به گزارش فارس، زمانی که دولت آمریکا در ماه می رسما خروج از برجام را اعلام کرد، اتحادیه اروپا اعلام کرد که حتی با خروج آمریکا از این توافق، برجام همچنان قابل اجرا خواهد بود، اما با گذشت حدود سه ماه از این جریان و مطرح شدن بسته پیشنهادی اروپا و ارائه قوانین مسدودساز این اتحادیه، باز هم به نظر نمیرسد که شرکتهای اروپایی تمایل چندانی به تبعیت از این قوانین جدید اتحادیه اروپا و ادامه فعالیتهای تجاری با ایران داشته باشند، کما اینکه خروج یکی پس از دیگری این شرکتها از ایران، تأییدی بر این مدعا است.
یک اندیکشده آمریکایی در گزارشی با اشاره به این موارد تأکید میکند، «عدم موفقیت اروپاییها برای اجرای توافق هستهای ایران، به خوبی ثابت کرد که اتحادیه اروپا یک "ببر کاغذی" بیش نیست».
این گزارش میافزاید: «تنها چند هفته پیش اینطور به نظر میرسید که میتوان به حفظ توافق هستهای ایران امیدوار بود. اما حالا این احتمال بسیار قوی است که حتی اگر این توافق رسما نیز لغو نشود، به زودی تنها یک پوسته بدون مغز و معنای واقعی از آن باقی خواهد ماند».
«رابرت چولدا» تحلیلگر لهستانی شورای آتلانتیک ادامه میدهد: «تهدیدات اخیر "دونالد ترامپ" رئیسجمهور آمریکا برای ممانعت از فعالیت تجاری شرکتهای فعال در ایران، یک انگیزه جدی و واضح برای شرکتهای خارجی است تا در سریعترین زمان ممکن ایران را ترک کنند. در این میان علیرغم تلاشهای اتحادیه اروپا برای حفاظت از این شرکتها و خنثی کردن تهدیدات آمریکا، شرکتهای مهم اروپایی قبلا خروج خود از ایران را اعلام کردهاند».
این اندیشکده آمریکایی میافزاید: «یک نتیجهگیری ناراحتکننده این است که اتحادیه اروپا، علیرغم وعدههایش، قادر به بیاثر کردن اقدامات تنبیهی آمریکا نیست. و یک بار دیگر، با وجود اینکه برجام قرار بود نماد دستاورد سیاست خارجی مشترک اتحادیه اروپا و نیز نماد قدرت رشد این سازمان باشد، اتحادیه اروپا موفق نشده تا دستاورد قابل توجهی به دست آورد. در حقیقت، تحولات اخیر، به طور مشخص نشان میدهد که اتحادیه اروپا هنوز هم فقط یک "ببر کاغذی" بیش نیست. هنوز درباره این مسئله نیز تردیدهای بسیاری وجود دارد که شرکتهای اروپایی به این به اصطلاح قوانین مسدودساز و یا این موضوع که اتحادیه اروپا مفادی را در مجازات شرکتهایی که از تحریمهای ثانویه آمریکا تبعیت کنند، مجازات میکند، اصلا اعتنایی داشته باشند.»
این گزارش در ادمه تأکید میکند: «علیرغم قوانین مسدودساز و حمایت سیاسی قوی اتحادیه اروپا از برجام، بسیاری از شرکتهای بزرگ قبلا ایران را ترک کردهاند. شرکت "توتال" قبلا اعلام کرد که دیگر در توسعه میدان گازی پارس جنوبی شرکت نمیکند. شرکتهای "مائرسک" و "پژو" نیز از ایران خارج شدهاند. اخیرا نیز گزارش شد که بسیاری شرکتهای آلمانی از جمله شرکت خودروسازی "دایملر" نیز، علیرغم ضمانتهای اعتبار صادرات دولت آلمان یا همان بهاصطلاح "پوشش هرمس"، در حال به تعلیق درآوردن قراردادهای خود با ایران هستند.»
