موضوعات حساس زیادی در سوریه باقی مانده است که هریک از آنها برای حلوفصل نیازمند همکاریهای چندجانبه و تلاشهای مشترک است، موضوع قانوناساسی سوریه، مساله بازسازی، بحران آوارگان سوری و مساله حضور امریکا در سوریه. سه کشور ضامن اجرای ابتکار آستانه، موضوعات زیادی برای بحث و گفتوگو در مورد آینده سوریه دارند، اما کلیدیترین و فوریترین مساله مورد بحث آینده استان ادلب و سرنوشت شبهنظامیان مسلح در این استان است. شاید ترکیه بیشترین نگرانی را نسبت به سرنوشت ادلب داشتهباشد.
در شرایطی که ایران و روسیه خواهان برچیده شدن پایگاه گروههای تروریستی از ادلب هستند، ترکیه نسبت به آینده این استان تحفظهایی دارد. آنکارا نگران این است که تسلط مجدد دولت مرکزی سوریه بر استان ادلب، ادعاهای ارضی قدیمی در مورد استان مورد اختلاف ختای (هاتای) در مرز دو کشور که بهصورت نوار باریکی در ساحل مدیترانه تحت حاکمیت ترکیه قرار دارد، دوباره زنده شود. منطقه ختای یک منطقه سرزمینی استراتژیک برای دو کشور محسوب میشود که از دوران عثمانی مورد اختلاف است و سوریه آن را استان پانزدهم خود میداند.
ادلب درست در مرزهای ختای واقع شده است و افزایش قدرت مجدد بشار اسد، ترکیه را نگران احیای اختلافات میکند. همزمان امریکا و جامعه جهانی هم نگرانیهایی نسبت به آینده ادلب دارند. در شرایطی که دولت سوریه خواهان احیای حاکمیت خود بر این استان است و بحق معتقد است که این مکان به پناهگاهی برای تروریستها تبدیل شده است، اما غرب دیدگاه متفاوتی به این موضوع دارد. کشورهای غربی استدلال میکنند که شبهنظامیان مستقر در ادلب، بیشتر افرادی هستند که در استانهای دیگر خلعسلاح شدهاند و به صورت موقتی برای سکونت به ادلب کوچ دادهشدهاند، درنتیجه حمله به این منطقه و جنگ در شرایطی که بحران سوریه حل نشده باقی مانده، به ایجاد موج مهاجرت تازه به خارج از مرزها به سمت ترکیه و کشتار وسیع در این استان منجر خواهد شد. مخالفان حمله به ادلب معتقدند که حل مساله این استان باید به بعد از گذار سیاسی و حل بحران سوریه منتقل شود، تا به جای جنگ امکان خلعسلاح و بازگشت داوطلبانه شبهنظامیان حاضر در ادلب به شهرهای خود در سوریه یا کشورهای مبدا داده شود.
مقامهای مختلف ازجمله استفان دیمیستورا فرستاده دبیرکل سازمان ملل متحد در امور سوریه و دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا خواهان اجتناب از شتابزدگی در اجرای این عملیات شدهاند و نسبت به وقوع جنایات جنگی اظهار نگرانی کردهاند. ایران و روسیه هم هرچند از بازگشت حاکمیت دولت مرکزی بر ادلب حمایت میکنند، اما همسو با جامعه جهانی خواهان حل و فصل موضوع ادلب با کمترین خشونت و خونریزی هستند، اما نسبت به اولویت آن نسبت به دوران گذار با دیگران اختلافنظرهایی دارند. مساله ادلب، بسیار پیچیده و پرابهام است. به دلایل متعدد نمیتوان پیشبینی کرد که طرفهای مختلف که منافع متفاوت و مختلفی را در سوریه دنبال میکنند، نهایتا به چه توافق و تصمیمی خواهند رسید.
درعینحال ایران، ترکیه و روسیه، هر سه خواهان مشارکت در بازسازی سوریه هستند، با این حال هر سه کشور که امروز با تحریمهای امریکا و رویکرد خصومتآمیز دولت ترامپ مواجه شدهاند، از منابع کافی برای سرمایهگذاری در سوریه بهرهمند نیستند و در نتیجه نیازمند گسترش حوزه گفتوگوها به دیگر کشورهای علاقهمند به مشارکت در بازسازی سوریه هستند.
