ترامپ، قیمت دلار و اقتصاد ایران

علی امیری، گروه تعاملی الف،   3970415073 ۲۴ نظر، ۰ در صف انتشار و ۳۰ تکراری یا غیرقابل انتشار
ترامپ، قیمت دلار و اقتصاد ایران

در این چند هفته باز شاهد هستیم که بازار ارز و طلا رکوردهای جدیدی از خود به جای گذاشت و می گذارد و باز بسیاری از مسئولین و مدیران و البته رسانه های و تحلیلگران اقتصادی و سیاسی دچار سرگشتگی برای تببین چرایی و اینده ارزش برابری ریال و اثار متعاقب ان بر اقتصاد کشور هستند. سه ماه پیش و در 17 فروردین امسال که باز بازار رقم های تعجب انگیز 5000 تومان برای هر دلار را پشت سر گذاشته بود و مانند این روزها همه دچار سوال شده بودند که در بازار ارز چه اتفاقی افتاده و بازار به کجا خواهد رفت، جهت تنویر افکار عمومی و کارشناسان و تحلیلگران یادداشتی خدمت سایت محترم الف برای تخمین قیمت واقعی دلار در بازار در سال 1397 و اینده ان ارسال گردید که مصادف شد با اعلام ناگهانی و فوری دلار 4200 تومانی و قاچاق اعلام شدن ارز و خرید و فروش ان توسط اقای جهانگیری با این هدف که شاید بتوان با این تصمیمات فوری و غیر اقتصادی بازار را در حدود 4200 تومان کنترل شود و شاهد قیمت های این روزهای بازار که به حول و حوش 9 هزار تومان رسیده نباشیم.

خلاصه ان یادداشت و پیش بینی ان بود که با توجه به رشد میزان نقدینگی به سه برابر سال 92 و ارتباطی مستقیم بین میزان نقدینگی ریالی کشور با میزان ارز وارده در هر سال که در همه 50 سال گذشته به استناد امارهای همه 50 سال اخیر برقرار بوده ارزش واقعی ریال در قبال سکه و دلار به عنوان ارز شاخص بین المللی برای نیمه اول سال 1397 باید به میزان سه برابر افزایش یابد و در حول و حوش 10 هزار تومان ارام بگیرد و حالا در تابستان 97 می بینیم که قیمت سکه به سه میلیون تومان یعنی سه برابر سال 92 رسیده و قیمت دلار هم به همان حول و حوش پیش بینی رسیده یا به زودی دقیقا خواهد رسید.

اما به هر حال بسیار طبیعی بود در چنان جوی که دولت می خواست نرخ ساختگی 4200 تومان را به اقتصاد و بازار بقبولاند انتظار انتشار ان یادداشت دور از ذهن باشد و همان روز با ارسال نامه دیگری از سایت محترم الف درخواست شد که از انتشار ان یادداشت صرفنظر نماید چرا که قطعا در ان فضا با هجمه و حمله شدید دوستان مواجهه می شد که فوری نویسنده و البته سایت محترم الف را به بازی در زمین دشمن یا تبلیغ قیمت های بالا برای دلار متهم می کردند و به هر حال در چنین فضایی انتشار ان مطلب مستند بر تاریخ 50 ساله اقتصاد ایران و این رابطه در تعیین قیمت واقعی ارز به صلاح نبود.

حالا در تیر ماه 97 هستیم و متاسفانه بازار به راحتی به حوالی ان پیش بینی برای قیمت دلار رسیده و باز شاهد تصمیمات خلق الساعه دولت و تیم اقتصادی ان در قبال این تغییرات به ظاهر ناگهانی قیمت ها هستیم. بنابراین حال که پیش بینی اعلام شده در مورد نرخ دلار در یادداشت ارسالی 17 فروردین عملا در بازار به واقعیت پیوسته اجازه می خواهم در پایان این یادداشت متن کامل و بدون تغییر یادداشت فروردین ماه و نامه مربوطه را یکبار دیگر ارسال نمایم که در صورت مفید تشخیص داده شدن منعکس بشود چرا که اگر سه ماه پیش می توانست انتشار ان برخی را به این سو تفاهم برساند که نویسنده یا سایت محترم الف در صدد دادن جو کاذب به بازار ارز و تعابیری همچون کاسب تحریم یا دلال و ... هستند ولی اینبار انتشار ان یادداشت می تواند در تنویر افکار عمومی و کشف ارزش واقعی ریال در بازار و ارام کردن ان و دادن سر نخی و نقشه راهی برای پایان این سر گشتگی در بین مسئولان و بازار و ایجاد ثبات راه گشا باشد که بزرگترین اسیب در چنین مواقعی که بازار به هم می ریزد همین نداشتن تصویر روشن و ابهام در مورد اینده قیمت ها است.

اما بعد از یاداوری این موارد باید گفت دلیل اصلی ارسال یادداشت کنونی قیمت ارز یا پرداختن به ان پیش بینی نیست. بلکه در هفته گذشته ما شاهد تحول بسیار بزرگتر و خطرناک تر در صحنه سیاست خارجی و تقابل موجود ترامپ با ایران هستیم و ان اعلام درخواست دولت ترامپ از همه کشورهای وارد کننده نفت ایران به کاهش شدید واردات نفت از ایران و حتی به صفر رساندن ان توسط متحدان امریکا مانند ژاپن و کره جنوبی است. این رویدادی است که باید ما بسیار جدی و فوری ولی حساب شده و بدون تعارف به ان بپردازیم.

بعد از خروج ترامپ از برجام سوال بزرگ محافل نفتی و سیاسی دنیا این بود که دولت ترامپ برای معافیت کشورها و شرکت های نفتی برای واردات نفت ایران چه اندازه کاهش را معیار قرار خواهد داد. در زمان اوباما هر ششماه 20 درصد کاهش برای معافیت کشورها از تحریم اعلام شده بود ولی حالا دولت ترامپ رسما از کاهش شدید و حتی در خواست قطع کامل توسط برخی متحدان امریکا انهم در فرجه ششماهه سخن می گوید.

در اینجا و با استناد به یادداشت های گذشته این قلم که با همکاری سایت محترم الف انتشار یافت و در ان نسبت به رسیدن وضیعت اقتصاد ایران به وضیعت امروز و خطر ترامپ مکررا هشدار داده شده بود و به خصوص با استناد به سه یادداشت "برنامه بی نقص ترامپ مجنون، برای اقتصاد ایران و روسیه" و"پیشروی ترامپ و ما"و "کیم عاقل, ترامپ عاقل تر‎" که متاسفانه می بینیم که جز به جز پیش بینی هاو مطالب اورده شده در ان ها حتی در حد تغییرات در تیم سیاست خارجی ترامپ به واقعیت پیوسته اجازه می خواهم نکات و هشدارهای بسیار مهمی را به صورت فهرست وار در مورد تحریم نفتی جدید و وضیعت اقتصاد و بازار ارز کشور برای همه دلسوزان میهن و مسئولین و تحلیلگران مربوطه باز گو نمایم تا شاید این بار هشیارانه تر با این چالش ها که نحوه برخورد با انها نه تنها برای دولت و نظام بلکه برای کیان میهن ما بسیار سرنوشت ساز است روبرو شویم:

1- درمورد تحریم نفتی ترامپ از همین حالا مسئولین باید قطعی بدانند هر چند ترامپ قادر نیست و حتی برنامه فوری برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران به خصوص در مورد چین و ترکیه ندارد ولی به میزان بسیار بالایی و بسیار بالاتر از دور قبلی تحریم ها این کشورها با امریکا در کاهش صادرات نفت ایران همکاری خواهند نمود یا با اسفتاده از فرصت از پرداخت ارزش واقعی نفت ملت ایران با اوردن بهانه های تحریمی و درخواست تخفیف های سنگین و تبادل اجناس به صورت پایاپا و از همه بدتر تبدیل دلار نفتی به پول کم اعتبار انها با هزینه و کارمزدهای ده درصدی و بیشتر تاثیری حتی بدتر از نخریدن نفت ایران را به اقتصاد و دولت و ملت ما تحمیل خواهند کرد.

از طرف دیگر همانطور که در یادداشت "برنامه بی نقص ترامپ مجنون، برای اقتصاد ایران و روسیه" اورده شده بود نیت و برنامه اصلی ترامپ برای خروج نفت ایران و ونزوئلا و گاز قطر از بازار تضمین ادامه رشد خیره کننده تولید نفت شیل امریکا است که مستقیم و غیر مستقیم تا چند هزار میلیارد دلار به نفع اقتصاد امریکا و اقتصادهای پیوسته به شرکت های نفتی امریکایی مانند عربستان و کانادا و نروژ و...می شود. برای خوانندگان شاید جالب باشد بدانند که رشد تولید سیل گونه نفت شیل امریکا در فاصله انتشار ان یادداشت تا کنون یعنی تقریبا 6 ماه به بالای 1.5 میلیون بشکه رسیده که از پیش بینی همه کارشناسان خود امریکا هم بیشتر است.

ولی خبر خوب در کوتاه مدت برای کشور ما این است که همین رشد سریع و شدید باعث شده که سرعت رشد تولید نفت شیل امریکا به دلیل پیشی گرفتن از ظرفیت های موجود زیر ساختی مانند خطوط لوله و بنادر صادراتی در نواحی اصلی تولید نفت امریکا کند و یا حتی متوقف شود. فراموش نکنیم که در تاریخ امریکا و حتی دنیا سابقه نداشته که کشوری ( حتی روسیه و عربستان) توانسته باشد به رکوردهای امروز تولید نفت و گاز امریکا دست یافته باشند.

این انقلاب شیل نفتی باعث شده در مناطق تولید کننده ان مانند تکزاس که مرکز اصلی رشد نفت شیل امریکا است نرخ بیکاری به زیر دو درصدرسیده و شرکت های نفتی درگیر در تکزاس علاوه بر کمبود خطوط لوله جدید با مشکلاتی همچون کمبود نیروی کار کافی برای گسترش فعالیت های خود روبرو شوند که نتیجه ان افزایش میزان حقوق کارکنان درگیر در این صنعت عظیم به ارقام شش رقمی در سال است که خود مانند یک موج و رونق به سایر بخش های اقتصادی امریکا رسیده. کاهش تاریخی میزان بیکاری در امریکا و رشد و رونق اقتصادی کنونی که به راحتی به ترامپ اجازه می دهد وارد جنگ تجاری با چین و اروپا و کانادا و... شود و یا انها و روسیه و چین را در جهت براورد اهداف امنیتی امریکا در مورد سوریه یا کره شمالی و ایران تحت فشار قرار دهد ناشی از همین تولید سیل گونه نفت و گاز شیل امریکا است. پس اصلا نباید برای ما عجیب باشد که ترامپ و حاکمیت دو حزبی امریکا برای تضمین ادامه موفقیت این صنعت حتی در حد خارج شدن از برجام و فشارهای تحریمی به ایران و ونزوئلا و قطر تردیدی به خود راه ندهد.