شورای آتلانتیک میافزاید: «درک محاسبات شرکتهای بزرگ در این میان چندان هم دشوار نیست. وضعیت نسبتا آشفته و در عین حال نسبتا غیرقابل پیشبینی بازار ایران، نیز به ایجاد این شرایط کمک کرده است. حتی اگر شرکتهای اروپایی تصمیم بگیرند تا هشدارهای آمریکا را نادیده گرفته و به تجارت با ایران به هر طریق ممکن ادامه دهند، دستاورد چندانی نخواهند داشت. سرمایهگذاری در ایران نسبتا پرریسک بوده و هیچ کس نمیتواند این تضمین را به شرکتهای اروپایی بدهد که سرمایهگذاریهایشان در ایران امن خواهد بود. اصلا چه دلیلی میتواند وجود داشته باشد که کسی تمایل به سرمایهگذاری در این اقتصاد پرچالش را پیدا کند آن هم زمانی که قیاس با اقتصاد بزرگتر و ثروتمندتری چون آمریکا مطرح میشود؟ برای مثال صادرات آلمان به آمریکا ماهانه 110 میلیارد دلار است در حالی که کل صادرات آلمان به ایران در سال 2017 میلادی تنها 3 میلیارد دلار بوده است. بنابراین، اگر غولهای بزرگ بینالمللی حالا از داشتن روابط اقتصادی با جمهوری اسلامی هراس دارند شاید شرکتهای کوچکتر بتوانند این شکاف بوجود آمده را پرکنند. به نظر میرسد که این نقشه جایگزین تصمیمسازان اتحادیه اروپا باشد».
این گزارش ادامه میدهد: «اروپای شرقی و مرکزی بسیاری شرکتهای کوچکتر دارد که در بازار آمریکا نیز هیچ فعالیت ندارند و این بدان معناست که این شرکتها هیچ دلیلی برای هراس از تحریمهای ثانویه آمریکا علیه ایران ندارند. اما حتی برای این شرکتها نیز داشتن فعالیت اقتصادی با ایران، یک چالش بزرگ است. یکی از مشکلات مهم در این زمینه، این است که مسیر درستی برای انجام نقل و انتقلات بانکی میان این شرکتها با ایران در اروپا وجود ندارد. بانکها در اروپا حتی در زمانی که کالای مورد معامله نیز شامل تحریمها نمیشود، تمایلی به همکاری ندارند چرا که سود احتمالی آنها در مقایسه با ریسکی بالایی که وجود دارد، بسیار اندک خواهد بود.»
این اندیشکده آمریکایی در پایان به یک جنبه دیگر تمایل کشورهای اروپایی برای خروج از ایران اشاره میکند و مینویسد: «کشورهای مرکزی و شرقی اروپا از تضمینهای امنیتی و نظامی آمریکا در قبال روسیه بهرهمند هستند و در نتیجه زمانی که بحث پایبندی به برجام و مشارکت در یک بازار نسبتا کوچک در ایران در مقایسه با احتمال خشمگین کردن دولت ترامپ و مشاهده عقب نشینی چتر حمایتی نظامی آمریکا پیش میآید، تصمیم نهایی چندان دشوار نخواهد بود.»
ترامپ ۱۸ اردیبهشت ماه طی سخنرانی در کاخ سفید با متهم کردن ایران به تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی، مخفی کردن ابعاد نظامی برنامه هستهای و دخالت در امور کشورهای منطقه، خروج آمریکا را از برجام اعلام و فرمانی را برای بازگشت مجدد تحریمها علیه ایران در دورههای 90 و 180 روزه امضا کرد. پس از خروج آمریکا از توافق هستهای با ایران، سران اتحادیه اروپا روز ۱۶ می (۲۶ اردیبهشت) با به روزرسانی قوانین مسدودساز موافقت کرده و شورای اروپا را موظف کردند که تحریمهای مرتبط با هستهای یکجانبه آمریکا علیه ایران را به فهرست تحریمهای مشمول قوانین مسدودساز بیافزاید.
در نهایت اتحادیه اروپا روز دوشنبه هفته گذشته 15 مردادماه (6 آگوست) همزمان با احیای تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران، از اجرایی شدن نسخه به روز شده قوانین مسدودساز تحریمی، برای مقابله با این تحریمها، خبر داد. اما با آنکه ممکن است دولتهای اروپایی در آینده تلاش کنند فعال کردن قوانین مسدودساز تحریمی را به عنوان گام عملی یا تضمین قطعی از سوی خودشان برای حفظ «برجام» و عمل به تعهداتشان برای تأمین منافع ایران معرفی کنند، شواهد امر نشان میدهد این استدلال با تردیدهای جدی رو به رو است.