در مورد قانون اساسی سوریه و گذار سیاسی در این کشور هم، به دلیل غیبت نمایندگان مخالفان و معارضان در این گفتوگوها، نمیتوان امیدوار بود که سه کشور به صورت یکجانبه بتوانند یک تصمیم فراگیر برای آینده سوریه اتخاذ کنند. برای گفتوگو در مورد آینده سوریه، حضور همه طرفهای دارای منافع، از اهمیت کلیدی برخوردار است. همزمان نگرانی از اقدامات آینده امریکا در مورد سوریه هم همچنان به عنوان یک خطر برای آینده سوریه مطرح است. تاکنون دولت ایالاتمتحده امریکا دو بار راسا در پی عملیاتهای ارتش سوریه و با ادعای استفاده از سلاحهای شیمیایی تصمیم گرفته است اهداف نظامی در خاک سوریه را با استفاده موشکهای خود هدف قرار دهد. دفعه قبل دولت روسیه هشدار دادهبود که اگر حملهای به خاک سوریه از جانب ایالاتمتحده انجام شود محل شلیک هر موشک به سمت سوریه را هدف قرار خواهد داد، با این حال هیچ واکنشی به حملات انجام شده نشان داده نشد و این تهدید خود را عملی نکرد. اما اینبار امریکا در مورد حملهای گستردهتر گمانهزنی میکند؛ حملهای که ممکن است با واکنش هریک از بازیگران مقابل مواجه شود و تنشها در سوریه را بار دیگر بسیار بحرانی کند. امریکا و روسیه، علاقهمند نیستند که رویارویی نظامی مستقیمی با یکدیگر داشته باشند، اما درصورت وقوع تحولاتی اینچنین، احتمال تلفات تصادفی افزایش پیدا میکند که هریک از طرفین را به پاسخگویی و تلافی ترغیب میکند.
مسکو تنها قدرتی در سوریه است که سیاستی چندوجهی و چندجانبه را در این کشور دنبال میکند. برای ایران و ترکیه، مساله سوریه تا حدود زیادی تکساحتی است، ترکیه نگران امنیت مرزهای خودش در جنوب و مساله مهاجران است و ایران نیز به دنبال حفظ یک متحد ارزشمند در خاورمیانه.
اما برای روسیه مساله سوریه یک موضوع استراتژیک و چندوجهی است، روسیه تقریبا با همه بازیگرانی که در سوریه منافع دارند دارای روابط نزدیک و همکاریهایی است، از یکطرف با ایران، از سوی دیگر با ترکیه، اسراییل، عربستان سعودی و امریکا؛ و با هر یک به صورت جداگانه در مورد سوریه رایزنی میکند. نفوذ استراتژیک در خاورمیانه، حفظ پایگاههای ساحلی و قدرت دریایی روسیه در مدیترانه، رویارویی با گسترش ناتو و بسیاری از انگیزههای دیگر وجود دارد که روسیه را به حضور موثر در سوریه ترغیب میکند. روسیه تنها کشوری است که هم با تهران و هم با تلآویو در مورد سوریه همکاری مشترک دارد و این باعث نوعی تناقض در کردار مسکو شده است. بههرحال ولادیمیر پوتین، رییسجمهور تلاش میکند تا خود را به عنوان یک قدرت موثر جهانی مطرح کند و تلاش میکند تا با تمام توان در مساله سوریه تسلط خود را به نمایش بگذارد و از همه ابزارها در این میان استفاده کند. اما نهایتا روسیه باید موضع خود را در برخی از مسائل کلیدی روشن کند، تضاد در رفتار مسکو در مورد مساله تهران و تلآویو، بسیار موضوع آزاردهندهای است و این کشور باید بتواند انتخاب نهایی خود را مشخص کند چرا که نمیتواند همزمان هم دوست تهران باشد و هم دوست تلآویو.
منبع: اعتماد