البته هرچند این مشکلات زیرساختی امریکا به منظور گسترش تولید نفت و گاز شیل می تواند در کوتاه مدت و ششماه اول در پاییز امسال و برگشت تحریم های نفتی ایران خبر خوبی برای ایران باشد و نشان دهد که ترامپ قادر نیست و برنامه ای ندارد که درکوتاه مدت و ششماه اول اغاز تحریم ها تولید نفت ایران را حداکثر بیش از 700 هزار تا یک میلیون بشکه کاهش دهد ولی خبر بد این است که شرکت های امریکایی درگیر ساخت زیر ساخت های این تولیدات جدید به سرعت و 24 ساعته مشغول کار بر بروی خطوط جدید نفت و گاز و بنادر صادر کننده هستند که مجموعا توان اضافه تولید 3.4 میلیون بشکه در روز برای نفت و بسیار بیشتر برای گاز در تکزاس و سایر مناطق تولید این نوع نفت به وجود می اورد. این میزان یعنی بیشتر از کل صادرات و حتی برابر با تولید نفت خام ایران. اما نکته اصلی که برای برنامه ریزان اقتصادی و سیاست خارجی ایران باید مورد توجه قرار گیرد این است که این ظرفیت جدید از سال 2019 به سرعت یکی بعد از دیگری در یک دوره کمتر از یکساله وارد فاز بهره برداری خواهد شد. پس قطعی بدانید و از الان تحلیلگران استراتژیک کشور باید قطعی بدانند که همزمان با این رشد در سال اینده کاهش شدیدتر صادرات نفت ایران و گاز قطر و حتی سایر کشورها مانند ونزوئلا یا روسیه و عربستان در دستور کار دولت ترامپ قرار خواهد گرفت و ما باید اماده فشار بیشتر بر صادرات نفت ایران برای سال اینده باشیم که خود اثرات عمیق و سنگینی بر بودجه دولت ایران و در نتیجه اقتصاد کشور خواهد گذاشت به خصوص که ترامپ یک ضرب العجل دیگر هم برای فشار به ایران دارد و ان انتخابات 2020 و تلاش مجدد برای پیروزی در دور دوم ریاست جمهوری است است و به خوبی می داند که شرط لازم برای تضمین پیروزی او در ان انتخابات این است که در دو سال اینده بیشترین فشار را به ایران برای تامین نظر حامیان اصلی خود یعنی نتانیاهو و لابی طرفدار او در امریکا به عمل اورد.

همچنین در مورد تلاش اخیر ترامپ برای تشویق عربستان به افزایش تولید نفت باید اضافه نمود که تا یکسال اینده که این ظرفیت های جدید عملیاتی شود قیمت مطلوب و مورد نظر ترامپ برای نفت در چند ماه اینده همان 70 تا 80 دلار است و اگر می بینید که ترامپ شخصا از عربستان خواستار افزایش تولید نفت شده نه فقط به خاطر تحریم نفت ایران بلکه بیشتر به خاطر خرید زمان و حفظ قیمت ها در همین حدود 80 دلار در بشکه می باشد تا خطوط لوله جدید و نفت شیل تولیدی جدید تکزاس از نیمه سال 2019 وارد بازار شود چرا که ترامپ پاییز امسال انتخابات بسیار مهم کنگره را در پیش دارد و نمی خواهد با گران شدن بیشتر قیمت بنزین در امریکا شانس حزب جمهوری خواه در تضمین اکثریت کنونی را از دست دهد و از طرف دیگر افزایش قیمت نفت به پیش از 100 دلار خطر اوج گیری دوباره روسیه و پوتین و همچنین افزایش سنگین سرمایه گذاری دنیا در انرژی های نو همچون باد و خورشید را در بر دارد که در بلند مدت رقیب و حربه اصلی کشورهای مصرف کننده نفت و گاز دنیا مانند اروپا و چین و هند و ژاپن برای دور زدن تکنولوژی شیل نفتی امریکا است.

2- باید بدانیم شرکت های خصوصی چین و هند و کره جنوبی و ژاپن و شرکت های اروپایی مانند توتال و انی ایتالیا که بزرگترین وارد نفت ایران هستند اصولا دارای روابط استراتژیک با امریکا هستند و نه تنها هرگز حاضر به عدم همکاری با امریکا نخواهند شد بلکه اصولا توان این مقابله را هم ندارند و به یاد داشته باشیم که این تحریم ها نیازی به تصویب سازمان ملل ندارد و خود امریکا راسا می تواند این کشورها و شرکت ها و بانک ها را در سر دو راهی همکاری با ایران یا از دست دادن بازار امریکا قرار دهد و طبیعی است که این شرکت ها و بانک ها و کشورها هرگز منفعت خود از بازار اقتصادی و مالی امریکا به خصوص در این زمانه که رونق تاریخی دارد را به بازار ایران ترجیح نخواهند داد و قطعا با امریکا در نهایت همکاری خواهند کرد و در مورد چین هم حداکثر می توان به همان 300 هزار بشکه واردات از ایران امید داشت و در مورد روسیه هم باید گفت که روسیه عملا در کنار امریکا و عربستان و کانادا بزرگترین صادر کننده نفت و گاز در دنیا هست و از انجا که هرگز منافع فروشنده با خریدار و مصرف کننده در هر جنسی و هر بازاری با هم سازگار نیست در نهایت همکاری روسیه با همان چین و ژاپن و اروپا و هند علیه امریکا بسیار دور از ذهن است و در نهایت مواضع روسیه بخشی از محور تولید کننده های نفت دنیا مانند امریکا و عربستان و نه مصرف کننده های نفت و گاز دنیا مانند چین و اروپا خواهد بود فقط به دلیل ساده اصل بودن منافع ملی برای پوتین و روسیه.

هر چند ما هنوز به این درک ملی از اهمیت صادرات نفت و اتخاذ سیاست خارجی و ملی خود برای حمایت قاطع و حفظ ان نرسیدیم و برخی کارشناسان و مدیران به خاطر ضعف و عدم توفیق خود در بهره برداری بهینه از این ثروت ملی به نفع ملت ایران ان را با عناوینی همچون نکبت ملی یا بلای سیاه مطرح می کنند ولی روسیه و پوتین به خوبی می دانند که صادرات نفت برای اقتصادهایی مانند روسیه یا ایران و ونزوئلا و عربستان یک شاخص کلیدی و حیاتی است و بدون صادرات نفت امکان به تحقق رساندن سایر اهداف و ارمانها تقریبا در حد غیر ممکن است. بنابراین پوتین مانند خود امریکا یا کانادا یا نروژ به خوبی می داند که تضمین صادرات و قیمت بالاتر نفت برای اقتصاد و قدرت و رفاه مردم روسیه چه نقش حیاتی و استراتژیکی و غیر قابل بحثی دارد و برای تامین این تضمین اماده هر گونه داد و ستد و کنار امدن با غرب و اسراییل برای تامین نظر لابی اقتصادی و بانکداری بسیار پر نفوذ اسراییل در امریکا و غرب هست که حالا ما شاهد مذاکرات پیش روی پوتین و ترامپ و البته نتانیاهو بر سر همین معاملات سیاسی و سوریه هستیم و خلاصه اینکه در چنین بازاری برای روسیه یک صادر کننده نفت کمتر یعنی خبر بهتر.

3-با این توضیحات در مورد اقتصاد بین الملل و و موقعیت مهمترین منبع درامد ملی ملت ایران یعنی نفت در بازار جهانی اجازه دهید دوباره نکاتی در مورد بازار ارز و اقتصاد داخلی یاداوری کنیم. اول اینکه این واقعیت را بپذیریم که وضیعت امروز بازار ارز کشور هیچ ارتباطی به تحریم های در پیش امریکا و ترامپ ندارد بلکه نتیجه شاهکار تیم اقتصادی دولت و به خصوص وزیر اقتصاد دور اول دولت اقای روحانی است که با یک سیاست به غایت غیر علمی و پوپولیستی سودهای موهوم بانکی را به 28 درصد رساند و ضمن تحمیل رکود به تولید کننده و اقتصاد ایران برای تامین این سودهای موهوم اقدام به افزایش تا 5 برابری (تا پایان امسال ) نقدینگی و در واقع چاپ پول نمود و چون درامد ارزی کشور در این سال ها افزایش خاصی نیافته ( در مورد تاثیر برجام هر چند صادرات نفت ایران افزایش یافت ولی به دلیل کاهش جهانی قیمت نفت مجموع دارمد ارزی کشور افزایش معنا داری نیافت) و طبیعی است که دیر یا زود شاهد ترکیدن این قیمت ها و افسانه تورم تک رقمی و ساختگی می بودیم و ایشان هم شاید به همین دلیل با عنوان کردن عشق به کار دانشگاهی از صدارت عذر و در نتیجه از قبول مسئولیت این فاجعه ملی شانه خالی کرد و جای تاسف است که حالا برخی از حتی مطلعین و کارشناسان داخلی از عملکرد ایشان صرفا به دلیل حبس کوتاه مدت و ساختگی نقدینگی با سود موهوم 28 درصد مه منجر به بدهکاری بیش از پیش خود دولت به بانک ها و در نتیجه متلاشی شدن عملکرد بانک ها شد دفاع می کنند و او را لایق جانشینی اقای سیف می دانند!

همین الان فقط بانک های خصوصی در ماه برای تامین این سودهای موهوم رقمی بین 8 تا 10 تریلیون تومان از بانک مرکزی اضافه برداشت دارند یعنی بانک مرکزی بدون اینکه چاره دیگری داشته باشد با خلق پول و اعتبار برای سرپا نگه داشتن این بانک ها و پرداخت این سودهای موهوم و سمی از جیب ملت ایران و همان سپرده گذارانی که مفتون سود 28 درصد شده بودند دستور پخت این فاجعه ملی و اوج گیری قیمت ها و تورم را اماده نموده و از ان بدتر در کل حالا روزانه حداقل یک تریلیون تومان در مجموع اقتصاد کشور میزان نقدینگی در حال افزایش است که این بهمن نقدینگی اگر باز دولت بخواهد منکر ان شود و از همان معمارانی که این بحران را به وجود اوردند استفاده مجدد نماید این میزان نقدینگی افزاینده این توان را دارد که همه اقتصاد ایران را در زیر بار خود مدفون کند.

