«موش و گربه به روایت عبید»؛ بزرگمهر حسین‌پور ، نشر چشمه جان من پند نگیر از قصه!

علیرضا پژمان،   3970612136

این کتاب ماهیتی تصویری و کارتونی دارد. شما در همان نگاه اول و از روی طرح جلد کتاب متوجه این مسئله می‌شوید. روی کلمه «عبید» خط خطی‌های قرمز رنگی می‌بینید، چرا که مسئله صرفا به روایت عبید از قصه موش و گربه محدود نمی‌شود

«موش و گربه به روایت عبید»

نویسنده: بزرگمهر حسین‌پور

ناشر:  چشمه، چاپ سوم: 1397

126 صفحه، 12000 تومان

 

****



داستان پندآموز بزرگمهر حسین‌پور به سیاق عبید زاکانی!

بزرگمهر حسین‌پور نامی آشناست. بیش از همه به خاطر کاریکاتورها و فعالیت‌های مطبوعاتی‌اش. او به عنوان کاریکاتوریست سال‌ها در نشریاتی نظیر گل‌آقا، هفته‌نامه چلچراغ  یا این‌ روزها در نشریاتی نظیر روزنامه سازندگی کارهایش منتشر شده و بعضا مورد توجه شبکه‌های اجتماعی نیز قرار گرفته است. او طی این سال‌ها نمایشگاه‌هایی به صورت انفرادی و گروهی از آثارش برگزار کرده است. آثار او چند سال (1393 و 1394) در نمایشگاه‌های گروهی در پاریس به رویت مخاطبانِ غیرایرانی‌اش رسیده و آخرین بار به واسطه حضورش در نمایشگاه بزرگ آرت پقی پاریس کارهایش را به نمایش گذاشت.

حسین‌پور پیش از این کتاب‌هایی هم در حوزه طنز منتشر کرده، از جمله «از قر و قمبیل‌های قلمی بی قال و قیل!» در دو جلد و «این سیاستمداران سه نقطه!...» در نشر روزنه یا «من گوساله‌ام»  و «شهر هرت» در نشر مثلث. تازه‌ترین اثر این کاریکاتوریست و طنزپرداز کتاب مصوری است به نام «موش و گربه به روایت عبید» که امسال در نشر چشمه منتشر شد.

این کتاب ماهیتی تصویری و کارتونی دارد. شما در همان نگاه اول و از روی طرح جلد کتاب متوجه این مسئله می‌شوید. روی کلمه «عبید» خط خطی‌های قرمز رنگی می‌بینید، چرا که مسئله صرفا به روایت عبید از قصه موش و گربه محدود نمی‌شود، و پیش از نام نویسنده یعنی بزرگمهر حسین‌پور کلمه‌ای با رنگ قرمز خودنمایی می‌کند: «دستکاری»، چرا که حسین‌پور پیش از آن که این کتاب را نوشته باشد اثر عبید را دستکاری کرده.

از آنجایی که متون کلاسیک ما چه شعر و چه نثر چندان مخاطبی ندارند وُ ما هم چندان اطلاعی از آن نداریم حتما پیش از خواندن کارِ حسین‌پور باید سری به اثر معروف عبید بزنیم. الان نمی‌خواهیم این بحث را پیش بکشیم که ما چندان وقعی به آثار کهن‌مان نمی‌گذاریم و باید شایسته‌ی آثار بزرگ‌مان به آن‌ها اهمیت بدهیم؛ مسئله این است که خواندن کتاب بزرگمهر حسین‌پور بی آنکه سراغ کار عبید برویم بی فایده است. اگر چنین کاری کنید در همان بدو امر با خودتان می‌گویید چقدر قافیه‌ها نامانوس و بد آهنگند یا اصلا طرف چرا دارد این طور شعر می‌نویسد. گاه می‌بینید چندان خبری از ایقاع و آهنگ خوشایند نیست، و  گاه از افعال یا کلمات جعلی نویسنده اعصاب‌تان خرد می‌شود. برای اینکه بالفور به بحث ورود کنیم ابیات آغازین موش  و گربه‌ی عبید را می‌خوانیم:

