نویسنده: آریا صدیقی
ناشر: چشمه، چاپ اول 1396
101 صفحه، 10000 تومان
***
شعر به خصوص در دهه هفتاد و هشتاد انواع و اقسام نظریههای مبتنی بر زبان را تجربه کرد.با گذشتن دهه هشتاد و آغاز دهه نود نظریههای مبتنی بر زبانیت به نوعی اشباع در خلق شعر رسیدند اما از آنجا که شعر در کشورمان هموارهبه شکلی پررنگ ادامه داشته و دارد؛ دراین میان نیز تجربه های متفاوت کم نیستند، کم کم شاهد مجموعه شعرهایی هستیم که به غیر از مسئله زبانیت در شعر دیگر عناصر شاعرانه از جمله تصویر و استعاره و ایدهپردازیهای شاعرانه را نیز مد نظر دارند و آنها را به خوبی به کار میگیرد.
مجموعه شعر «نمیتوان نامی گذاشت» سرودهی آریا صدیقی که توسط نشر چشمه منتشر شده یکی از همین مجموعههاست. «نمیتوان نامی گذاشت» از سی و پنج شعر آریا صدیقی تشکیل شده که علاوه بر در نظر داشتن مسئلهی زبان به عنوان شاهکلید شعر، عناصر دیگری جز زبان هم در این مجموعه در نظر گرفته شده است. اما در این میان زبان اشعار از آن جهت اهمیت بیشتر مییابد که به عنوان نخ تسبیح از میان دیگر عناصر شعری میگذرد و آنها را واجد وحدتی می کند که لازمهی هر اثر ادبیهست. یکی از عناصری که در این مجموعه زیاد به کار گرفته شده ایدهپردازی است.شعرهای ایده محور که روایت خاصی را دنبال میکنند و هدف واحدی دارند.در شعر دوم این مجموعه میخوانیم:
آنقدر باز نشدند
تا افتادند
کلمات
دکمههای پیراهنت بودند
همانطور که در این شعر میخوانیم شاعر دو ایده مختلف و ظاهرا بیربط را به هم پیوند میدهد و از آنها کارکردی شاعرانه میگیرد که با کشف شاعرانه خواننده کامل میشود. آنچه که در این مجموعه به چشم میآید هارمونی و هماهنگی عجیب شعرهای مختلف مجموعه با هم است که در نگاه اول مخاطب را جذب میکند تا این روایت جذاب را تا به آخر پیگیری کند و مجموعه را به آخر برساند. این هارمونی و هماهنگی در کاربرد و کلا نحوه استفاده از عناصر شاعرانه نیز به خوبی دیده میشود. گویی شاعر برای هرچند شعر یک نوع نگاه و فضای مشترکی را تدارک دیده و این ایده در طول مجموعه به وضوح دیده میشود چراکه اشعار خاصی با فضا و حال و هوای مشترکی سروده شده است که این ایده در طول مجموعه عوض میشود و مجموعه را در عین هارمونی و هماهنگی از تنوع خاصی برخودار میکند که لازمهی تکراری نشدن فضای مجموعه برای مخاطب است.یکی از موضوعات محوری که مجموعه را شکل میدهد سرودن اشعار عاشقانه با حال و هوا و لحنی برانگیزاننده و تاثیرگذار است که در این مجموعه تکرار میشوند و به آن هارمونی و هماهنگی میبخشد. در مجموعه شعر «نامی نمیتوان گذاشت» استفاده از تکنیک ارجاع به برون متن یکی از شاخصه های سروده های آریا صدیقی محسوب میشود که در اشعار گوناگونی از این مجموعه مورد استفاده قرار گرفته و موجب عمق بخشیدن به اشعار و غنای کیفیت شاعرانه اثر شده است. نقطه قوت آنجاست که سراینده حتی در اشاره به بیرون از متن خود نیز از آن پدیده کارکردی شاعرانه میگیرد که در مجموعه در کنار عناصر دیگر به خوبی مینشیند.از دیگر موارد موجود در این مجموعه میتوان به استفاده درست و بهجا از تقطیع و نحوه نوشتار شعر نام برد که با تقطیع درست و استفاده از تکنیک صحیح به خوانش شعر کمک میکند و به آن شکل ایدهآل میبخشد. در شعر دیگری از این مجموعه میخوانیم:
شهر من جدولییست
که قرار بود فردا
جوابش در روزنامهای چاپ شود
که امروز توقیف شد
همانطور که در این شعر ملاحظه میشود استفاده از عناصر مختلف و ارجاع به برون متن به درستی صورت گرفته تا در نهایت شعر واجد وحدت تاثیر باشد و ضربهی نهایی را در غالب کشفی شاعرانه به مخاطب میزند.شاعر از زبان به خوبی در این مجموعه استفاده میکند و آنرا به کار میگیرد.زبان این مجموعه ساده اما در نهایت زیبایی و کارآرایی است و به عنوان مهمترین عنصر شکل دهنده به شعر، شاعر دقت خاصی در به کار گرفتن کلمات و استفاده از آنها داشته است بطوری که زبان این مجموعه کاملا یکدست و شسته و رفته از آب در آمده است که این دقت شاعر در انتخاب کلمات را در این مجموعه میرساند. زبان این مجموعه در نهایت عمومیت و سادگی، استریلیزه و خاص است.دقت در انتخاب موضوع اشعارو هماهنگی حال و هوای اشعار از این مجموعه، مجموعهای هدفمند ساخته که ترتیب اشعار به خوبی در آن قرار گرفته و ترکیب آنها در نهایت از این مجموعه مجموعهای میسازد که اشعار به خوبی در آن اولویت بندی شدهاند.اشعار این مجموعه به معنای خاص کلمه مجموعه هستند و تنها اشعاری نیستند که در مجموعهای در کنار هم قرار گرفتهاند.طنز هرچند در اشعار این مجموعه حضور پررنگ و موثری ندارد اما با حضور هراز گاهی به اشعار این مجموعه رنگ متنوعی میزند که دنبال کردن مجموعه و خواندن اشعار را با لذتی دو چندان همراه میکند:
آن نهنگِ ناخواسته
که زنده به ساحل رسید
من بودم
تمام آبهای جهان را
دنبال جای پارک گشتم
دنیا زودتر از آنچه فکر میکردم
پر شده بود