4- بنابراین و از همین زاویه باید گفت هر روزی که دولت محترم و تیم اقتصادی ان با تعارف یا بد سوادی کارشناسی به این حقیقت دیرتر برسند که در اقتصادی که نقدینگی ان در 5 سال 4 تا 5 برابر می شود در حالیکه درامد ارزی وارده به این اقتصاد تغییر نمی کند تثبیت نرخ ارز عملی و علمی ست و مسببان و معماران این فاجعه را بدون تعارف مورد مواخذه به عنوان پند و درسی برای مسئولین جدید قرار ندهد میزان خسارات عظیم تر و ارائه راه حل برای این وضیعت ملتهب سختر تر خواهد بود. این را ما فقط نمی گوییم به عنوان نمونه اقای دکتر نیلی مشاور اصلی اقتصادی دولت اقای روحانی که دو تا سه سال پیش نسبت به وجود دو بمب ساعتی نقدینگی و بیکاری در جامعه هشدار داده بود و حالا مانند اقای طیب نیا سکوت مطلق فرموده اند باید توضیح دهند در جهت جلوگیری از بزرگ شدن این بمب ساعتی نقدینگی به عنوان مشاور و یکی از معماران اصلی اقتصادی دولت اقای روحانی چه اقداماتی صورت داده بودند؟

به عنوان نمونه دیگر تصمیم بعدی سرتاسر ضرر و خسارات امیز تعطیل بازار ارز توسط همین کارشناسان اقتصادی دولتی و اعلام نرخ 4200 تومانی برای ان فقط و فقط از همین مقاومت و عدم دانش کافی تیم اقتصادی دولت در مواجهه با واقعیات علم اقتصاد و عدم شناحت اقتصاد امروز ایران و دنیا سر چشمه می گیرد که نتیجه ان بدترین تصمیم ممکن برای بازار ارز بود که بسیار سریع داریم نتایج ان را حتی سریعتر از پیش بینی های اورده شده در بازار می بینیم. واقعا اتخاذ این تصمیمات خلق الساعه از عدم تصمیم گیری به مراتب خسارات بیشتری به اقتصاد کشور وارد می کند.

وقتی اقتصاد دان و تیم اقتصادی خبره ای می خواهد ثبات را به بازار ارز در یک اقتصاد بیمار با نقدینگی عظیم برگرداند و ان را کنترل و مدیریت کند باید تمام تلاش ان در تشویق افزایش عرضه و کاهش تقاضا باشد ولی همه شاهد هستیم که با تصمیم اعلامی اقای جهانگیری و تیم اقتصادی دولت به صورت اعجاب اوری دقیقا جهت خلاف این اصل اقتصادی حرکت شد! یعنی همه عرضه کننده های ارز مانند شرکت های پتروشیمی و صادر کننده ها و ایرانیان خارج و داخل کشور و ...با انکار ارزش واقعی و بازار ارز تشویق به عدم عرصه ارز خود در بازار شدند و از طرف دیگر همه وارد کنندگان رانت جویان و حتی برخی نهادها و بانک های خصوصی و البته مردم برای نجات قدرت پول خود تشویق به خرید بیشتر ارز دولتی با قیمت های تصنعی و رانتی و در نتیجه تشدید شدید تقاضا در بازار شدند که مانند یک سیکل معیوب همگی شاهد تاثیر مخرب ان هستیم و باید متاسفانه گفت اگر چرخه این تصمیم گیری های غلط به کار خود ادامه نمی داد حتی شاید می توانستیم نرخ ارز را برای مدت قابل قبولی مانند یکسال زیر 7 هزار تومان تثبیت نماییم ولی با این چرخه غلط تصمیم گیری ( که خوشبینانه ان را ناشی از بد دانشی مسئولان اقتصادی دولت به حساب می اوریم) تثبیت نرخ ارز در همین حول و حوش 9 تا ده هزار تومانی هم برای اقتصاد کشور موفقیت بسیار بزرگی است!

به عنوان نمونه دیگر از این تصمیمات قابل بحث اخیرا باز دولت با یک تصمیم فوری و مطالعه نشده ورود 1400 قلم جنس را مانند ماشین ممنوع کرده است. دولت محترم توجه ندارد با این اقدام غیر مستقیم پیغامی به مصرف کننده و فعال اقتصادی در ایران می دهد که شرایط بحرانی است. از انطرف یکی از منابع اصلی درامد دولت واردات این 1400 قلم مانند خودرو و میزان تعرفه و مالیات و گمرگی مربوط به انها است . حال سوال این است که با حذف این رقم اصلی درامد دولت چگونه می خواهد کسری بودجه و پرداخت های سر سام اور خود به برخی موسسات و نهادها و وزارت خانه های بودجه خوار را جبران کند. برای فعال اقتصادی و کارشناس اقتصادی این یعنی جبران حذف این ممر درامد دولت یا با خلق نقدینگی بیشتر و یا با گران شدن اجباری محصولات داخلی خودرو سازهای دولتی و یا فروش مهمترین سرمایه دولت یعنی دلار نفتی به نرخی بسیار بالاتر از 4200 تومان که در هر صورت کمکی به ایجاد ثبات و اطمینان به بازار و در نهایت مردم و فعالین اقتصادی برای بهبود وضع در اینده قابل پیش بینی نخواهد کرد و این دور باطل ادامه پیدا خواهد کرد.

همه این تصمیمات اشتباه از همان عدم قدرت تشخیص کارشناسی و شجاعت قبول واقعیت اقتصادی ایران امروز و نرخ واقعی دلار و اعتقاد یا امید به روانی بودن و حباب بودن وضیعت بازار ایران ناشی می شود که جالب است که حالا صحبت از جایگزینی معمار این تصمیمات وحشتناک اقتصادی به عنوان جانشین اقای سیف در بانک مرکزی می شود. معماری که در بدو صدارت او میزان نقدینگی کشور 50 درصد کل تولید کشور بود ولی در پایان صدارت ایشان این نسبت به رقم بی سابقه 110 درصد تولید کشور رسیده که در تاریخ علم اقتصاد بی سابقه است مگر در مورد کشورهای شکست خورده در جنگ مانند المان یا اقتصاد متلاشی شده مانند ونزوئلا یا زیمبابوه.

بهترین راه حل برای بازار امروز قیمت ارز این است که روند این تصمیم گیری ها را متوقف کنیم و اجازه دهیم قیمت واقعی توسط بازار کشف شود و دولت مسئول به عنوان امین ملت با فروش بزرگترین سرمایه ملت ایران یعنی دلار نفتی به قیمت بالا ولی واقعی در بازار عواید ان را به شکل عادلانه ای در میان همه ملت ایران که از این افزایش قیمت متضرر شده اند باز پخش نماید.همانطور که در یادداشت های "اقتصاد ایران، فرود نرم یا سخت" و "قیمت دلار، وزیر اقتصاد و انتظار معجزه"-شنبه ۴ دی ۱۳۹۵ امده بود:

" اگر دولت سابق بعد از شش سال مجبور شد، نه از سر آگاهی و کنترل بلکه از سر ناچاری، واقعیت را بپذیرد و نرخ ارز از ۱۲۰۰ تومن به ۳۶۰۰ تومن رسید، این دولت احتمالا بسیار زودتر یعنی‌ همین حالا و یا حداکثر بعد از انتخابات (ریاست جمهوری 96) مجبور به تعدیل انفجاری نرخ ارز خواهد شد و اگر غیر از این باشد، ما باید به همه قوانین علمی‌ و حتی قانون جاذبه شک کنیم! "

بنابر این باید بپذیریم به خاطر سال ها مسامحه و ضعف مدیریت اقتصاد کشور به شدت نحیف شده و نفت حتی در صورتی که تحریمی هم نباشد دیگر قادر به جبران همه سو مدیریت ها و عدم کارکردن ها نیست. قیمت ها چنان باید اصلاح شود تا تقاضا کنترل شود و این برای احاد مردم و حتی مسئولان دردناک است ولی هر روزی که تاخیر شود امید به اصلاح و بر گرداندن اقتصاد و معیشت مردم به شرایط طبیعی مشکلتر خواهد شد و میزان دردناک بودن مشکلات بیشتر و خدای نکرده به روزی خواهیم رسید که بدن اقتصاد کشور به هر گونه دارو یا درمان مقاوم.

هنر دولت ها باید گرفتن این تصمیمات سخت و سترگ باشد که اگر غیر از این باشد دیگر هر شخصی می تواند ادعا مدیریت و اداره سیستم و دولت را داشته باشد. به عنوان یک مثال کوچک معنا ندارد که بر خورداران جامعه بابت سفر به امریکا و اروپا تا نفری 15 میلیون تومان سوبسید بگیرند ( 5 میلیون تومان بابت 1000 یورو اختصاصی به این مسافران و تا 10 میلیون تومان بابت تخصیص دلار 4200 تومانی به شرکت های هواپیمایی بابت فروش بلیط به این مسافران!) . متاسفانه می بینید که در لیست اعلامی تخصیص ارز 4200 تومانی از این موارد در حد فاجعه امیزی بسیار است که ثروت 95 درصد مردم کشور به خاطر ضعف دولت خرج درس و دانشگاه و تفریح و سرمایه گزاری خارجی ان 5 درصد برخوردار کشور می شود. حال هر نامی که به انها داده شود مانند وارد کننده تولید کننده ها با ارتباطات ویژه خودرو سازهای دولتی رانتخواران یا ژن های برتر و...

هنچنین باید اضافه نمود که همه می دانیم مثلا افزایش میزان سود بانکی یکی از راهکارهای اصلی برای کنترل تورم در سال های 92 و 93 بود ولی انتقاد اصلی این است که این سیاست هرگز نمی باید برای 5 سال ادامه می یافت و از ان بدتر اتخاذ چنین سیاستی باید همراه با سایر اقدامات و اصلاحات در سیستم اقتصادی باشد که ما هرگز شاهد هیچ تلاشی در این زمینه ها نبودیم. البته مبرهن است که وزیر سابق اقتصاد و تیم اقتصادی و اصولا دولت اقای روحانی در دفاع از خود می توانند به عدم به نتیجه رسیدن برجام انطور که انتظار می رفت یا گزارش ها و تحلیل تیم سیاست خارجی و اقای ظریف این انتظار را در تیم اقتصادی دولت ایجاد کرده بود تحت عنوان بد عهدی ترامپ یا دولت امریکا بپردازند چرا که بر اساس همین وعده های نسنجیده و غیر واقعی اقای ظریف تیم اقتصادی و دولت اقای روحانی حساب بسیار ویژه و بزرگی بر لغو همه تحریم ها در یک روز و سرازیر شدن سیل وام ها و سرمایه گذاری های خارجی و اعتبارات موسسات مالی امریکا و اروپا به کشور باز نموده بودند و تصور می نمودند به راحتی می توان همین سیاست سود بالا و تورم تک رقمی را تا 1400 و ماورا آن ادامه داد.