اگر داری تو عقل و دانش و هوش

بیا بشنو حدیث گربه و موش

بخوانم از برایت داستانی

که در معنای آن حیران بمانی

***

ای خردمند عاقل ودانا

قصه‌ی موش و گربه برخوانا

قصه‌ی موش و گربه‌ی منظوم

گوش کن همچو در غلطانا

از قضای فلک یکی گربه

بود چون اژدها به کرمانا

شکمش طبل و سینه‌اش چو سپر

شیر دُم و پلنگ چنگانا

از غریوش به وقت غریدن

شیر درنده شد هراسانا

سر هر سفره چون نهادی پای

شیر از وی شدی گریزانا

روزی اندر شرابخانه شدی

از برای شکار موشانا

در پس خُم می‌نمود کمین

همچو دزدی که در بیابانا

ناگهان موشکی ز دیواری

جست بر خم می خروشانا

سر به خم برنهاد و می نوشید

مست شد همچو شیر غرانا

گفت کو گربه تا سرش بکنم

پوستش پر کنم ز کاهانا

گربه در پیش من چو سگ باشد

که شود روبه‌رو به میدانا

و اینک آغاز کتاب دستکاری شده‌ی بزرگمهر حسین‌پور:

اگر داری تو عقل و دانش و هوش

بیا گوش کن حدیث گربه و موش

بخوانم من برایت داستانی

اگه عقلت رسه تو کف بمانی

***

ای رفیق عاقل و دانا

قصه‌ی موش و گربه برخوانا

از قضای فلک یکی گربه

بود چون اژدها به کرمانا

شکمش طبل و سینه‌اش پروتز

شیردُم و پلنگ چنگالا

رفت روزی به سوی انباری

از برای شکار موشانا

پشت یک بت شراب خزید

همچو دزدی که در خیابانا

ناگهان موشکی ز سولاخی

سوی شیشه بشد چو دیوانا

سر به بطری گذاشت و هی نوشید

مست شد عینهو فیلمانا

حسین‌پور در این کتاب بیشتر از آن که با کتاب ِ شاعر قرن هشتمی گفت‌وگو کند با احوالات زمانه‌اش حرف می‌زند. این گفت‌وگو به معنای اخص کلمه پرتاویل است. در اوضاعِ بلبشوی این روزهای جامعه‌ احتمالا هر مخاطبی برای گربه‌ی این کتاب، و موش‌های این قصه‌ی تلخ و البته خنده دار مصداق‌های مناسبی در نظر خواهد گرفت. این نکته البته به این معنا نیست که مخاطبان قرار است کتابی در دست بگیرند تا صرفا پیام آقای نویسنده به آن‌ها مخابره بشود. به قول خود حسین‌پور در آخرین بیت کتاب: جان من پند نگیر از قصه/ که شوی در زمانه شادانا!

اگر با کارتون‌ها حسین‌پور آشنایی دارید، باید بدانید در این کتاب بیش از اینکه با حروف سربیِ کلمات مواجه شوید با تصویرگری‌ها و کارتون‌های حسین‌پور روبه‌رو خواهید شد. تصاویری که در کتاب نقش بسته در بیشتر اوقات چیزی یا چیزهایی بیشتر از متن کتاب به شما می‌بخشد. به عبارت دیگر این کارتون‌ها ابداً نسخه‌ی ثانی ابیات نیستند و به داستانِ کتاب اضافه می‌کنند.

"موش و گربه به روایت عبید" با دستکاری بزرگمهر حسین‌پور هفدهمین اثر از مجموعه آثار جهان تازه دمِ نشر چشمه است کتابی که در مدتی کوتاه به چاپ سوم رسیده است.