیام امام حسین(ع) بود نه هدف اصلی قیام؛ بلکه امام(ع) ضمن اینکه از خیانت کوفیان آگاهی داشتند، به صورت مکرر لایه‌های مختلف قیام خویش از جمله فراز مذکور را به همگان اعلام فرمودند و تاریخ نیز این سخنان را به ثبت رساند.

دیدگاه کاربران

ناشناس۵۴۸۴۹۰۰۸:۵۷:۵۸ ۱۳۹۷/۶/۲۴
با وجود این نکته که ایشان از ماوقع کربلا آگاهی داشته و دران حضور یافته، میشود برداشت کرد که ایشان مامور به انجام ان ماموریت داشته و از خود انتخابی نداشته. ماهم بایستی منتظر بمانیم تا خدا برایمان چه ماموریتی تعین کرده و همان را انجام دهیم
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های هفته

  1. جنگ ترکیبی خودمان، علیه خودمان!

  2. کارگری انگشتر ۵۰ میلیاردی را به صاحبش بازگرداند

  3. فرآیند بازگشت مالکیت زمین به حوزه علمیه امام خمینی در حال انجام است

  4. جلاد، به پایان سلام کن!

  5. بهادری جهرمی: مبالغ جرایم رانندگی متناسب با تورم افزایش یافت

  6. تورم چه زمانی تک رقمی می‌شود؟

  7. نرخ تعرفه‌های خدمات بهداشتی درمانی ۱۴۰۳ اعلام شد/ نرخ رسمی ویزیت ۵۰% گران می‌شود!

  8. کلید تحقق شعار سال ۱۴۰۳

  9. بازداشت سومین عامل حمله تروریستی در مسکو

  10. فرامرز اصلانی درگذشت

  11. علی‌ ضیاء و افتادن در باتلاقِ ابتذال!

  12. آقایان رئیسی و اژه‌ای! آیا در پیشگاه خدای متعال و امام‌زمان (عج) پاسخی دارید؟

  13. انتقام از پوتین؟

  14. ائتلاف ایران، روسیه و چین تبدیل به کابوسی برای آمریکا می‌شود

  15. علم‌الهدی: امروز در کشور از آثار تحریم اقتصادی آمریکا مشکلی حس نمی‌کنیم

  16. سلبریتی‌ها چگونه با اعصاب مردم بازی می‌کنند؟

  17. رئیس سازمان برنامه و بودجه: تورم را وارد کانال ۲۰ درصد می کنیم/ تلاش برای رسیدن به رشد اقتصادی ۸ درصدی

  18. بازگشت احتمالی ترامپ چه تاثیری بر اقتصاد ایران دارد؟

  19. افزایش ١٧٠ درصدی حداقل حقوق کارگران در دولت سیزدهم

  20. خط و نشان حقوقی ایران برای کویت

  21. هشدار سخنگوی پلیس به رانندگان نوروزی؛ آمار تصادفات هولناک است!

  22. وزیر اقتصاد: در سال ۱۴۰۲ رکورد بیشترین سرمایه‌گذاری خارجی واقعی در ۱۶ سال اخیر شکسته شد

  23. کولرهای گازی بلای جان صنعت برق

  24. منظور: تخصیص ارز کشور برای واردات خودرو به صرفه نیست

  25. رشد نقدینگی ۱۸ درصد کاهش یافت

آخرین عناوین