همین جا است که متوجه می شویم در دنیای امروز نقش سیاست خارجی و داشتن یک تیم نخبه و به روز و مطلع تا چه حد برای سایر شئونات اداره یک کشور و اقتصاد حیاتی است. به غیر از اشتباهات استراتژیک تیم سیاست خارجی کشور مانند سیمان کردن بزرگترین برگ برنده هسته ای کشور که اهمیت آن در حد همان ابزار بازدارنده اتمی کره شمالی بود با فقط یک قول و قرار 158 صفحه ای ولی بدون داشتن حتی یک امضا در سرتاسر ان حتی در حد کارمند وزارت خارجه امریکا مانند وندی شرمن و بدون مشروط کردن ان به تصویب در کنگره امریکا به عنوان یک معاهده بین المللی که دیگر هر رئیس جمهوری تازه به کار رسیده ای نتواند ان را تغییر دهد متاسفانه باید گفت علاوه بر این موارد اسیب اصلی مسئولان و تحلیلگران سیاست خارجی و اقتصادی ما این است که همچنان در سال های دهه 70 و 80 میلادی باقی ماندند و دانسته های انها نوعا در حد همان جزوات و کتاب های دانشگاهی استاتید ان سال ها است که خود باز در همانزمان چندین سال از وضیعت روز دنیا عقب بودند و متوجه تغییرات بسیار عظیم ژئو پولتبکی و استراتژیک دنیا اقتصاد و سیاست در این 50 سال نشده ایم.

فقط به عنوان یک نمونه از این عدم قدرت تحلیل حداقل 50 سال بود که سیاست اصلی و محوری امنیتی و اقتصادی امریکا و دنیای غرب بر ثبات و تضمین جریان مطمئن نفت از خاورمیانه قرار گرفته بود به این دلیل ساده که امریکا خود بزرگترین وارد کننده نفت دنیا بود. ولی در ده سال اخیر امریکا به بزرگترین تولید کننده نفت و گاز دنیا تبدیل شده و عملا با توجه به تولیدات کانادا که در حوزه امنیتی امریکا قرار دارد نه تنها دیگر وارد کننده نفت و گاز نیست بلکه به خودکفایی رسیده و هر روز بر میزان تولید و صادرات ان افزوده می شود و طبیعی است که جای بازیگران اساسی این صنعت استراتژیک به صورت اساسی متحول شده و دیگر اولویت اول امریکا نه تنها تضمین ادامه ثبات و صدور نفت ایران و کشورهای خاورمیانه نیست بلکه اولویت اصلی ان حتی کاهش و حذف شدن این تولیدات از بازار است که نتیجه ان را در سیاست ها و راهبردهای امنیت ملی و خارجی امریکا شاهد هستیم و خروج امریکا از برجام و تحریم های جدید نفتی و حتی تحرکات نظامی علیه ایران یا قطر نمودهای بیرونی این تغییرات عظیم ژئو پولتیک است که بخش اعظمی از کارشناسان و تخلیلگران از تخمین ابعاد تاثیرات عظیم ان بر سیاست های دنیا و تاثیر ان بر اقتصاد و امنیت ملی کشور و ملت ایران غافل هستند و ما تاثیر این غفلت را بر معیشت و زندگی هر روزه تک تک احاد ملت ایران شاهد هستیم.

5- تا اینجا بیشتر به مشکلات و مسایل پرداخته شد و خوانندگان به حق انتظار ارائه راهکار و راه حل دارند. تقریبا همه تا حدوی می دانیم که راه حل ها چیست ولی اوردن مستقیم انها متاسفانه می تواند منجر به مسایلی شود. بنابراین به غیر از برخی راه حل های بخشی مانند بازار ارز و تغییرات در کیفیت نیروهای تحلیل گر و مدیران اجرایی اقتصادی و سیاست خارجی که در بالا به ان اشاره شد فقط به این اشاره می کنیم که در مورد مسئله اصلی یعنی چالش ترامپ و سیاست خارجی که مستقیما در وضیعت اقتصاد و سیاست داخلی هم تاثیر گذار است که راهکار و راه حل این وضیعت مانند خود این بحران انچنان پیچیده و بزرگ است که قطعا از سطح دولت یا تیم اقتصادی یا تغییرات نفرات خارج است و برای راه حل باید توافق و درک بسیار گسترده ای از ابعاد این مسئله در سطح کل ارکان و مراکز تصمیم گیری کشور و البته مردم و جناح ها وجود داشته باشد. ولی متاسفانه بیشتر صحبتها این است که ما شاهد چنین مسایلی در تاریخ 40 ساله انقلاب بوده ایم و این فشارها را هم مانند ان مسایل قبلی می توان با مقاومت و تحمل پشت سر گذاشت.

متاسفانه در فحوای این موضع گیری ها یک ضعف ساختاری در تخمین این چالش ها متتر است. طبیعت این فشارها اقتصادی و چالش های خارجی جدید از زمانی که ترامپ وارد صحنه سیاست امریکا شد و در واقع بالا کشیده شد همانطور که در یادداشت "پوتین، نتانیاهو، ترامپ و امنیت ملی‌ ایران" اورده شده بود با تمام فشارهای پیشین متفاوت است و در اقتصاد یا سوریه یا همراهی روسیه با نتانیاهو و امریکا در مورد جایگزینی نفت ایران و... شاهد ابعاد سرعت گیرنده ان هستیم. به همین دلیل است که نحوه برخورد ما با این برنامه ها نیز باید از اساس با موارد مشابه متفاوت باشد. سخت است ولی برای نجات کیان میهن بازنگری اساسی در سیاست ها و مواضع حتی به صورت استراتژیک از جنسی که کره شمالی صاحب موشک قاره پیما و بمب اتمی و هیدروژنی اتخاذ نموده غیر قابل اجتناب است.

اجازه دهید با زبان دیگر و به تناسب این روزها و بازی های جام جهانی مسئله را توضیح دهیم.اغلب دوستانی که بر مقاومت تاکید می کنند جنس فشارهای کنونی را با بازی فوتبال اشتباه می گیرند. در بازی فوتبال اگر تیمی 90 دقیقه تلاش و مقاومت کند می داند که در پایان 90 دقیقه به نتیجه مطلوب می رسد. ولی در این فشارهای کنونی نه تنها 90 دقیقه یا سقف زمانی تعیین نشده بلکه از نظر رقیب ان 90 دقیقه بدون وقت اضافی یا ضربات پنالتی باید انقدر ادامه پیدا کند تا نتیجه مطلوب او حاصل شود و در این راه از هیچ قاعده خاصی مانند محدود بودن میزان تعویض ها و کمک های داوری و تیم ناظر بازی هم تبعیت نمی کند و اعتقاد دارد با توجه به پشتوانه اقتصادی و سیاسی که دارد می تواند اندازه چند تیم هم تعویض کند تا به به نتیجه مطلوب برسد.

از طرف دیگر دوستانی که این دور تحریم ها را با دور قبلی مقایسه می کنند به صورت کلی متوجه تفاوت ایران امروز با ایران سال 91 نیستند. در ایران سال 91 ما 5 سال از سال 1385 تا 1390درامد بالای 100 میلیارد دلاری داشتیم و در سال 1390 درامد نفتی ما به رقم تاریخی 130 میلیارد دلار رسیده بود. در سال 91 نسبت نقدینگی به تولید کشور 60 درصد بود نه 110 درصد. در سال 91 هنوز سیستم بانکی و صندوق های بازنشستگی و کارخانجات و انبارهای ما هرگز به مانند امروز اسیب پذیر و دچار بحران نبود. در سال 91 دشمن ما تجربه برخورد با منافذ تحریمی در اطراف ایران را نداشت و ازان مهمتر به خاطر دور قبلی تحریم مانند امروز اقتصاد ما چنین نا شفاف ( برای دور زدن تحریم ها که خود باعث فاجعه های بسیار مانند بابک زنجانی و رضا ضراب و سیل اختلاس و سو استفاده از این اب گل الود تحریم بود) نبودیم و از همه مهمتر در سال 91 ما هرگز برای تقریبا شش سال درگیر حمایت و پشتیبانی از دوستان خود و محور مقاومت و هزینه های غیر قابل اجتناب اما بسیار سنگین ان برای مجموع اقتصاد کشور نبودیم و البته با اوبامایی طرف بودیم که هر چند در استراتژی تفاوت اساسی با ترامپ یا هیلاری کلینتون نمی توانسته داشته باشد اما به صورت شخصی با نتانیاهو مشکل داشت نه با ترامپ تک ماموریتی که توسط نتانیاهو و لابی اسراییل و برای ماموریت فشار به ایران و حمایت از اسراییل بالا اورده شده است.

دوستانی هم که از طرف مقابل و به عنوان منتقد راه حل مذاکره با امریکا مانند کره شمالی را توصیه می کنند باز نشان می دهند که هیچ شناختی از سیاست بین الملل ندارند. همانطور که در یادداشت "کیم عاقل, ترامپ عاقل تر‎" به تفصیل توضیح داده شده بود این دوستان متوجه نیستند بعد از اشتباه استراتژیک تیم مذاکره کننده مورد حمایت ان ها در سیمان کردن اراک بدون الزام و تاکید به حل همه مشکلات و همچنین برنامه ترامپ برای جایگزینی نفت ایران با شیل نفتی اصولا دیگر ترامپ نیازی به مذاکره از نوعی که با کره شمالی داشت با ایران ندارد. اصولا باید گفت اگر انتخاب استراتژیک ایران در گسترش صنعت غنی سازی اورانیوم با ان وضیعت قابل بحث و حتی رد شدن است ولی بعد از ان سیمان کردن اراک و تعطیل صنعت هسته ای به شکلی که در برجام اتفاق افتاد به مراتب اشتباه استراتژیک بزرگتری بود.

ما از هر طیفی چه طرفداران نظرات اقای جلیلی و غنی سازی چه طرفدارن اقای ظریف و دولت روحانی باید بپذیریم که بزرگترین تغییر منفی استراتژیک بر جایگاه قدرت ملی کشور که شخصا اعتقاد دارم هنوز به ابعاد و عمق تاثیرات ان بر قدرت ملی کشور درست پرداخته نشده یعنی با سیمان کردن اراک به صورت اساسی نحوه وسطح بازی و جایگاه کشور ما در میز مذاکرات دچار نزول چند پله ای شده است.اطمینان داشته باشید که با وجود نیروگاه اراک حتی اگر ترامپ به جای اوباما بود باز ما شاهد برجام می بودیم و بعد از سیمان اراک حتی اگر ما شاهد اوباما یا هیلاری کلینتون بودیم باز ما کماوبیش با همین سیاست های ترامپ از سوی انها هم روبرو بودیم. اگر می بینید که ترامپ حاضر شده است با کره شمالی مذاکره کند و به او بگوید همه شرایط کره شمالی را می پذیرد تنها به شرطی که کره شمالی از گسترش و نگهداری این ابزار چشم پوشی کند فقط به این خاطر است که کره شمالی موشک ها و ابزار باز دارنده اتمی خود را هنوز سیمان نکرده و با ان برگ برنده به دنبال حل همه مشکلات خود و در واقع گرفتن امتیازات فراوان اقتصادی و سیاسی از امریکا و کره جنوبی و ژاپن و با نقش افرینی چین به عنوان بزرگترین متحد خود است. ولی متاسفانه بعد از سیمان اراک ترامپ(یا اوباما و کلینتون!) دیگر نیازی به مذاکره با ایرا ن ندارد و بزرگترین متحد ما در عرصه سیاست خارجی یعنی روسیه برخلاف مورد رابطه مسنحکم کره شمالی و چین خود یکی از کشورهایی است که از خارج شدن ترامپ از برجام و بر گشت تحریم نفت و گاز ایران از بازار بیشترین سود را می برد.در واقع به همین دلیل است که وزیر خارجه ترامپ ( به نمایندگی از نتانیاهو)شرایطی برای مذاکره با ایران اورده که عملا این اطمینان حاصل شود که ایران هرگز امکان ورود به مذاکره و مصالحه با امریکا و ترامپ را نداشته باشد و برنامه استراتژیک تضعیف ایران و خارج شدن نفت ان از بازار انرژی مانند مورد ونزوئلا ادامه می یابد.

به هر حال در کشور حالابه عنوان یکی از راه حلهای بخشی همه به دنبال تغییر تیم اقتصادی و تیم سیاست خارجی هستند غافل از ان که معمار اصلی شرایط کنونی در دور اول دولت اقای روحانی خود از صدارت و مسئولیت وزارت اقتصاد در دور دوم شانه خالی نمود و عملا اقای سیف یا هر کسی که جای ایشان بیاید کار چندانی نمی تواند بکند و به قول معروف خسارات وارد شده است ولی باز این به معنی بیهوده بودن تغییر این تیم و تیم سیاست خارجی که نتیجه وعده ها و بینش انها را در برجام می بینیم نیست. مهمترین تاثیر تغییر ان خواهد بود که برای یکبار در ایران مسئولان متوجه می شوند که اگر سیاست اقتصادی انها شکست بخورد یا مذاکرات و برجام انها شکست بخورد باید مسئولیت ان را قبول کنند نه اینکه همه بگویند از ارزشهای انهای چیزی کم نمی شود و زحمت بسیار کشیده اند. مانند مورد رئیس حمهور پیشین که عده ای از دوستان می گویند از 5 صبح تا نیمه شب فعالیت داست. تصور می کنند مدیریت کلان یعنی انجام کار به عنوان یک کارگر ساده کشاورزی یا ساختمانی! تا زمانیکه مسئولان و مدیران ما نگران بازخواست و پاسخگویی در مورد نتایج سیاستها و برنامه های خود به پیشگاه ملت نباشند هیچ اینده روشنی در جهت حل این بد سوادی ها و سو مدیریت ها را در کشور شاهد نخواهیم بود و تغییر مدیران اگر به معنای پاسخگو کردن انها باشد می تواند مثمر ثمر باشد ولی اگر به معنای دادن پست سفارت در لندن و پاریس و توکیو باشد داستان همین است که می بینیم.

و در انتها یک جمله به عنوان مخلص کلام : کشورها با دوستان و متحدان خود صلح نمی کنند بلکه با دشمنان و رقبای خود صلح می کنند و شجاعتی که برای صلح و همزیستی با کشورهای دشمن و رقیب و تغییر در رویه ها و سیاست ها با توجه به جمیع جهات نیاز است اگر به مراتب از شجاعت مورد نیاز در میدان نبرد تن به تن و اداره کشور بر اساس رویه های ده ها سال گذشته که گذشت زمان ناکارامد بودن ان ها را ثابت کرده است بیشتر نباشد قطعا کمتر نیست.

بنابراین حال که نیروگاه اراک و صنعت غنی سازی را به عنوان برگ های برنده در هر مذاکراتی با ساده انگاری غیر قابل باور تیم سیاست خارجی از دست دادیم برای جبران ان مهمترین تغییر و شروع برای بهبود دست ما در هر مذاکراتی همراه کردن پیش از بیش مردم ایران با حاکمیت و کاهش این فاصله است چه می خواهد تغییرات در مدیریت ها باشد چه می خواهد به ظاهر مسایل پیش پا افتاده و غیر مرتبطی همچون اجرای کنسرت برای جوانان یا حضور در ورزشگاه یا باز گذاشتن فضای مجازی و باز کردن فضا برای منتقدان و اندیشمندانی که دقیقا مانند ما نمی پوشند یا فکر نمی کنند ولی برای وطن برادری خود را ثابت کردند باشد. شاید دوستانی بگویند مگر مشکل ما کنسرت و ورزشگاه و فضای مجازی است؟ این دوستان متوجه نیستند که برای هرگونه اصلاحات واقعی اقتصادی و حل مشکلات و روبرو شدن با چالش های داخلی و خارجی لازم است یک جامعه ضابطه مند و قانون مدار داشته باشیم. توجه به این مسایل از جهت احترام به اصل قانون مندی و ضابطه مندی است نه صرف کنسرت یا حضور در ورزشگاه یا حق انتقاد. از این ضابطه مندن و قانون مداری است که با همراه کردن هر چه بیشتر همه طیف های فکری جامعه و به خصوص جوانان می توان برگ برنده قویتری حتی از نیروگاه اب سنگین اراک یا ابزار بازدارنده اتمی به وجود اورد که متاسفانه هیچ حرکت معنا داری مبتنی بر اگاهی و قبول واقعی لزوم این تغییرات در این جهت حتی از سوی ریاست جمهور و دولت محترم مشاهده نمی شود و بیشتر به جنبه تبلیغاتی ان در رقابت بی پایان جناح ها برای انتخابات پیش رو پرداخته می شود.

دیدگاه کاربران

ناشناس۴۲۱۰۵۵۱۴:۴۷:۳۶ ۱۳۹۷/۴/۱۵
و ایضا اضافه شود فساد سیستماتیک
ناشناس۴۲۳۱۴۵۰۸:۴۷:۳۲ ۱۳۹۷/۴/۱۷
اصل مطلب همینه وگرنه آمریکا دنبال تحریم نمیرفت
ناشناس۴۲۱۰۶۵۱۴:۵۴:۵۹ ۱۳۹۷/۴/۱۵
همه به میدان خواهیم آمد و از نابودی اقتصاد ملی جلوگیری خواهیم کرد اقای ترامپ !!! با اینکه دل خوشی از ..... ندارم ولی اصلا نباید گذاشت اقتصاد ملی نابود و کشور وارد جنگ داخلی بشه و آسایش مردم بهم بخوره ، راه کارهای زیر جهت بهبود وضعیت کشور بسیار موثر خواهد بود امیدوارم سانسور نشه : 1- ایجاد ارز دیجیتال ملی بر پایه بیت کوئین با همکاری کشورهای هند و چین، روسیه و برخی از کشورهای همسایه مثل ترکیه و چند کشور دوست از اروپا خصوصا اتریش المان فرانسه و اسپانیا و صربستان و بوسنی 2- این مورد کاهش دخالت در منطقه هست که چون همیشه سانسور ننویسم بهتره !!! 3- افزایش حداقل 3% تا 5% سود بانکی برای جمع آوری نقدینگی 4- کاهش پرداخت نقدی یارانه و تبدیل اون به سبد کالا بری کاهش نقدینگی در جامعه 5-دادن آزادی اجتماعی بیشتر برای جذب توریسم و جلوگیری از خروج ارز به کشورهای مثل ترکیه ! 6-با مردم مهربان تر باشیم ! رسانه های ازاد برای کاهش فساد مهم هستن 7- ایجاد بورس بین المللی بر پایه ارز دیجیتال ملی - از این طریق میشه میلیاردها دلار سرمایه برای کشور جذب کرد. 8- فروش کالاهای داخلی در یک سایت تجارت الکترونیک بزرگ متصل به ارز دیجیتال ملی که همه مردم بتوانند صادر کننده شوند . مثل سایت علی بابا چین / این سایت 50% دولتی و 50% خصوصی باشد و در بورس عرضه شود 9- سهام شرکت های حاضر در بورس از طریق ارز دیجتال ملی به کل دنیا فروخته شود . 10- با همکاری چین و شرکت های دوست در اروپا در بورس دیجیتال ایران سهام شرکت های تجارت الکترونیک چند ملیتی ایجاد شود . این کار به افزایش ایجاد اشتغال کمک خواهد کرد و میلیاردها دلار سرمایه حذب خواهد شد 11- راه کار اصلی ما ایجاد تفاهم با دنیا است و باید از تهدید و غیره خودداری کنیم تا اقتصاد ما آرامش داشته باشد در کشوری که هر روز حرف جنک دلار خر روز گران میشه . دریغ‌ست ایران که ویران شود. کنام پلنگان و شیران شود
ناشناس۴۲۱۵۶۰۲۳:۴۶:۱۳ ۱۳۹۷/۴/۱۵
احسنت
ناشناس۴۲۱۰۶۷۱۴:۵۷:۵۵ ۱۳۹۷/۴/۱۵
دنیا دنبال تجارت الکترونیک ما دنبال دار قالی !!! به کسب و کارهای اینترنتی وام بدهید
ناشناس۴۲۱۱۶۲۱۶:۳۵:۰۶ ۱۳۹۷/۴/۱۵
کسب و کار اینترنتی وام چندانی نمیخواد دوست عزیز! خرده فروشی اینترنتی اصلا نمیصرفه پس دنبال وام نباش اگر ایده نو نداری
سید علی حجازی۴۲۱۰۹۱۱۵:۱۲:۰۳ ۱۳۹۷/۴/۱۵
ببخشید کامنت نیست حوصله نداشتید بخوانید اگر دوستان الف تشخیص می دهند به من منت گذاشته و تحت عنوان نظرات خوانندگان بصورت جداگانه نشر دهد باسلام امام خمینی ره آمریکا را شیطان بزرگ نامید رهبری معظم بارها براین اصل اصرار کرده اند که مخالفت آمریکا با از جنس عقیده است و بهانه های همچون هسته و .... بهانه است اگر به نظرفوق با توجه تجربه تاریخ معاصر مان نقش روسیه را اضافه کنیم و اثرات مستقیم و غیرمستقیم این کشور را به عنوان یک نیروی تعیین کننده بر منطقه اضافه کنیم و توقع مان رانسبت به او مشخص کنیم شاید بهتر بتوان برای آینده برنامه ریزی کرد بهترین مصداق برای شناخت روسیه این گفته سید حسن نصرالله است که گفته اند : روسیه متحد استراتژیک سوریه است نه جزیی از محور مقاومت و البته در دهه های بعد از انقلاب روسیه در هیچ برنامه ای مانند کشور امریکا و انگلیس سعید ایجاد آشوب های داخلی در ایران و براندازی نداشته و اصولا رسانه های این کشور همانند بی بی سی و رسانه های آمریکایی سعی در برهم زدن تضعیف نظام ایران نداشته اند که این خود نکته مثبتی است و دلیلی بر امکان همزیستی مسالمت آمیز با این کشور بزرگ اگر چه محور مقاومت امروزه با رشادت هایش مورد تحسین همه و اعجاب جهانیان شده است اما حقیقتا جبهه مظلومی است به مظلومیت امام حسین ع چه می شود کرد چه می توان گفت چگونه می شود حقایق را نادیده گرفت اینکه فلسطین مظلوم است و آواره اینکه اگر نبود مقاومت لبنان شیعه های آن مانند شیعه های عربستان و بحرین در بدترین شرایط بودند اینکه عراق را به اشوب کشیدذت اینکه سوریه را تیکه چاره کردند اینکه به لیبی رجمنکردند اینکه اینک دارند مردم مظلوم یمن را قتل عام می کنند و در عوض تظام های خود فروخته ووابسته و طرفدار سرمایه داری باهمه دیکتاتوری و افکارمتعصبانه ومتحجرانه شان هنوز هم پا برجاهستند شاید بهترین مصداق آزادگی ایرانیان که ریشه در تاریخ و عقاید تشیع دارد این سخن ریاست جمهور محترم در سفر اخیرشان به اروپا است که فرمودند : امروزه در ایران اسلامی هموطنان یهودی در بهترین حالت و برادر وار دربین ایرانیان زندگی می کنند و واقعا این حرف درستی است و درست تر آنکه خط کشی بین ایرانیان اهل تشیع و ایرانیانی که اهل تسنن هستند ممکن نیست چرا که اینها خود را پیرو دین مبین اسلام دانسته ا و آنچنان در هم تنیده اند که تشخیص آنها از هم ممکن نیست مگر در مواقع عبادت و این یعنی افتخار یرای کشور ما و اگراختلافی باشد بین تشیع علوی است و تسنن وهابی است که آنهم بنا بر شواهد تاریخی مقصر اصلی آن وهابیت است که شیعه را مشرک میداند احتلاف تشیه غلوی با وهابیت جدا از ظاهر فرینده اش که وهابیون بناحق و بدون شناخت دم از مشرک بودت شیعه می زنند عمده اش برمی گردد به نوع نگاه تشیع به عدالت اجتماعی تشیع برای سرمایه داری مرز قائل بوده در طول تاریخ مخالف استفاده ابزاری از دین و طرفدار محرومان و پابرهنگان است و این را میتوان در گفته ها و سیره امامان ع و امام خمینی ره ودر مواضع رهبری معظم دید پس دلیل عمده مخالفت آمریکا با ایران دیدگاه اقتصادی اجتماعی تشیع است که با نظام های کلان سرمایه داری و دارای اختلاف طبقاتی همخوانی ایدئولوژیکی ندارد و در این بین می باید به مساِیلی جایگاه اروپا و عدم ثبات مواضع سیاسی روسیه و وضعیت داخلی ایران اسلامی قابل بحث است و نیاز به تفکر و تعمق دارد حقیقت آن است که عمده کشورهای اروپا از نظر سیاسی پیرو و مقهور اقتدار بازمانده از جنگ دوم جهانی است حقیقت آن است که قابلیت های علمی اجتماعی و به طبع آن اقتصادی اروپا که عمده تمدن و فرهنگ جهانی ریشه در آن را زد یا مرهون آن است امری است که در ذات اروپاییان نهفته است و هر آنچه که ما در خصوص ائتلاف و همگامی آمریکا با اروپاییان می بینیم همدتا فرصت طلبانه و از سر نیاز یا به قصد بهره گیری از قابلیت های اجتماعی اقتصادی اروپاییان است دیگر سخن اینکه امریکا حقیقتا برای جان و مال کشورهای جهان سوم کمترین ارزشی قائل نیست امروزه امریکا و نوع نگاه آمریکاییان به جهانیان را می شود نسبت به جهان بصورت عمومی و به جهان سومی ها بصورت اختصاص با شناخت شخصیت راه و روش و منش ترامپ فهم کرد و به عینه دید کسی که فقط خود را می بیند کسی که بهره بردن را به تنهای دوست دارد اما خطر پذیری را با دیگران تقسیم می کند وهرجا دردسری است و امکان ضرر تک روی نمی کند و جالب است که ببینیم حتی در موضوع نفت و امنیت خلیج اشاره به کمک کشورهای منطقه دارد ( بخوانید با فدا کردن جان و مال کشورهای منطقه یا توجه به وابستگی سران آنان ) و این واقعیت امریکاست آمریکایی که برای مردم کره شمالی کمترین ارزشی قائل نیست و برعکس سالها تبلیغ از روش خش و دیکتاتوری سران آن با یک چرخش موضع سران آن کره شمالی می شود خوب آن چنان خوبی که امریکا حتی می گوید که بخاطر اروپا هزینه رویارویی با کره شمالی را نمی پذیرد حقیقت این است که ایران اسلامی هزینه استقلال سیاسی اروپا را با به خطر و در سختی قرار دادن خود می دهد و این برای کشورهای اروپایی یک اصل مهمی می تواند باشد که ریاست جمهوری ایران اسلامی یعنی شخص دوم مملکت ایران برای شکستن تحریم و برای دور کردن منطقه وجهان از خطر فرضی جنگی که ترامپ دیوانه سنگ آن را به سینه می زند به اروپا می رود و برای کشورهای حتی کوچک اروپایی آنچنان شخصیتی قائل میشود که اعلام می کند ما برجام بدون آمریکا را به شرط صداقت و همگامی کامل اروپا ادامه می دهیم و این یعنی یک اتمام حجت جهانی و تاریخی برای اروپا و اعلام اعتماد ایرانیان به اروپا اگر به تفصیل به روسیه بپردازم بحث به درازا می کشد و به همین بسنده میکنم که اروپا باید از زاویه ای انسانی و فرامرزی و جدا از نژادپرستی با کشورهای منطقه و اسلامی برخورد کند ما می بینیم که علی رغم اختلاف ظاهری با روسیه این کشورها علی رغم اختلاف فاحش مواضع سیاسی در دادن تکنولوژی یا همکاری صنعتی با روسی کمترین مرزی قائل نیستن چرا که برای آنان نژاد و گاها زبان و فرهنگ اصل است و البته روسیه هم برعکس فرهنگ غنی و انسانی نویسنده گان بزرگش آن که باعث مطرح شدن روسیه در جهان شده اند همیشه و همیشه ملیت و نژاد پرستی را بر هر چیزی ارجح دانسته و و برای دوستان و همپیمانانش اگر مجبور نشودهرگز هزینه نمی کند برای او منافع ملی اش اصل است چرا که با وجود صداقت ایران اسلامی و با وجود نقش ایران در مطرح شدن و قدرتمند شدن روسیه در منطقه این کشور در کمترین زمان تکنولوژی دفاع موشکی را به ترکیه و کشورهای اروپایی می فروشد اما در رابطه با ایران علیرغم ادعای های ظاهری در دادن هواپیماهای حتی نسل چهارم طفره رفته و. متاسفانه وقت کشی می کند و نمی داند که اگر ایران اسلامی نباشد در آینده قطعا روسیه قوی و صاحب نفوذی در منطقه وجود نخواهد داشت و اما موضوع سوم بحث داخلی ایران است که بنده در این رابطه روی سخنم با بزرگان دینی و روشنفکران و کسانی است که اسلام شناس اند و با تمامی وجود به راه امام نظرات امام و ولایت فقیه مقید و معتقدند چرا که در بحث ولایت بحث مملکت داری به سبک امامان مطرح است بحث حکومتی شبیه حکومت حضرت مهدی یا مقدمه آن و این باید بایستی دارای شاخصه های مهم داخلی و خارجی باشد شاخصه مهم داخلی آن عدالت است با اصل دانستن عدالت اقتصادی و به صحنه آورند و وحتی اصل و صاحب حکومت دانستن محرومان و مستضعفان و در بعد خارجی بحث داشتن جاذیه و تکثر گرایی دینی با حفظ مولفه های مهمی همچون توجید و نبوت ومعاد کمتر کسی است که نداند خداوند متعال در قرآن همه را می خواهد و روی سخنش اگرچه با مومنان است ولی عمدتا برای هدایت کسانی است که گمراه اند ویا بی اعتقاد یا کم و کج اعتقاد کمنر کسی است که نداند در قران کریم با توجه به اصل لا یکلف نفسا الا وسعها و ... همه ادیان را به شرط مقید بودن به اصول اصلی پیامبران اصل دانسته واعتقاد وانقیا به آنان را باعث نجات می داند و و جالب تر آنکه در این راه اصل را بر در روز محشر و رفتارشان را با توجه به آموزه های پیامبرانشان مورد ارزیابی قرار می دهد و من برای اثبات دو اصل فوق آیات شریف ذیل اشاره می کنم وَنُرِیدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ﴿: القصص۵﴾ و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرودست‏ شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارث [زمین] کنیم می فرماید: اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ و بحث استضعاف فراتر از مسلمانان و مومنان است و این خیلی مهم و قابل توجه است می فرماید فِی الْاَرْضِ یعنی بروی زمین و دیگر دلیل : یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ اُنَاسٍ بِاِمَامِهِمْ فَمَنْ اُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَاُولَئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا الاسراء ﴿۷۱﴾ [یاد کن] روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان فرا می‏ خوانیم پس هر کس کارنامه‏ اش را به دست راستش دهند آنان کارنامه خود را می‏ خوانند و به قدر نخک هسته خرمایی به آنها ستم نمی ‏شود اینجا هم قرآن می فرماید کل اناس و اناس فراتر از مسلمانان است و فرگیر تر در خاتمه بحث داخلی را به بحثی که برادر بزرگواری مان تحت عنوان(کاش سنت‌گرایان از صرافت یکدست کردن جامعه‌ بیرون آیند محمدعلی آتش سودا، گروه تعاملی الف، ۳۰ خرداد) ارجاع داده و معتقدم تا روشن نشدن آن بحث و وارد نشدن علما و روحانیت خصوصا ولایت فقیه و حل این مفضل ما همیشه درگیر تفرقه و تشدد ودر شکل ساده ترش سردرگمی و زیگزاگ رفتن خواهیم بود
ناشناس۴۲۱۲۹۵۱۸:۵۳:۳۲ ۱۳۹۷/۴/۱۵
ده ها آیه قرآنی برای صلح و صفا در قرآن هست ده ها رفتار صلح آمیز از رسول اکرم و ائمه اطهار و ده قرارداد و مصالحت نامه چرا ایران استفاده نمی کند انما المسلمین اخوه در کجا رفتار ..
ناشناس۴۲۲۲۱۰۱۴:۰۲:۱۰ ۱۳۹۷/۴/۱۶
یک آیه دیگر هم در قرآن هست که شاید جوابیه ای برای نحوه‌ی تفکر شما باشه: اشدا علی الکفار رحما بینهم در برابر کفار مبارزه کنید و با همدیگر مهربان باشید در برابر چه کفاری مبارزه کنید؟ کفاری که با شما مبارزه میکنند کسایی که سالها برای اسقاط نظام حاکم سرمایه گذاری کردن کسایی که میخوان ایران یا تجزیه بشه یا مثل دوران قاجار یا پهلوی مستعمره کامل برای اونا باشه چرا باید با حکومتی که چهل سال با ما دشمنه هواپیمای مسافربری ما رو منهدم می‌کنه از سال ۵۹ ما رو تحریم کرده به رژیم صدام علیه ما سلاح و اطلاعات داده باعث به وجود آمدن طالبان و داعش در منطقه شده چند سال بعد از تجزیه شوروی به افغانستان و عراق حمله کرده تا منطقه رو تصرف کنه از سال ۱۹۴۸ حامی بلاشک اسراییل بوده پول های بلوکه شده ما رو بعد برجام نداده تازه بعد از بتن ریزی اراک از برجام خارج میشه دارو رو که برای درمان بیماری هاست تحریم می‌کنه و.... با کسی که این جور رفتاری نه با ما بلکه با کل دنیا این جوری رفتار می‌کنه صلح کرد اصلاً میشه با این کشوری صلح کرد داداش ما یه ضرب‌المثلی داریم که میگه: نیش عقرب نه از ره کینه است اقتضای طبیعتش این است رییس جمهور خواست مذاکره کنه رهبری گفت مختارید ولی من خوشبین نیستم از رو چی خوشبین نبود به کم فکر کن
ناشناس۴۲۱۲۴۶۱۸:۰۹:۱۱ ۱۳۹۷/۴/۱۵
مطمئنا این متن ارزش خودش داره ولی عمرا یکی از مسئولین بخونه
ناشناس۴۲۱۲۸۵۱۸:۴۳:۰۵ ۱۳۹۷/۴/۱۵
احسنت ... چقدر حرف های عاقلانه بدل آدم مینشیند
ناشناس۴۲۱۳۲۰۱۹:۱۴:۳۰ ۱۳۹۷/۴/۱۵
جناب امیری نظرات شما تا آنجا که مشکلات وشرایط موجود را بر شمردید صحیح اما راهکارهای شما اصلا قابل قبول وکار ساز نیست این که تیم وزارت خارجه امروزی برود هم درست اما نفرمودید چه تیمی بیاید با چه رویکردی ودر حال حاضر چه باید بکند !! برای دادن آزادیها به مردم مثل نمونه هایی که آوردید هم دیگر دیر شده چرا که مردم اصولا حرکات نمایشی را نمی پسندند وقبول ندارند آنها تغییرات واقعی را می خواهند که آنهم حاصل نمی شود مگر آنکه نگرش مسئولین وسیاستگزاران فرهنگی تغییر کند که با وجود افرادی که فعلا تعیین کننده الگوهای جامعه هستند امکان ندارد !!
ناشناس۴۲۱۳۳۰۱۹:۱۹:۵۶ ۱۳۹۷/۴/۱۵
با سلام استارت تمام این مسایل امروز از سمت آقای سیف و مشاوران ایشان بود. زمانی که معلوم نیست برای چه چیزی اعلام کردند سود بانکی باید کاهش یابد . (بانک مرکزی میگوید) . مردم نیز پول را وارد جایی کردند که نباید وارد میشد. آقای سیف و گروه مشاورانش باید بعنوان .. به این مملکت محاکمه گردند. ضمنا چرا دولت دلار 3000 تومانی را به 4200 تومان افزایش داد مگر در دنیا چه اتفاقی افتاده بود. پس باعث گرانی دلار اول خود دولت است نه مردم
ناشناس۴۲۱۶۱۷۰۱:۳۳:۳۹ ۱۳۹۷/۴/۱۶
کار دولت های ایران همیشه همین بوده . دلالی دلار . بالا و پایین میکنند سود میکنند
ناشناس۴۲۱۳۳۴۱۹:۲۴:۳۳ ۱۳۹۷/۴/۱۵
دوست عریز اینها که نوشتی تکرار مکررات بسیاری از رسانه ها و سایت داخلی است که کامنت های منفی مردم به ان بسیار بیشتر است.دنیای امروز دنیای ثروت و قدرت و ارتباط است که در هر سه مورد ان بسیار پسرفت داریم ولی از زبان هم نمی افتیم.مطلبی که میخواهم عرض کنم و احتمالا هم درج نخواهد شد اینست که کشور را نمیتوان بر اساس وقایع و تاریخ و مثال ... اداره کرد و هر کجا به مشکلی برمیخوریم از انها نتیجه بگیریم.فقط و فقط تعامل و همراهی با دنیا جواب میدهد مگر اینکه کلا ...!!!
مهرداد۴۲۱۳۳۶۱۹:۲۵:۳۳ ۱۳۹۷/۴/۱۵
تحلیل مناسبی ارائه داده اند. تا دیر نشده حاکمیت محترم کشور با لحاظ این تحلیل اتخاذ استراتژی جامع را پیش بگیرند.
محمد قاسمی۴۲۱۳۴۰۱۹:۲۸:۳۴ ۱۳۹۷/۴/۱۵
این مقاله عالی بود سیاست خارجه ایران ضعیف ترین تیم پس از انقلاب
2018۴۲۱۴۳۴۲۰:۵۰:۰۲ ۱۳۹۷/۴/۱۵
عالی بود
ناشناس۴۲۱۴۳۷۲۰:۵۳:۱۹ ۱۳۹۷/۴/۱۵
شما هم راه حلی ارائه ندادی پس من نتیجه میگیرم که راه حلی نداری که ارائه نمیدی و وای به حال جوان این مملکت
نقدی بر این نوشتار۴۲۱۴۶۱۲۱:۳۱:۵۵ ۱۳۹۷/۴/۱۵
مقاله را خواندم توضیحات زیادی در آن بود که بیشتر به نظر می آید دفاعیات نویسنده و توجیهاتش برای دادگاهش پس از انتشار این مطلب بود تا چیز دیگر!!! از طولانی بودن بی مورد این مقاله که بگذریم اشارات و نظرات خوبی مخصوصا راه حل خوبی داشت اما متاسفانه هر بار که نویسنده نظر خواننده خود رو جلب میکرد ناگهاه تئوریهای توطئه ارائه میکرد که کل مقاله رو زیر سوال میبرد! متاسفانه به نظر میاد نویسنده اطلاع جامعی نه از سیاست و نه از اقتصاد آمریکا دارد. بگذارید دو نمونه رو مثال بزنم. مثال اول: ایشان ادعا میکنند که ترامپ رو نتانیاهو از بالا آورده تا به مسایل ایران برسد!‌ انگار نه انگار که آمریکای به آن بزرگی مسایل خودش را دارد و نویسنده با از ذهنیت مطلب مینویسد که انگار همه ملت های دنیا مخصوصا آمریکا حتی کار کردن معده شان هم به مسایل ایران بستگی دارد! نه خیر اینگونه نیست! با کمیترین مطالعه هم میتوان فهمید که سیستم انتخاباتی آمریکا بدینگونه نیست که کسی رو بشه از بالا آورد!‌ اتفاقا انتخاب ترامپ نشان داد که درست بر عکس است و اگر مردم آمریکا به درست یا غلط تصمیمی بگریند بزرگترین احزاب و غول های رسانه ای و تبلیغاتی آمریکا هم نمیتوانند جلوی آنرا بگیرند. فراموش نکنیم که ترامپ نامزد اصلی و مورد علاقه حزب خودش یعنی حزب جمهوری خواه هم نبود و تمامی سیستم رسانه ای آمریکا هم عملا بر ضد او کار میکردند اما با فشار بخش بزرگی از مردم زحمتکش و کارگر آمریکا به سر کار آمد!‌ مثال دوم: در جایی از این مقاله بحث نفت شیل رو میکنند که در مورد خطراتش برای فروش نفت دیگران درست صحبت کردند اما به اشتباه گفتند شکوفایی اقتصاد آمریکا وابسته به این موضوع میباشد در حالیکه صنعت نفت آمریکا عملا زیر ۶% از کل اقتصاد آمریکا رو شامل میشود که اگرچه بخشی کلیدی میباشد اما تاثیر ۹۴% بقیه اقتصاد آمریکا رو نمیتوان در رشد شگفت انگیز اقتصادی آمریکا انکار کرد و ادعا کرد کل اقتصاد آمریکا بخاطر آن ۶% شکوفا شده!
ناشناس۴۲۱۷۲۸۰۸:۴۹:۲۶ ۱۳۹۷/۴/۱۶
دولت در افزایش نقدینگی اشتباه فاحشی کرده اما اگر سیاست درستی وجود داشت حجم بزرگی از نقدینگی قابل جذب است (و در طولانی مدت قابل هضم!) کافی بود زمانی که قیمت سکه رو به افزایش بود دولت اعلام می کرد سکه را با قیمت مثلا ده درصد زیر قیمت بازار ، عرضه می کنه . در این صورت قیمت سکه با توجه به جو روانی منفی ای که به وجود می اومد رو به افزایش می گذاشت ( و دولت نقدینگی بیشتری را جذب می کرد) و به مرور که حجم نقدینگی رو به کاهش می گذاشت و طبیعتا تقاضا برای سکه کاهش پیدا می کرد به مرور قیمت سکه رو به کاهش می گذاشت و این کاهش طی طولانی مدت می تونست قیمت سکه رو به همون حدود یک میلیون برگردونه و این یعنی هضم! نقدینگی در طی زمان و به این ترتیب همه از شر بخش قابل توجهی از نقدینگی خلاص می شدیم...
ناشناس۴۲۱۹۶۷۱۱:۲۵:۱۷ ۱۳۹۷/۴/۱۶
دست شما درد نکنه آقای امیری که مطالب را رک و پوست کنه بیان کردید . ولی تا زمانیکه افکار عقب مانده که دارای قدرت اسلحه و طرفدار فالانژ دارد خیلی سخت است که یک ملت به سادگی‌پیروز شود .
صمصام۴۲۱۹۸۱۱۱:۳۵:۱۰ ۱۳۹۷/۴/۱۶
بهار 1947 میلادی ماههای آغازین بعد از جنگ جهانی قاره اروپا:محل اصلی میدان جنگ با میلیونها دلار خسارات و خرابی در شهرها و نابودی 100% تاسیسات مهم و حیاتی در کشورهای درگیر در جنگ و میلیونها نفر تلفات جنگ که منجر به درماندگی و نابودی قاره اورپا شده بود المان ،ایتالیا ژاپن در یک طرف ،انگلیس ،فرانسه ،و کشورهایی که خواسته و ناخواسته حامی یکی از دوطرف متحدین و متفقین در جنگ بودند در اورپا همه کشورها از 10% تا 100% اقتصادشان نابود شده بود تمامی کارخانه ها و تاسیسات شهری از بین رفته بود در اسیا ژاپن عملا هیچ قدرت مرکزی و دولتی نداشت و (پس از تخریب کامل هروشیما وناکازاکی در واقعه وحشتناک بمباران اتمی ، به دست آمریکا اداره میشد )داگلاس مک آرتور امریکایی که در جنگ فرمانده قوای متحدین بود به عنوان حاکم نظامی در ژاپن به اداره کشور می پرداخت اما کشور امریکا : امریکا دور از صحنه جنگ بود و در ان زمان اقتصاد امریکا در اوج قدرت و شکوفایی بود و از جنگ نیز آسیب چندانی ندیده بود .بهترین زمان ممکن برای مقابله با نقوذ کمونیسم و وابسته کردن بلند مدت اروپا به امریکا بود در ان زمان وزیر خارجه امریکا جرج مارشال با هدف (ظاهرا")کمک به بازسازی کشورهای اروپا و در واقع جلوگیری از نفوذ کمونیسم به کشورهای اروپا پیشنهاد کمکهای گسترده مالی واقتصادی با شرایط عالی و بازپرداختهای بلند مدت نمود برخی کشورها استقبال نمودند و برخی هم مخالفت کردند که دوقطبی شدن جامعه جهانی از ان موقع شروع شد .در واقع این طرح موفق ترین برنامه غیر نظامی برای مقابله با کمونیسم بود و تا امروز نیز آثار موفقیت امیز آن را در وابستگی اروپا به امریکا کاملا مشهود است امریکا صرفا برای مقابله با نفوذ کمونیسم و وابسته کردن اورپا به خودش 70 سال قبل برنامه ریزی کرد اما امروز حتی میتواند استفاده های دیگری هم ببرد که خودش تصورش را هم نمیکرد !! و اینگونه امریکا که از 70 سال قبل زمینه وابستگی اورپا به خودش را فراهم گذاشته بود،امروز میتواند به راحتی کشورهای اروپایی را تهدید به تحریم و جریمه در صورت رابطه اقتصای با ایران بکند اما با گذشت 40 سال از انقلاب ما هنوز هیچ برنامه و سیاست مشخصی برای همراه کردن (حتی )کشورهای دوست و برادر خود در مقابله با امریکا نداشته ایم و آینده نگری هم نکرده و نمیکنیم !!! بر عکس ،چند کشور عقب مانده و بیچاره را همراه خود کرده ایم که همراهی شان هم با اراده خودشان و دولتشان نیست بلکه به دلیل رودربایستی بابت کمکهای بیحساب وکتاب و بدون برنامه ایست که ما به انها کرده ایم نگاهی به کشورهای مثلا دوست و برادر ومتحد خودمان بکنید پاکستان ،چین ،روسیه،افغانستان ،سوریه ،لبنان، عراق ،فلسطین و ونزوئلاو چند کشور گمنام افریقایی که حتی یکی شان هم در همراهی تمام و کمال با ما صادقانه رفتار نکرده اند! قصوری هم ندارند متاسفانه چون دارای قدرت چانه زنی در مقابله امریکا نیستند مجبورند در مقابله با امریکا کوتاه بیایند حساب روسیه کاملا جداست!!!! انها به شهادت تاریخ چند ده برابر امریکا به کشور ما ضربه زده اند از اشغال وتصرف اراضی کشورمان در زمان بی لیاقتی پادشاهان قاجار تا اشغال و بمباران شهرهای شمالی کشور در زمان جنگ جهانی گرفته تا همراهی با امریکا در تحریمهای ضد ایرانی که اینها هیچ کدام از خاطره ملت ایران محو نخواهد شد .... اما متاسفانه ما همچنان چشم امید به انها داریم و کم کم باید به فرزندانمان نیز زبان روسی یاد بدهیم برای روز مبادا!!!!!! چین کشوری که به شهادت اقتصاد کشورمان، کمتر از امریکا به ما ضربه نزده است و همه میدانیم که از شیر مرغ تا جان ادمیزاد جنس چینی، تولید ملی ما را نابود کرده است !! ذکر یک نمونه عینی کافی است : نویسنده این سطور در یکی از برندهای دست چندم خودروسازهای چینی مستقر در کشور شاغل است و هر ساله شاهد افتتاح خط تولید خودروهایی است که سالها قبل خط تولیدشان در چین جمع شده و برای کاسبی بیشتر از خودروی تاریخ مصرف گذشته خط تولید انها را مجددا در کشور ما افتتاح میکنند و در حال خارج کردن ارز از کشورماهستند !!خودروهایی که کمترین کیفیت و استحکام را هم ندارند کشورهای ذکر شده دیگر که نیازی به توضیح ندارند نه قدرت چانه زنی و نه حرفی در مناسبات بین المللی دارند و نه جایگاه مهمی دراقتصاد جهانی که مثلا به کمک ما بیایند ! از رفتارهای غیر مسئولانه و در عین حال اختلاسگران و دزدان وطنی خودمان که در این روزهای ملتهب نرخ ارز وتحریمهای ناجوانمردانه امریکا ندانسته(و شاید هم خدای ناکرده دانسته) در حال کمک به امریکا هستند نگوییم بهتر است که واقعا کشنده تر و درداور تر از دشمنی های امریکاست که دلیل انهم بدون شک به دلیل بی اعتمادی به رفتارهای دولت و حاکمیت مان است اما سخن پایانی : به نظر من باید یک بازنگری اساسی دردیپلماسی ها و یارگیریهای بین المللی بکنیم و دوستان و دشمنان واقعی مان را بهتر بشناسیم!دوستان ما تا ابد دوست ما نیستند و دشمنان ما نیز همینطور !!
ناشناس۴۲۲۸۶۲۲۲:۱۹:۳۳ ۱۳۹۷/۴/۱۶
تنگه هرمز راه نجات ایران است.
yektanetتریبونخرید ارز دیجیتال از والکس

پربحث‌های دیروز

  1. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  2. حضور حسین حسینی در دادسرای فرهنگ و رسانه با شکایت فراجا

  3. خسارت در «اس-۳۰۰»؛ مدرکی که نیست و افتخاری که به نام اسرائیل می‌سازند!

  4. و ناگهان اخلاق!

  5. این ۲ مشکلِ بزرگ در بازار مسکن ایران

  6. زیباکلام: اسرائیل برای رهگیری موشک ایران خیلی هزینه داد/ ۷ اکتبر نشان داد که فلسطین هنوز زنده است!

  7. بخش املاک "دیوار"مسدود می‌شود/ فرصت یک هفته‌ای به سکوها

  8. خیانت و وطن فروشی علنی در مقابل دوربین

  9. حمایت معاون رئیسی از تعطیلی پنج‌شنبه‌ها/ تاکید رادان بر ادامه طرح «نور» فراجا/ انتقاد روزنامه دولت از کریمی قدوسی

  10. وزیر کشور: پلیس با رعایت کرامت انسانی به عده کمی که قانون حجاب را رعایت نکنند تذکر می‌دهد

  11. توماج صالحی به حبس محكوم شد/مظلوم نمايي يك اغتشاشگر 

  12. موضوع خودروهای لوکس پسران معاون سابق قوه قضائیه چه بود؟

  13. سرانجام دختر فوت شده در متروی تجریش چه شد؟

  14. توقیف محموله صادراتی رژیم صهیونیستی در مرز بازرگان

  15. فریب نخوریم! 

  16. دبی؛ چند روز پس از سیل

  17. تصاویر اختصاصی شبکه پاکستانی از اسکورت جالب زمینی و هوایی رئیسی در لاهور

  18. رفتار عجیب یک شهروند در مترو تهران ؛ پارک موتور مقابل پله‌های ورودی ایستگاه!

  19. قالیباف: تأخیر بانک مرکزی در تأمین ارز دارو محرز است

پربحث‌های هفته

  1. بازی با کلمات

  2. کوچه زیباکلام هنوز تیر چراغ برق دارد؟!

  3. ۳۲ هزار مجوز استخدام فرزندان شهدا و ایثارگران اخذ شد

  4. برخورد محترمانه پلیس با یک خانم برای اعمال قانون و توقیف خودرو

  5. اعتراض حواله داران پژو پارس به افزایش قیمت ۴۰۰ میلیونی

  6. حمایت اژه‌ای و رئیسی از طرح عفاف و حجاب فراجا/ انتقاد تلویحی روزنامه اصولگرا از حسین شریعتمداری

  7. کمی دیر نیست؟

  8. توافق جدید ایران و آمریکا چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

  9. رئیسی هم به گشت ارشاد تذکر داد؟/ روایت فضائلی از علت تاکید رهبری بر وحدت

  10. یادداشت حسین شریعتمداری؛ دوستانه با برادر فضائلی

  11. گزارش میدانی از طرح نور فراجا

  12. مجلس مقابل این اقدام بایستد

  13. ۲ دلیل برای تشدید "گرانی" در ایران

  14. اطلاعیه شماره ۳ فراجا درباره اجرای «طرح نور»  

  15. منظور: افزایش دائم دستمزدها به ‌رفاه مردم کمک نمی‌کند

  16. رادان:‌ طرح نور با قوت ادامه دارد

  17. چرا این همه " در پوستینِ خَلق" می افتیم؟!

  18. تاکید رئیسی بر اجرای قانون عفاف و حجاب

  19. وقتی «بوقلمون» هم مقابل «رضا پهلوی» کم می‌آورد!

  20. واکنش بلینکن به حادثه اصفهان/ به مجازات ایران پایبند هستیم!  

  21. این ابهامات مناقشه‌برانگیز را برطرف کنید

  22. وزارت راه در شناسایی خانه‌های خالی مسئول است

  23. سردار حاجی زاده با تسلیحات قدیمی و حداقلی به اسرائیل حمله کردیم /از موشک های هایپرسونیک ۲ استفاده نشد

  24. برخی مسئولان بدلیل کارهای بی‌قاعده در زمینه حجاب تذکر گرفتند        

  25. واکنش مشاور قالیباف به حواشی اخیر گشت ارشاد/ روایت ظریف از علت عدم مذاکره با ترامپ

آخرین عناوین